سناریوی اول و خوش‌بینانه، «انعقاد یک توافق جامع و بلندمدت» است که متعاقب آن تحریم‌های اولیه ایالات متحده نیز مانند تحریم‌های ثانویه متوقف یا برداشته شود و اتصال کامل ایران به سیستم مالی و تجاری جهانی ممکن ‌شود. در این صورت، نه‌تنها تجارت دوجانبه برقرار می‌شود، بلکه پس از گذشت مدت زمانی، بر مبنای اعتماد به‌وجودآمده امکان سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران فراهم می‌شود. پیشنهادهای احساسی برخی افراد مبنی بر سرمایه‌گذاری هزارمیلیارد دلاری آمریکا در ایران در این سناریو قابل طرح است. البته، فارغ از سطح فعلی روابط دو کشور، با توجه به وضعیت اقتصادی آمریکا و سیاست‌های دولت فعلی این کشور برای جذب سرمایه خارجی، این قبیل پیشنهادها محلی از اعراب ندارد. مضافا اینکه سرمایه‌گذاری مستلزم وجود سطح مناسبی از پیوند در روابط اقتصادی دو کشور است.

سناریوی دوم و بدبینانه، اصرار طرفین بر خواسته‌های حداکثری خود و عدم انجام مصالحه و نهایتا اقدامات نظامی است. گسیل تسلیحات نظامی ایالات متحده به منطقه و اظهارات مقامات آن کشور مبنی بر اینکه آلترناتیو مذاکرات، حمله نظامی است شواهدی است که در این سناریو قابل بررسی است. این سناریو مطلوب رژیم اسرائیل است و درصورت تصمیم به اجرای آن، رژیم اسرائیل نقش محوری خواهد داشت. آمریکایی‌ها به‌خوبی می‌دانند که درصورت شروع جنگ، قادر به کنترل تبعات خطرناک و گسترده آن در منطقه و حتی در سطح جهانی نخواهند بود. از این رو، اولویت را به انجام مذاکرات داده‌اند.

سناریوی سوم، انعقاد یک توافق محدود مانند برجام است. در این صورت برخی موانع برای فعالیت‌های اقتصادی بین‌المللی ایران رفع و از طرف دیگر محدودیت‌هایی بر برنامه هسته‌ای کشورمان اعمال می‌شود. هرچند احیای برجام نه برای ایران و نه برای ایالات متحده در شرایط فعلی مطلوبیتی ندارد، اما ممکن است با توجه به زمان محدود تا منقضی شدن زمان فعال‌سازی مکانیزم اسنپ‌بک (اکتبر۲۰۲۵) و از طرف دیگر تعجیل رئیس‌جمهور آمریکا برای امضای یک توافق، طرفین توافقی را در حوزه هسته‌ای امضا کنند. اگر به‌دلیل طولانی شدن مذاکرات فنی، قرار بر امضای توافقی موقت باشد، آن‌گاه تمدید زمان انقضای فعال‌سازی اسنپ‌بک در برابر انجام یک‌سری تعهدات از طرف ایران، محور اصلی توافق خواهد بود.

برای ارزیابی احتمال تحقق سناریوهای مذکور ‌باید رویکردها و سیاست‌های ایران، ایالات متحده، چین، روسیه، کشورهای اروپایی و کشورهای منطقه را مورد توجه قرار داد.

درخصوص رویکرد ایالات متحده نسبت به ایران مطالب متعدد و متنوعی مطرح‌شده که از «به صفر رساندن غنی‌سازی اورانیوم و برچیدن صنعت هسته‌ای» تا «غنی‌سازی ۳.۶۷درصدی و فعالیت هسته‌ای ایران مشابه برجام» در نوسان بوده است. اقدام آمریکا بر اعمال تحریم‌های هسته‌ای جدید چند روز مانده به شروع مذاکرات در عمان، نشان از تداوم سیاست فشار حداکثری به موازات مذاکره دارد. طبق سیاست فشار حداکثری، آمریکا به دنبال «به صفر رساندن صادرات نفت ایران» است و اخیرا نیز وزارت خزانه‌داری این کشور تحریم‌های جدیدی در این زمینه اعمال کرده است. دولت ترامپ در نظر داشت که در کوتاه‌ترین زمان ممکن مساله جنگ روسیه-اوکراین را حل کند؛ اما به‌رغم مانورهای تبلیغاتی تاکنون توافقی در عمل حاصل نشده است. از این رو عطش ترامپ برای انجام یک توافق در کوتاه‌مدت، هنوز فروکش نکرده است. این موضوع برای ایران مانند یک شمشیر دولبه است؛ از یک طرف فرصتی‌ است تا در مدت زمانی کوتاه توافقی انجام دهد و از طرف دیگر حل مسائل و اختلافات موجود در حوزه فنی در مدت زمان کم مقدور نیست. 

اگرچه آمریکایی‌ها بیان می‌کنند که دغدغه اصلی آنها «عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای» است، اما در عمل با تلاش برای برقراری ارتباط بین برنامه هسته‌ای و موشکی، می‌خواهند زمینه را برای اعمال محدودیت در توان موشکی کشورمان نیز فراهم کنند. رویکرد ایران در مذاکرات، مبتنی بر محدود کردن موضوع مذاکره به بحث هسته‌ای است. در ازای پذیرش محدودیت‌هایی در زمینه هسته‌ای، ایران انتظار دارد موانع تحریمی از جمله برای فروش نفت، انجام تجارت خارجی، استفاده از منابع مالی مسدود و تا حدودی امکان نقل و انتقال وجوه بانکی رفع شود. تجربه اجرا و توقف برجام، باعث شده است که این‌بار از طرف ایران مذاکرات با هوشمندی بیشتری طراحی شود. اولا، انتخاب «عمان» به‌عنوان میانجی یک اقدام سنجیده و اثربخش است. در صورتی که «اروپا»، «روسیه» یا یکی از کشورهای دیگر منطقه مانند امارات به‌عنوان میانجی انتخاب می‌شد، امکان مداخله غیرمستقیم آنها در جهت تامین منافع خود افزایش می‌یافت و فرآیند مذاکره پیچیده‌تر می‌شد. 

ثانیا، ایران به دنبال آن است که توافق به‌گونه‌ای باشد که تعهدات طرفین متناظر با هم تعریف شود و نه به این شکل که ایران محدودیت‌ها را یک‌باره اعمال کند و طرف دیگر به‌صورت مدت‌دار و مرحله‌ای تعهدات خود را انجام دهد. ثالثا، تجربه برجام نشان داد که تروئیکای اروپایی بدون نظر آمریکا قادر به انجام کوچک‌ترین اقدامی در راستای اجرای توافق نیستند، فلذا تخصیص بخش زیادی از زمان مذاکرات به این کشورها ضرورتی ندارد. هرچند در راستای ممانعت از فعال‌سازی اسنپ‌بک و همکاری آتی درصورت انعقاد توافق احتمالی انجام مذاکره با آنها نیز از هم‌اکنون امری ضروری است.

رویکرد روسیه درخصوص مذاکرات دارای ابعاد متفاوتی است. از طرفی مذاکرات ایران-آمریکا باعث شده است بخشی از توجهات از جنگ اوکراین به مذاکرات منتقل شود و روس‌ها بتوانند با فراغ بال بیشتری برنامه‌های خود را در اوکراین پیش ببرند. از طرف دیگر روس‌ها با توجه به روابط نزدیک خود با ایران ممکن است از این روابط حسنه به‌عنوان «اهرمی» برای اخذ امتیاز از آمریکا در مذاکرات مربوط به صلح اوکراین استفاده کنند. طبق توافق برجام، برای روسیه امکان وتو در مکانیزم اسنپ‌بک به نفع ایران فراهم نیست؛ اما درصورت طرح موضوعاتی خارج از توافق برجام در شورای امنیت سازمان ملل، احتمال حمایت از ایران وجود دارد.

رویکرد چین درخصوص مذاکرات، عمدتا بر تامین امنیت منطقه استوار است. مهار چین اولویت اول سیاست خارجی آمریکاست، بنابراین درگیر شدن آمریکا به مذاکره با ایران، ترامپ را تاحدودی از توجه به مقابله با چین دور می‌کند. از طرف دیگر، درصورتی که توافقی حاصل شود به‌دلیل نزدیکی ایران و چین و همکاری اقتصادی دو کشور، چینی‌ها بدون محدودیت می‌توانند روابط تجاری فعلی را ادامه و حتی توسعه دهند. هرچند یک دغدغه چینی‌ها این است که درصورت رفع موانع تحریمی، ایران مانند سابق تمایل بیشتری به توسعه روابط اقتصادی با غرب داشته باشد، اما موضوع مهم‌تر این است که برای تامین امنیت انرژی خود، چین نیازمند حاکم بودن آرامش در منطقه است و از این رو نگاه مثبتی به مذاکرات خواهند داشت. تروئیکای اروپایی با توجه به اختلافاتی که میان آمریکا و اروپا بر سر موضوعات جنگ اوکراین و اعمال تعرفه‌ها وجود دارد، در مرحله اول مذاکره نقش پررنگی نخواهند داشت. ازآنجاکه ایالات متحده از برجام خارج شده است، درصورتی‌که تصمیم بر فعال‌سازی مکانیزم اسنپ‌بک باشد، تروئیکای اروپایی باید این اقدام را انجام دهند. با وجود اختلافات، اروپایی‌ها درصورت انجام توافق به دنبال استفاده از فرصت‌های اقتصادی و تجاری ناشی از آن خواهند بود.

کشورهای منطقه در زمان توافق برجام رویکردی متفاوت نسبت به شرایط کنونی داشتند، با توجه به حضور پررنگ رژیم اسرائیل در تحولات منطقه‌ای نگرانی‌های فزاینده‌ای نسبت به آینده این حضور و مطالبات گسترده آمریکا برای همکاری با رژیم اسرائیل وجود دارد. به‌طور طبیعی وقوع جنگ منافع کشورهای منطقه را متاثر خواهد کرد و با توجه به برنامه‌های راهبردی کشورهای منطقه از جمله عربستان و امارات، «تنش‌زدایی» یک اولویت مهم برای آنها خواهد بود. آنها تا حدودی اطمینان دارند، توافق آتی احتمالی، اقتصاد ایران را از زنجیره گسترده تحریمی موجود رها نخواهد کرد. از این رو با دید متعادل‌تری موضوع را دنبال می‌کنند.

جمع‌بندی

با در نظر گرفتن موارد فوق، به‌نظر می‌رسد مسیری پیچیده و دشوار فراروی تیم مذاکره‌کننده ایران باشد. هرچند اختلاف‌نظرهایی میان اعضای تیم آمریکایی (مذاکره‌کنندگان و برخی مقامات) درخصوص «روش» مقابله با ایران وجود دارد؛ اما «راهبرد» مشترک همه آنان «اعمال فشار حداکثری بر ایران» برای تغییر در سیاست‌های خود است. ارسال پیام‌های متفاوت و گاه متعارض از طرف آمریکایی‌ها اگرچه ممکن است بازی مذاکراتی «پلیس خوب-پلیس بد» باشد، اما با یک رویکرد فرصت‌محور، مرکز ثقلی است که می‌تواند هدف طراحی راهبردها و اقدامات پیشنهادی کشورمان در جهت استفاده از این فرصت باشد. در مقابل، «اجماع ملی» و «یکپارچگی» در نظرات مقامات کشورمان در این زمینه امری ضروری است.

با توجه به استمرار سیاست «فشار حداکثری» آمریکا، پاسخ ایران به‌جای «انعطاف حداکثری» ‌باید راهبرد «تلاش حداکثری» به همراه «انتظار متعادل» باشد. بررسی شرایط فعلی حاکی از آن است که آینده مذاکرات در طیفی از توافق محدود تا تنش نظامی در نوسان است و نشانه‌هایی از تغییر بنیادین در روابط ایران و ایالات متحده و دستیابی به توافق جامع و بلندمدت در دست نیست. طرفین به تبعات گسترده اقدامات نظامی واقفند و می‌دانند «دیپلماسی» مطمئن‌ترین وسیله برای رفع برخی مشکلات موجود است. بنابراین تمرکز ایران باید به «انتفاع اقتصادی از مذاکرات»، «طراحی توافق بر مبنای اقدام در برابر اقدام» و «مدیریت انتظارات عمومی داخلی نسبت به نتایج مذاکرات» باشد. با فرض اینکه مذاکرات به سوی انجام توافق هدایت شود، با توجه به ذکر موضوع «حفظ اقدامات تقابلی گروه ویژه اقدام مالی (FATF)» علیه ایران در یادداشت ۴فوریه۲۰۲۵ رئیس‌جمهوری آمریکا درخصوص اجرای سیاست فشار حداکثری، یکی از درخواست‌های ایران در مذاکرات باید همکاری طرف مقابل برای «تعلیق اقدامات تقابلیFATF» علیه کشورمان برای یک مدت مشخص باشد تا درصورت متوقف شدن تحریم‌ها، امکان انجام مراودات بانکی خارجی برای بانک‌ها و فعالان اقتصادی ایرانی فراهم شود.

* پژوهشگر تجارت بین‌الملل و مدرس دانشگاه