دو پیشنهاد برای اصلاح صندوق بازنشستگی ارائه شد
راهکار تجدید قدرت مستمری بگیران
سیستمهای تامین اجتماعی به لحاظ تاریخی نهادهایی هستند که به منظور تامین درآمد افراد و پوشش اجتماع در برابر مخاطرات مختلف شکل گرفته است. عدالت در تامین اجتماعی را میتوان از دو جنبه عدالت درون نسلی و عدالت بین نسلی مورد بررسی قرار داد. منظور از عدالت درون نسلی در تامین اجتماعی این است که پرداخت مزایا در میان سالمندان و مستمریبگیران عادلانه باشد. یک تعریف حداقلی از عدالت انصاف است؛ یعنی مستمریها براساس قاعده یا فرمولی که از قبل مشخص شده تعیین شود. با وجود این برابری و تامین حداقل نیازهای معیشت نیز مفاهیمی عدالتمحور هستند و باید در فرمول پرداخت مستمری در نظر گرفته شوند.
آمارها نشان میدهد بیش از ۵/ ۳۱ درصد از افراد در کشور با سابقه پایینتر از ۲۰ سال، بازنشسته میشوند. این افراد حق بیمه پرداختهاند و وضعیت آنان باید تعیین تکلیف شود. در شرایط فعلی افراد با سابقه بالای ۱۰ سال نیز طبق قانون تعیین تکلیف میتوانند از مستمری برخوردار شوند و افراد با سابقه زیر ۱۰ سال نیز میتوانند با خرید سنوات خود را به این کف برسانند. اگرچه به این افراد مستمری پرداخت میشود، ولی به دلیل سابقه پایین میزان آن بسیار کم است. آمارها نشان میدهد که افراد با سابقه کامل در سال ۹۴ بهطور متوسط یک میلیون و ۵۵۰ هزار تومان دریافت میکردهاند، مستمری افراد با ۱۰ تا ۱۴ سال سابقه ۴۷۵ هزار تومان و میانگین مستمری افراد با ۱۵ تا ۱۹ سال سابقه ۶۷۰ هزار تومان است. بنابراین شیوه فعلی تعیین تکلیف افراد با سابقه پایین به هیچوجه کارآمد نیست.
فرمول پرداخت مزایا
در فرمول پرداخت مزایا که در شرایط کنونی استفاده میشود تنها حقوق دو سال پایانی مبنای محاسبه قرار میگیرد که خود یک منشأ نابرابری است. افرادی را فرض کنید که ۲۸ سال سابقه و حقوق یکسان داشتهاند اما در دوسال پایانی اتفاقات متفاوتی برای آنها رخ میدهد. یک فرد در دوسال پایانی، با فرض اینکه بدون فساد به پست و جایگاه بالاتر برسد، دستمزد خود را افزایش میدهد. اما فرد دیگری به دلایل مختلف از جمله بیماری و ... با تنزل جایگاه و درآمد رو به رو میشود.آیا عادلانه است که این دو برای بقیه عمر خود و بازماندگانشان از حق و حقوق متفاوتی برخوردار شوند؟ بازنشستگان همواره خود را با بازنشستگان یک یا دو سال قبل و بعد از خود مقایسه میکنند و به دلیل وجود همین قانون، مستمریهای آنان بسیار نابرابر است. این یک نمونه از موارد ایجاد نابرابری در مستمری است. از سوی دیگر افراد بسیاری وجود داردند که سطح مستمری آنها بسیار پایین است. افزایش سابقه کار و تشویق آنان به تداوم کار یک راه برای افزایش و برابری مستمریها است.
کارشناسان موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی معتقدند از آنجا که در سال ۹۰، ضریب جینی در مستمریهای سازمان ۳/ ۰ بوده که در مقایسه با سایر کشورها از نسبت بالایی برخوردار است، در نتیجه سازمان باید در فرمول پرداخت مزایای خود اصلاحاتی را انجام دهد. براساس ادبیاتی که در سازمانهای تامین اجتماعی به کار میرود، عدالت بین نسلی به این منظور است که نسبت دریافت مزایا به مشارکت در تامین مالی در میان نسلهای مختلف یکسان و برابر باشد. این عادلانه نیست که یک نسل مزایای بیشتری نسبت به مشارکتشان دریافت کنند و نسل بعدی در عین مشارکت بیشتر با کاهش مزایا روبه رو شوند. در شرایط فعلی افراد یک نرخ جایگزینی ۱۰۰ درصد را با ۳۷ درصد حق بیمه دریافت میکنند. یعنی به ازای یک درصد حق بیمه از حقوق خود ۷/ ۳ درصد مستمری بر پایه حقوق دریافت میکنند. مطالعات کارشناسان موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی نشان داده که تنها معدود کشورهایی هستند که این نسبت در آنها بیشتر از ایران است که از جمله آنها میتوان به عربستان سعودی، سوئیس، هلند، کرهجنوبی و کانادا اشاره کرد. البته این برای دیگر کشورها با احتساب صندوقهای خصوصی است.
بالا بودن این نسبت این مشکل را ایجاد میکند که شاید نتوان این سطح از سخاوتمندی را در آینده ادامه داد. ناپایداری طرح موجب کاهش سطح مزایا میشود و این نسبت را به ویژه برای جوانان و نسل آینده کاهش میدهد. این یعنی نسل بعدی در عین تامین مالی طرح اما مزایای کمتری دریافت خواهند کرد. برای رفع این مشکل و برقراری عدالت بین نسلی باید از سطح مزایای مستمریبگیران فعلی کاست. البته این امر باید با وسواس صورت گیرد تا عدالت درون نسلی و تامین سطح مناسب از معاش و مستمری برای نسل فعلی مخدوش نشود.
فرمول فعلی پرداخت مستمری به این صورت است که از حاصل ضرب نرخ تعلقپذیری در تعداد سالهای خدمت و دستمزد مرجع بهدست میآید. با تقسیم مستمری به دستمزد مرجع میتوان نرخ جایگزین فرد در هنگام بازنشستگی را بهدست آورد. نرخ تعلقپذیری در ایران ۳۳/ ۳ یا یک سیام است بنابراین نرخ جایگزینی برای افراد دارای حداقل سابقه ۲۰ سال برابر ۶۶/ ۶۶ و برای افراد دارای سابقه کامل برابر ۱۰۰ است. البته در این زمینه قوانین مختلفی وجود دارد. بهعنوان مثال برای افراد دارای حداقل سابقه ۲۰ سال حداقل مستمری برابر سطح حداقل دستمزد تضمین شده است یا اینکه افراد زیادی هستند با سابقه کار کمتر از ۲۰ سال که مستمری دریافت میکنند.
حتی طبق قانون تعیین تکلیف افراد با سابقه کمتر از ۱۰ سال نیز میتوانند با خرید سنوات و رساندن آن به ۱۰ سال از مستمری برخوردار شوند. با این حال میزان این مستمری احتمالا به دلیل سابقه کم بسیار پایین است. به منظور عادلانهسازی فرمول پرداخت مزایا میتوان یک میزان نرخ جایگزینی را به افراد صرف نظر از میزان سابقه آنها تضمین کرد. در این صورت فرمول بازنشستگی به این صورت خواهد بود که نرخ تعلقپذیری در تعداد سالهای خدمت ضرب شده و بعد با نرخ پایهای که در نظر گرفته میشود جمع شود. هدف این فرمول عادلانهسازی بوده و برای همین منظور نرخ پایه در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر باید سطح مزایا نیز ثابت باشد. به این معنا که نرخ تعلقپذیری در راستای عادلانهسازی فرمول پرداخت و با توجه به در نظر گرفتن نرخ جایگزینی پایه باید کاهش یابد البته تا حدی که نرخ جایگزینی ۱۰۰ همچنان برای افراد دارای سابقه کامل برقرار بماند. نکته دیگر این است که اگرچه حداقل سوابق برای دریافت بازنشستگی طبق مصوبه مجلس به ۲۰ سال افزایش یافته اما طبق قانون تعیین تکلیف همچنان تعداد زیادی از افراد با سابقه کمتر نیز از مستمری برخوردار میشوند. برای شفافیت شیوه پرداخت مزایا باید این سطح حداقل از سوابق قطعی شود و به افراد با سابقه پایین تر مستمری پرداخت نشود.
مزایای تغییر فرمول پرداخت مزایا
این طرح ۶ مزیت دارد. اول اینکه شیب خط نرخ جایگزینی به تدریج طی دوره اصلاح کم شده است که به معنی کاهش نابرابری و افزایش عدالت در پرداخت مستمری است. دوم سطح مزایا بهطور کل حفظ شده و تغییر چندانی در مزایا رخ نداده است. این امر کمک میکند تا موانع کمتری در مقابل اصلاحات بروز پیدا کند. سوم نرخهای جایگزینی پایین در طول دوره اصلاح ارتقا یافته و از منظر تامین حداقل معاش نیز این فرمول عادلانه شده است. این امر کمک میکند تا افراد ضعیف نیز همراه اصلاحات شده و تامین اجتماعی در هدف خود یعنی حمایت از اقشار ضعیفتر کارآمدتر عمل کند. چهارم، با پایان یافتن اصلاحات خط نرخ جایگزینی بهطور کل پایین تر آمده که به معنی کاهش بهطور نرخ جایگزینی است بهطوری که انگیزه افراد برای تداوم به کار و تکمیل سوابق افزایش یافته است. پنجم، پایین آمدن خط نرخ جایگزینی به معنی کاهش مخارج و بهبود پایداری صندوق است. در نهایت، در سیستم نهایی حداقلی از نرخ جایگزینی برابر ۶۶ درصد برای افراد با حداقل سابقه ۲۰ سال فراهم شده است.
راهکار پرداخت مزایا برای بازنشستگی با سابقه کم
در این مورد کارشناسان موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی پیشنهاد میکنند که پرداخت مزایا به بازنشستگان با سابقه پایین تر از کف بهصورت(بیمه معین صوری) NDC باشد. در واقع پیشنهاد این است که یک سیستم بازنشستگی با حق بیمه معین صوری برای این گروه از افراد تشکیل شود که موجودی حساب افراد را برحسب تورم و ۳ درصد بازده حقیقی محاسبه کند. اغلب این افراد به دلیل سابقه پایین میزان مستمری کمتری را دریافت خواهند کرد. کارشناسان موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی برای اینکه این گروه از افراد مستمری بالاتری دریافت کنند، پیشنهاد میکنند که از روش وام رهن معکوس استفاده کنند. وام رهن معکوس به این معنا است که افراد سالمند خانهای که در آن زندگی میکنند را به رهن صندوق در میآورند و در مقابل صندوق تا زمان فوت فرد یا همسر بسته به اینکه چند نفر بیمه میشوند، به آنان مستمری پرداخت میکند. پس از فوت، میزان مبلغ پرداخت شده بهعنوان مستمری به ارزش روز محاسبه و باقیمانده ارزش خانه به ورثه تعلق میگیرد. طبق آمار سرشماری سال ۹۵، در ایران از مجموع ۲۳ میلیون و ۵۸۰ هزار خانوار بیش از ۱۴ میلیون و ۲۵۰ هزار نفر یعنی بیش از ۶۰ درصد وضعیت سکونت خود را بهصورت مالک گزارش کردهاند. با توجه به آمار ارائه شده میتوان گفت این روش دارای مزیتهای بسیاری برای این گروه از افراد که نیازمند مستمری بالاتری هستند، خواهد بود. یک مزیت مهم این روش این است که غالبا افراد در سالهای پایانی عمر خود برخوردار از داراییهای مختلف هستند که اگرچه ممکن است بنا به دلایلی مشمول دریافت مستمری یا یک حقوق ثابت نباشند. این افراد با وجود دارا بودن ملک یا دیگر انواع دارایی ممکن است دوران سالمندی خود را در فقر سپری کنند. وام رهن معکوس روش خلاقانهای است که این ریسک را برای این گروه از افراد پوشش میدهد و در عین حال به آنان اجازه میدهد تا آخر عمر خود یا بازماندگانشان در آن خانه زندگی کنند.
البته این روش معایبی نیز دارد که یکی از مهمترین آنها این است که ممکن است افرادی که خانه خود را در رهن صندوق بازنشستگی قرار دادهاند برای نگهداری خانه در شرایط مناسب یا جبران استهلاک انگیزه نداشته باشند.
به همین منظور پیشنهاد کارشناسان موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی این است که صندوق علاوه بر رهن، مقداری پول نقد نیز از طرف افراد مستمری بگیر در اختیار داشته باشد تا از آن برای جبران استهلاک و پرداخت هزینههای ثابت استفاده کند. بنابراین طبق اصلاحی که این کارشناسان ارائه کردهاند، موجودی حساب افراد دارای سابقه کمتر از کف تعیین شده، به میزان ارزش روز حق بیمههای پرداختی با تورم به اضافه ۳ درصد نرخ حقیقی محاسبه میشود که از مجموع این موجودی ۲۵ درصد آن را بهصورت معاف از مالیات به افراد بازنشسته پرداخت شود و باقیمانده به علاوه منزلی که افراد در آن سکونت دارند در رهن صندوق بازنشستگی قرار گیرد و این صندوق مبلغی را بهصورت یک مستمری به افراد تا زمان حیات آنها پرداخت کند. البته پیشنهاد موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی برای استفاده از وام رهن معکوس برای بازنشستگان با سابقه پایین تر از کف، بهصورت تدریجی است. در واقع این موسسه پیشنهاد میکند که ظرف ۴ دوره زمانی اصلاحات لازم برای این گروه از افراد انجام شود. در ۵ سال آتی، فروش سنوات برای افراد زیر ده سال متوقف شده و مستمری به افراد با سابقه بیش از ۱۰ سال پرداخت شود و اصلاحات وام رهن معکوس برای افراد با سابقه کمتر از ده سال اعمال شود. در مرحله دوم، یعنی بین ۵ تا ۱۰ سال آینده، مرز سابقه کاری برای پرداخت مستمری به ۱۲ سال افزایش پیدا کند. برای بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده این پرداخت به افراد بالای ۱۵ سال سابقه کاری محدود شود و در نهایت پس از ۱۵ سال تنها به افرادی که بالای ۲۰ سال سابقه کار دارند مستمری پرداخت شود و سایر افراد که کمتر از ۲۰ سال سابقه کاری دارند تنها به روش وام رهنی معکوس از مستمری برخوردار شوند.
در مجموع استفاده از دو روش اصلاح فرمول پرداخت مزایا و وام رهن معکوس برای بازنشستگان با سابقه کمتر از کف سبب افزایش انگیزه تداوم کار و کاهش مخارج مستمری سازمان بازنشستگی خواهد شد. علاوه براین با کاهش مستمری افراد دهکهای بالای مستمری بگیر عدالت بین نسلی افزایش پیدا خواهد کرد.
ارسال نظر