گزارش آرت بازل و بانک UBS تحلیل کرد؛
ورود بازیگران جدید به بازار جهانی هنر

این گزارش که به قلم دکتر کلر مکاندرو، پژوهشگر اقتصاد هنر و بنیانگذار موسسه تحقیقاتی Arts Economics نوشته شده، چشماندازی همهجانبه از وضعیت بازار هنر در سال گذشته میلادی پیش روی خوانندگان میگذارد.این گزارش تاکید میکند هرچند کاهش ارزش کلی بازار چشمگیر بوده، اما شمار معاملات رشدی ۳درصدی را تجربه کرده و به ۵.۴میلیون تراکنش رسیده که نشانهای از پویایی بازار در ردههای قیمتی پایینتر است. در این میان، بخش فروشندگان خصوصی و نگارخانههای کوچک که گردش مالی کمتر از ۲۵۰ هزار دلار داشتند، با رشد چشمگیر ۱۷درصدی روبهرو شدند. همچنین، گرچه فروشهای آنلاین نسبت به اوج دوران همهگیری کاهش یافته، ولی همچنان ۱۸درصد از بازار را به خود اختصاص دادهاند و این میزان بیش از دو برابرِ دوران پیش از کروناست.
بر اساس این گزارش، ایالات متحده همچنان پیشتاز بازار جهانی هنر است و در سال گذشته، ۴۳درصد از ارزش کل بازار را به خود اختصاص داده است. بریتانیا نیز جایگاه دوم را از چین بازپس گرفته و با ۱۸درصد، بالاتر از چینِ ۱۵درصدی قرار گرفته است. افت شدید بازار چین کاهش ۳۱درصدی و رسیدن به کمترین سطح از سال ۲۰۰۹ از دلایل اصلی این جابهجایی بوده است.
فرانسه نیز با وجود کاهش ۱۰درصدی در فروش، جایگاه چهارم جهانی خود را حفظ کرده و همچنان بزرگترین بازار هنری در میان کشورهای اتحادیه اروپاست. ژاپن برخلاف روند نزولی دیگر بازارهای آسیایی، رشدی اندک ولی پایدار را تجربه کرده است.
در این گزارش به نقل از سایت هنرگردی آمده هرچند چالشهایی چون تنشهای ژئوپلیتیکی، تورم و سیاستهای محافظهکارانه تجاری همچنان سایه بر بازار هنر انداختهاند، اما نشانههایی از بازگشت امید نیز دیده میشود. نمایشگاههای هنری همچنان یکی از مهمترین بسترهای فروش بودهاند و ۳۱درصد از فروش نگارخانهها در این بستر انجام شده است.
در سال ۲۰۲۴، بازار حراج آثار هنری با افتی قابلتوجه روبهرو شده است و فروش عمومی آثار در حراجیها تا ۲۵درصد کاهش یافته؛ درحالیکه فروشهای خصوصیِ موسسهها با رشدی ۱۴درصدی از مسیر متفاوتی حرکت کردند.
این دوگانگی، چرخشی چشمگیر در رفتار فروشندگان و خریداران را آشکار میکند. به نظر می رسد در فضای ناپایدار سیاسی و اقتصادی، فروشندگانِ آثار گرانبها ترجیح دادند که بهجای عرضه آثار در حراجیها، به سراغ فروشهای خصوصی با امنیت و انعطاف بیشتر بروند. دادهها نشان میدهد سهم فروشهای حراجی اعم از عمومی و خصوصی از بازار جهانی در سال ۲۰۲۴ به ۴۱درصد رسیده و سهم نگارخانهها و فروشندگان خصوصی ۵۹ درصد بوده است. این جابهجایی نهتنها روندی تازه را بازتاب میدهد، بلکه گویای بازتعریف نقش حراجیها در بازار جهانی هنر است.
در این گزارش آمده است در شرایط پرنوسان، امنیت، انعطاف و ناشناسماندن، کلیدهایی طلایی برای صاحبان آثار گرانبها هستند. از همینروست که فروش خصوصی چه از سوی نگارخانهها و چه از سوی حراجیهاتوانست در سال ۲۰۲۴رشد قابلتوجهی داشته باشد.
نکته مهم دیگر گزارش این است که در سال گذشته، بخش چشمگیری از آثار نگارخانهها را افراد جدیدی خریدهاند که تازه وارد این بازار شدهاند. فروشندگان اعلام کردند که فضای مجازی و پلتفرمهای اینترنتی اصلیترین راه جذب خریداران جدید بوده است. این دگرگونی، نه تنها شیوه دادوستد را تغییر داده، بلکه زبان و رفتار بازار هنر را نیز دگرگون کرده است.
بخش قابلتوجهی از فروشندگان اعلام کردهاند که بازدهی مالی پایینتر نسبت به سال گذشته داشتهاند، حتی اگر فروش کلی آنها تغییر نکرده باشد. این چالش بهویژه در اروپا و آمریکا مشهودتر بوده چون هزینههای حملونقل، اجارهبهای نمایشگاه و هزینه نیروی انسانی در این مناطق بالاست.
در این گزارش آمده است که نمایشگاههای هنری همچنان جایگاه خود را بهعنوان یکی از مهمترین بسترهای فروش حفظ کردهاند، اما رفتار فروشندگان نسبت به آنها تغییر کرده است. در این گزارش تاکید شده است که نگاه بازیگران بازار هنر به سال ۲۰۲۵ با احتیاطی آمیخته با امید همراه است. خریداران و فروشندگان در حال بازتنظیم نقشه راه خود هستند و برخی به فرصتهای تازه فکر می کنند و برخی هم چشمانتظار آرامش و ثبات سیاسی و اقتصادی به سر خواهند برد. در این میان، نشانههایی از بهبود شرایط دیده میشود که با کاهش نرخ تورم، تثبیت بازارهای مالی، و کاهش نرخ بهره در بسیاری از کشورها، نویدبخش رونق دوباره بازارهای هنر است.
یکی از دگرگونیهای بنیادین که در گزارش امسال برجسته شده، افزایش سهم نسلهای جوانتر در بازار هنر است. بر پایه پژوهش UBS خریداران تازهای در حال ورود به بازارند که بهجای تمرکز صرف بر سرمایهگذاری، با ارزشمحوری، عدالت اجتماعی، زیستبومگرایی و فناوریدوستی وارد میدان میشوند. این گزارش برآورد میکند که در بیست سال آینده، بیش از ۸۴ تریلیون دلار ثروت میان نسلهای گوناگون جابهجا خواهد شد و بازار هنر را دگرگون خواهد کرد.
نسل تازه، برخلاف نسلهای پیشین، گرایش بیشتری به خرید آنلاین، پشتیبانی از هنرمندان معاصر، و مشارکت در پروژههای فرهنگی با بُرد اجتماعی دارد. از این رو، گالریها و موسسههای هنری باید خود را با زبان، ذائقه و رفتار این خریداران سازگار کنند.