اعتماد به انسان و انسانیت

بعدها و با توسعه جوامع، بر اهمیت و حساسیت اعتماد به میزان قابل‌توجهی افزوده شد، به‌‌‌طوری‌‌‌ که بازرگانان برای انجام کارهای تجاری و کسب و کار خود به اعتماد نیاز داشتند و بدون وجود اعتماد متقابل بین آنها امکان تجارت و مبادله کالا وجود نداشت.

ابداع شبکه گسترده جهانی و اینترنت باعث شد وابستگی روابط اقتصادی و اجتماعی افراد به اعتماد بسیار بیشتر از گذشته شود، چرا که در دنیای اینترنت و رسانه‌‌‌های اجتماعی ما بیش از هر زمان دیگری با غریبه‌‌‌هایی روبه‌‌‌رو هستیم که هیچ‌‌‌وقت آنها را به‌‌‌صورت رودررو ندیده‌‌‌ایم و هیچ شناخت قبلی از آنها نداریم اما مجبوریم به آنها اعتماد کنیم. به‌‌‌عنوان‌‌‌مثال، در دنیای دیجیتال امروز ما مجبوریم به کسی که فقط به‌‌‌صورت آنلاین با او صحبت کرده‌‌‌ایم اعتماد کنیم و پروژه مشترکی را با او انجام دهیم. علاوه بر این ما مجبوریم به الگوریتم‌‌‌هایی اعتماد کنیم که مسوول تصمیم‌گیری در مورد این موضوع هستند که چه کسی باید برای تصدی یک شغل یا دریافت یک وام یا کمک رفاهی تایید صلاحیت شود.

ما چگونه می‌توانیم به پلتفرم‌‌‌های رسانه‌‌‌های اجتماعی که کارشان خریدوفروش توجه ما به تبلیغاتچی‌‌‌هاست اعتماد کنیم؟ ما چگونه می‌توانیم به دولت‌‌‌هایی اعتماد کنیم که به طور گسترده‌‌‌ای در حال استفاده از رسانه‌‌‌های اجتماعی و اینترنت برای جهت‌‌‌دهی به افکار عمومی از طریق رواج ضداطلاعات و اخبار نادرست و پنهان ‌‌‌کردن حقیقت هستند؟ آیا باید چشمانمان را ببندیم و چشم‌‌‌بسته تمام آنچه دیگران تحویلمان می‌دهند را بپذیریم و نقش مصرف‌کنندگان خوشحال و بی‌‌‌خیال را در دنیای دیجیتال و هوشمند بازی کنیم؟

گزینه دیگری که روبه‌‌‌روی ما قرار دارد این است که به شهروندانی تبدیل شویم که از نظر دیجیتالی و اطلاعاتی کاملا آگاه و حساس هستند و همان‌طور که خانه‌‌‌ها و کارخانه‌‌‌ها و شهرها هوشمند شده‌‌‌اند آنها نیز به درجات بالای هوشمندی و آگاهی دست یافته‌‌‌اند. ما در عصری زندگی می‌‌‌کنیم که ضداطلاعات و اطلاعات نادرست و جعلی در آن بیش از هر زمان دیگری رواج دارد و به‌‌‌سادگی گسترش می‌‌‌یابد و به‌‌‌شدت باورپذیر است. بااین‌‌‌همه در همین دنیای پر از دروغ و نیرنگ هم ابزارهای مختلف راستی‌‌‌آزمایی و کشف حقیقت در اختیار ما قرار دارد و ما می‌توانیم در صورت هوشمند بودن از این ابزار به‌‌‌گونه‌‌‌ای استفاده کنیم که دیگر بازیچه دست هوش مصنوعی و تکنولوژی‌‌‌های دیجیتال نشویم و آنها نتوانند توجه و وقت ما را در اختیار داشته باشند و ما را به همان سمتی سوق دهند که طراحان و حامیانشان می‌‌‌خواهند.

آری در همین دوران پرهیاهوی هوش مصنوعی و داده‌‌‌های بزرگ هم می‌توان به‌‌‌درستی به افرادی که شایسته هستند اعتماد کرد و تجربه مطلوبی از زندگی در دهکده جهانی به دست آورد؛ دهکده‌‌‌ای به گستردگی جهان که در آنجا همه همدیگر را می‌‌‌شناسند و از خصوصیات هم باخبرند و می‌توانند به هم اعتماد کنند و از مسیر همین اعتماد متقابل می‌توانند دست به کارهای بزرگ بزنند.  وقتی اینترنت به وجود آمد و گسترش یافت، یک رؤیای بزرگ و زیبا را دنبال می‌‌‌کرد: باز کردن درها به روی عصر اطلاعات. اما امروز اینترنت باعث شده دو در به روی ما انسان‌‌‌ها گشوده شود: یک در به روی عصر اطلاعات و دری دیگر به روی عصر ضداطلاعات. اولی ما را به سمت سعادت و پیشرفت هدایت می‌کند و در دوم می‌تواند یک تهدید محسوب شود، چرا که بیش از هر چیزی باعث می‌شود یکی از ارزشمندترین و اصیل‌‌‌ترین ارزش‌‌‌های انسانی یعنی اعتماد از بین برود.

به‌‌‌طور کلی، هوشمند ماندن در دنیای امروز، نه به معنای اعتماد کامل و بی‌‌‌چون ‌‌‌و چرا به تکنولوژی‌‌‌های دیجیتال و ماشین‌‌‌هاست و نه به معنای بی‌‌‌اعتمادی کامل و محض به آنها. بلکه معنا و مفهوم آن این است که به‌‌‌روشنی بدانیم چه ‌‌‌کارهایی از عهده ماشین‌‌‌ها و الگوریتم‌‌‌ها برمی‌‌‌آید و انجام چه کارهایی توسط آنها زندگی را برای انسان‌‌‌ها آسان‌‌‌تر خواهد کرد. علاوه بر این باید بر این نکته تاکید کرد که به‌‌‌هیچ‌‌‌ عنوان عاقلانه نخواهد بود که انسان اختیار تمام زندگی و رفتار و انتخاب‌‌‌هایش را به هوش مصنوعی و ماشین‌‌‌ها بسپارد و از خودش سلب اختیار کند. بهتر است که خود انسان اختیار و کنترل ابزارهایی که آنها را ساخته است همچنان در دست خود داشته باشد.

واقعیت این است که ما انسان‌‌‌ها موجوداتی احمق و دست ‌‌‌و پابسته در برابر ماشین‌‌‌ها و هوش مصنوعی نیستیم و در مقابل الگوریتم‌‌‌ها حرف‌‌‌های زیادی برای زدن داریم و خواهیم داشت و می‌توانیم در آینده نیز اختیار عمل و آزادی‌‌‌مان را حفظ کنیم.

در این حالت ماشین‌‌‌ها و هوش مصنوعی نقش دستیار و کمک‌کننده به ما انسان‌‌‌ها را خواهند داشت، نه تعیین‌‌‌کننده سبک زندگی و رفتار و افکار ما.

بنابراین، لازم است که ما انسان‌‌‌ها همچنان هوشمند و آگاه باقی بمانیم، اسیر بازی‌‌‌های گول‌‌‌زننده هوش مصنوعی و تکنولوژی‌‌‌های دیجیتال نشویم، عاملیت و استقلال خود را حفظ کنیم و اجازه ندهیم شرکت‌های تبلیغاتی و غول‌‌‌های اینترنتی و ماشین‌‌‌ها، توجه و زمان ما را به طور کامل در اختیار بگیرند. ما انسان‌‌‌ها باید همیشه و در همه حال به یاد داشته باشیم که این خود ما بودیم که تکنولوژی‌‌‌های دیجیتال و ماشین‌‌‌ها و ابزارها را به وجود آوردیم و توسعه بخشیدیم. بنابراین صلاح نیست که اکنون بازیچه و ابزار دست آنها شویم و کنترل زندگی و تصمیم‌گیری‌‌‌های خود را به آنها بسپاریم و از خود هیچ اراده‌‌‌ای نداشته باشیم.

منبع: کتاب The age of AI: and our human future