بانک کردیت سوئیس چگونه اعتماد ذینفعانش را از دست داد؟
۴ نقطه ضعف حیاتی هیاتمدیره

نگاهی به شرایط کسبوکار مدرن
دنیای مدرن کسبوکار یک ویژگی بارز و بیسابقه دارد: اختلال در وضعیت موجود و تلاطمهای بیوقفه در شرایط محیطی. پیشرفتهای سریع فناوری، تغییر ساختارهای قانونگذاری و تحول انتظارات مشتریان باعث تغییر مداوم صنایع و نیاز به افزایش چابکی سازمانها شده است. این چالشها در پی نوسانات اقتصادی و تنشهای ژئوپلیتیک شدت بیشتری گرفته است و محیطی پویا و غیرقابل پیشبینی پدید آوردهاند. به چنین شرایط مبهمی باید بازگشت دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده را هم اضافه کرد که تاکنون نیز اثرات فراوانی بر وضعیت بازارها و ایجاد چالشهایی اضافی برای شرکتهای مختلف داشته است.
با شرایط موجود، عجیب نیست که نقش هیاتمدیره شرکتها نیز تغییر کرده است و نیاز است که رویکردی فعالانه و کنشگرایانهتر نسبت به استراتژی و ریسک داشته باشند. آنها در صورت بهرهگیری از دیدگاههای متنوع و استفاده از تفکر جانبی و نوآورانه، قادر به مدیریت سطوح پیچیدهتر ریسک و نفع بردن از فرصتهای نوظهور خواهند بود. با این حال، هیاتمدیره بسیاری از شرکتها در انطباق خود با شرایط و نیازهای جدید شکست خوردهاند و شرکتهای خود را متحمل فرصتهای از دسترفته و افزایش شکنندگی در جهان رقابتیتر امروز کردهاند.
در تعامل گسترده با اعضای هیاتمدیره شرکتهای مختلف، برآورد شده که ۹۰ تا ۹۵درصد شکستهای شرکتها ناشی از ضعف عملکرد هیاتمدیره آنها در چهار زمینه خاص بوده است: ۱) شناسایی، ارزیابی و مدیریت ریسک؛ ۲) توسعه استراتژی؛ ۳) روابط بین مدیران اجرایی و غیراجرایی - بهویژه از نظر انتخاب مدیرعامل و تیم مدیریتی و سپس حمایت از آنها؛ ۴) شرافت و صداقت. عملکرد موثر هیاتمدیره در این زمینهها بسیار مهم است و هرگونه شکست و ضعف در آنها به آسیبهای سنگین منجر میشود. این مطلب، اشتباهها و ضعفهای هیاتمدیره شرکتها در این زمینهها را بررسی میکند و در نهایت به مثالی از سقوط بانک کردیت سوئیس میپردازد.
نقاط ضعف هیاتمدیره
این بخش به بررسی چهار زمینه حیاتی شرکتها میپردازد که عملکرد هیاتمدیره نشان از ضعف یا شکست در آنها دارد. هرکدام از ضعفها و کاستیها را میتوان با خودکاوی و طراحی سوالات مختلفی شناسایی کرد؛ به عنوان مثال: چه ریسکهای مهمی ممکن است نادیده گرفته شوند؟ هیاتمدیره در شناسایی و مدیریت ریسکها تا چه حد موفق عمل میکند؟ چه ریسکهایی استراتژی ما را تهدید میکند که نیازمند توجه هیاتمدیره است؟ هیاتمدیره چقدر در تعاملات با مدیرعامل و اعضای تیم اجرایی برای تدوین استراتژی و تصمیمگیری موفق عمل میکند؟ فرآیند انتخاب مدیرعامل ما چقدر قابل اتکا است؟ عملکرد هیاتمدیره در حمایت از مدیرعامل و عمل کردن او به وظایفش چگونه است؟ آیا به تازگی اتفاقی غیراخلاقی در شرکت روی داده است؟ هیاتمدیره و رویههای سازمانی چقدر به شرافت و صداقت بها میدهند؟
۱- شکست در شناسایی، ارزیابی و مدیریت ریسک
نقش هیاتمدیره شرکتها در سالهای اخیر به نحوی تغییر کرده است که باید به جای نظارت بر استراتژی، فعالانه مسیر استراتژیک شرکت خود را تعیین کنند. این تکامل، نیازمند نگاهی آیندهنگر در مورد مدیریت ریسک و ادغام متوازن آن با استراتژی است. یک هیاتمدیره کارآمد درک میکند که ریسکها ایستا نیستند؛ بلکه بر اساس شرایط بازار، پیشرفتهای فناوری، تغییرات قوانین و تحولات ژئوپلیتیک تغییر میکنند.
به عنوان مثال، کشمکشهای روسیه و اوکراین اهمیت ریسکهای ژئوپلیتیک را در تصمیمگیریها گوشزد کرد و نقش آن را در زنجیره تامین، بازارهای انرژی و ثبات جهانی نشان داد. هیاتمدیره شرکتها برای عبور از چنین پیچیدگیهایی باید رویکردی فعالانه داشته باشند که منطبق با اهداف استراتژیک شرکت و میزان ریسکپذیری آن باشد. تنها در این صورت است که شناسایی ریسک، ارزیابی آن و مدیریت و تعدیل اثرات آن امکانپذیر میشود.
۲-شکست استراتژیک
هیات مدیره شرکتها نقشی حیاتی در تعیین مسیر استراتژیک شرکتها دارند و این نقش آنها را ملزم میکند که مدیریت ریسک و بهرهگیری از فرصتها را با هم در یک چشمانداز منسجم ادغام کنند. برای رقابتپذیر ماندن در محیطِ به سرعت در حال تکامل امروز، هیاتمدیره شرکتها باید تخصص عمیق کنونی صنعت خود را با نوآوریهای آیندهنگر ترکیب کنند. پیشبینی روندهای مختلکننده (نظم موجود)، رسیدگی خلاقانه به چالشها و شناسایی فرصتهای نامتداول، مولفههای ضروری برای دستیابی به موفقیت استراتژیک بلندمدت هستند.
این تغییر وضعیت را میتوان در ظهور کمیتههای دانش و فناوری مشاهده کرد که از نسبت ۱۰ درصدی شرکتهای اساندپی در سال ۲۰۱۹ به ۱۷درصد در سال ۲۰۲۴ رسید. راهاندازی این کمیتهها در ۱۷درصد از شرکتهای برتر جهان به هیاتمدیره آنها کمک کرده است تا پیشرفتهای فناوری را با اهداف استراتژیک شرکت خود ادغام کنند و انطباق بیشتری با محیط فناوریمحور امروز داشته باشند.
۳- مسائل مدیران اجرایی و غیراجرایی
روابط و تعاملات هیاتمدیره با مدیران اجرایی نقش مهمی در موفقیت شرکت ایفا میکند؛ چرا که به طور مستقیم بر تصمیمگیریها و مسیر استراتژیک آن اثر میگذارد. توانایی یک هیاتمدیره برای انتخاب، نظارت و پشتیبانی از مدیرعامل درست، یکی از مهمترین مسوولیتهای آن است. در این فرآیند انتخابی لازم است که نهتنها تخصص فنی نامزدهای مدیریت، بلکه ویژگیهای رهبری سازمانی آنها مانند چشمانداز، انطباقپذیری و ظرفیت ایجاد یک فرهنگ سازمانی همگام با اهداف شرکت بررسی شود. اگر هیاتمدیره، مدیرعاملی اشتباه انتخاب کند (یا به شکل لازم و کافی از مدیرعامل درست خود پشتیبانی نکند)، نتیجه ممکن است انحراف از مسیر استراتژیک یا شکست درجا باشد.
۴- شکست فرهنگ سازمانی
شرافت، لازمه حاکمیت شرکتی است و شالوده لازم برای مسوولیتپذیری و تقویت اعتماد بین ذینفعان را ایجاد میکند. هیاتمدیره شرکتها مسوول ایجاد و حفاظت از استانداردهای اخلاقی، مدیریت تعارضات منافع و اطمینانیابی از شفافیت در فرآیندهای تصمیمگیری هستند. ناتوانی در حفظ این اصول میتواند منجر به لکهدار شدن وجهه و اعتبار، بیاعتمادی ذینفعان و در شرایط حاد، بحرانهای حقوقی و مالی شود.
تجربه بحران بانک کردیت سوئیس
سقوط کردیت سوئیس به عنوان یکی از بزرگترین بانکهای جهان در سال ۲۰۲۳ ضعفها و شکستهای هیاتمدیره در هر چهار زمینه مورد بحث این مقاله را داشت: مدیریت ریسک، انطباق استراتژیک، انتخاب و پشتیبانی مدیرعامل و شرافت. کاستیهای آنها در این زمینههای بههموابسته منجر به کاهش اعتماد ذینفعان، بیثباتی مالی و در نهایت واگذاری بانک به گروه یوبیاس (UBS) شد.
شکستهای مدیریت ریسک
شکستهای مدیریت ریسک ابتدا خود را در سال ۲۰۲۱ و در رسوایی گرینسیل (Greensill) نشان داد. در آن زمان کردیت سوئیس گرفتار یک پرونده بزرگ ۱۰میلیارد دلاری شد که مرتبط با یک صندوق پرریسک زنجیره تامین بود. شرایط با فروپاشی بانک سرمایهگذاری آرکگوز (Archegos) وخیمتر شد که به دلیل معاملات پرریسک اهرم بالا و مدیریتنشده، زیانی ۵.۵ میلیارد دلاری به بار آورد. این بانک برخلاف علائم هشدار، نتوانست راهی قابل اتکا برای کاهش ریسکهای خود، شناسایی ضعفهای نظاممند در رویههای عملیاتی و کاهش اثرات این ریسکها در پیش بگیرد.
ناهمخوانی استراتژیک
تغییرات استراتژیک مانند کوچکسازی بانک سرمایهگذاری و تمرکز بر مدیریت دارایی برای کاهش نوسانات درآمدی، به شکلی منسجم انجام نشدند و نتوانستند اعتماد بازار را دوباره جلب کنند. ناتوانی هیاتمدیره برای ارزیابی ریسکهای مرتبط با تغییرات استراتژیک یا مدیریت موثر آنها، بانک را در مقابل شوکهای بیرونی شکننده گذاشت. علاوه بر آن، وابستگی دیرپا به جریانهای درآمدی ناپایدار از فعالیتهای پرریسک متناقض با اهداف آنها در ایجاد یک مدل کسبوکار باثبات و تابآور بود.
انتخاب و پشتیبانی مدیرعامل
کردیت سوئیس طی دورهای ۱۰ ساله، حضور چهار مدیرعامل مختلف را تجربه کرد که خود حاکی از ناتوانی هیاتمدیره در شناسایی و پشتیبانی موثر از مدیرعاملی کارآمد بود. این بیثباتی تداوم استراتژیک را مختل میکرد، روحیه کارکنان را پایین میآورد و به اعتماد مشتریان آسیب میزد. تغییرات مکرر در سطوح عالی بانک، منجر به مدیریت نامنسجم، تصمیمات از همگسیخته و فقدان یک چشمانداز روشن شد که همه آنها به بیثباتی هر چه بیشتر این سازمان در دورههای بحرانی مهم دامن زدند.
شکست شرافت
در رسوایی بانک کردیت سوئیس مشخص شد که میلیاردها دلار از موجودی حسابهای آنها مرتبط با فعالیتهای غیرقانونی است. به همین دلیل، تردیدهای بسیاری درباره رویههای اخلاقی و مکانیزمهای انطباق با قوانین آنها مطرح شد. لغزشهای مکرر در فرآیندهای کنترل و حسابرسی داخلی و فرهنگ سازمانی آنها که درآمدهای کوتاهمدت را به حاکمیت شرکتی پایدار و مسوولیتپذیری اخلاقی ترجیح میداد، باعث نقض نظاممند اخلاقیات و تکرار خطاها شد؛ تا جایی که اعتماد ذینفعان نیز از بین رفت. آنها علاوه بر تجربه مشکلات حقوقی و آسیبهای مختلف به وجهه اجتماعی خود (از جمله جرایم سنگین و زیر ذرهبین قانون قرار گرفتن)، نشان دادند که از نظر شرافت و عمل به اصول اخلاقی و حرفهای، فاصله زیادی بین حرف و عملشان وجود دارد. مجموع ضعفها و شکستهای این بانک، به بحرانی بیسابقه منجر شد. همزمان با شایعات مرتبط با این بانک در رسانههای اجتماعی، بسیاری از مشتریان آنها حسابهایشان را خالی کردند؛ به طوری که فقط در سهماه آخر ۲۰۲۲ رکورد ۱۲۰ میلیارد دلاری برداشت از حسابها ثبت شد. این کاهش شدید منابع، به نوبه خود بانک را ناتوان در ادامه فعالیتهایش گذاشت.
در نهایت، سقوط کردیت سوئیس اهمیت نقش حیاتی هیاتمدیره در نظارت منسجم، چارچوب مستحکم مدیریت ریسک، اجرای استراتژیک دقیق و تعهد به شرافت اخلاقی در تابآوری بلندمدت شرکتها را نشان داد.
منبع: European Business Review