ادامه جنگ بازگشت به محل کار: هفته کاری پنج روزه دیگر بازنخواهد گشت

طی سال گذشته، غولهای شرکتی بهتدریج انعطافپذیری دوران پاندمی را کنار گذاشتهاند و کارکنان را به حضور مجدد در محل کار فراخواندهاند. با این حال، نیروی کار برای همیشه تغییر کرده و فشار برای بازگرداندن حضور فیزیکی، با انتظارات جدید درباره استقلال و انعطافپذیری در تضاد است. نتیجه، ظهور مدلی ترکیبی و در حال تکاملی است که لحظه به لحظه فرهنگ محیط کار را بازتعریف میکند.
شرکتهای بزرگ در صنایع مختلف در حال اجرای سیاستهای سختگیرانهتری برای حضور در محل کار هستند. برخی خواستار حضور تماموقت کارکنان هستند، اما بیشترشان به مدلهای ترکیبی دو تا چهار روزه در هفته بسنده کردهاند. شرکتهای تکنولوژی همچون گوگل، اپل، آمازون و متا که زمانی پیشگام دورکاری بودند، حالا به سیستم ردیابی کارت ورود و پاداشهای مبتنی بر حضور روی آوردهاند. حتی شرکت زوم، که خود مترادف دورکاری است، از کارکنان نزدیک شعب انتظار دارد هفتهای دو بار در محل کار حاضر شوند. مدیرانی که اصرار به بازگشت به محل کار دارند، تعامل و منتورینگ و نوآوری را دلایل اصلی آن میدانند. آنها بر این باورند که خلاقیت و فرهنگ سازمانی در حضور فیزیکی رشد میکنند. برخی شرکتهای مالی و بانکهای بزرگ والاستریت هم بازگشت به دفتر را اجباری کردهاند و معتقدند تعامل چهرهبهچهره برای تصمیمگیری حیاتی است. با اینحال، همه شرکتها چنین رویکرد سختگیرانهای ندارند.
برخی بهتدریج انتظار حضور را افزایش میدهند تا کارکنان را از خود نرنجانند. برخی دیگر روی طراحی اداری منعطف سرمایهگذاری کردهاند که هم تعامل تیمی را ممکن میسازد و هم فضای کار فردی را فراهم میکند. گروهی نیز با ارائه مشوقهایی مثل کمکهزینه رفتوآمد، برنامههای سلامت در محل کار و وعده غذایی رایگان، کارکنان را به حضور در دفتر تشویق میکنند، نه اجبار. بازگشت به دفتر حتی روی شرکتهای تامینکننده فضای کار هم تاثیر گذاشته است. شرکتهایی مثل «توتال آفیس سلوشنز» که در دوران همهگیری با کاهش شدید تقاضا برای مبلمان اداری روبهرو شدند، حالا با بازگشت تدریجی شرکتها و تطبیق با مدلهای ترکیبی، دوباره رونق گرفتهاند. فضاهای کاری در حال بازطراحی هستند تا بتوانند هم تعامل حضوری و هم نیازهای کارکنان دورکار را پوشش دهند.
مصالحه در قالب مدل ترکیبی
با وجود الزامات شرکتی، بسیاری از کارکنان حاضر نیستند از کار منعطف چشمپوشی کنند. در برخی موارد، بهویژه در صنایع تکنولوژی و مالی، سیاستهای بازگشت اجباری با اعتراض، طومار و واکنشهای داخلی مواجه شده. نظرسنجیها بهطور مداوم نشان میدهند که اکثریت کارکنان دورکار، مدل ترکیبی یا کاملا دورکاری را ترجیح میدهند. نظرسنجی گالوپ میگوید ۶۰درصد از این افراد مدل ترکیبی را ترجیح میدهند، در حالی که فقط ۱۰درصد خواهان بازگشت تماموقت به دفتر هستند. مطالعهای از موسسه مککینزی نشان داده که بیش از یکسوم افراد اگر مجبور شوند تماموقت در محل کار حضور داشته باشند، حاضرند شغلشان را ترک کنند.
کار ترکیبی تبدیل به مصالحه شده است. بسیاری از شرکتها روزهای خاصی را برای جلسات حضوری تعیین میکنند و بقیه روزها را به کار عمیق و متمرکز از خانه اختصاص میدهند. برخی کارکنان این مدل را پذیرفتهاند، در حالی که گروهی دیگر در پاسخ به این طرح با خشم خواستار فرصتهای شغلی با انعطافپذیری بیشتر هستند. بازار کار همچنان رقابتی است و نیروی کار ماهری که گزینههای متعددی در اختیار دارد، همچنان انعطافپذیری را اولویت اصلی انتخاب شغلش در نظر میگیرد. تعدادی از شرکتهای شناختهشده پس از مواجهه با ریزش غیرمنتظره نیروی کار، سیاستهای بازگشت به محلکارشان را تعدیل یا لغو کردهاند.
شکاف بین انتظارات مدیران و ترجیحات کارکنان همچنان ادامه دارد. در برخی شرکتها، مقاومت به شکلهای ظریفتری ظاهر شده: کاهش مشارکت، افت روحیه و افزایش تمایل به جستوجوی شغل جدید. حالا کارفرمایان میدانند که رویکرد سختگیرانه میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و استعدادهای برتر را بهسوی رقبای منعطفتر سوق دهد.
بهرهوری و عملکرد در دنیای ترکیبی
بحث درباره بهرهوری همچنان ادامه دارد، اما دادهها نشان میدهند که مدلهای کار ترکیبی میتوانند به همان اندازه، یا حتی بیشتر، از حضور تماموقت در دفتر موثر باشند. تحقیقات نیکلاس بلوم، اقتصاددان دانشگاه استنفورد، نشان میدهد که کارکنان در مدلهای ترکیبی یا سطح بهرهوریشان را حفظ میکنند یا آن را بهبود میدهند. در حالی که برخی معتقدند کار از راه دور خلاقیت را سرکوب میکند، مطالعات نشان میدهد مدل ترکیبی امکان همکاری و تمرکز عمیق را همزمان فراهم میکند. روشهای ارزیابی عملکرد هم تغییر کردهاند. برخی سازمانها با نرمافزار، فعالیت کارکنان را زیر نظر دارند، در حالی که برخی دیگر به جای حضور فیزیکی، بر پایه نتایج و خروجیها ارزیابی میکنند. این تغییر نشاندهنده درک رو به رشد این نکته است که معیار واقعی بهرهوری، خروجی کار است، نه ساعتهایی که در دفتر سپری میشود. جالب اینجاست که برخی شرکتها گزارش دادهاند عملکرد کارکنان دورکار و ترکیبیشان، بهتر از همتایانشان در دفتر است. شاخصهایی مانند نرخ اتمام پروژهها، رضایت مشتریان و مشارکت کارکنان نشان میدهند که یک مدل ترکیبی ساختارمند میتواند همکاری موثر را بدون حواسپرتیهای رایج در دفتر تضمین کند. هرچند صنایعی که تعامل مستقیم با مشتری دارند، همچنان مدلهای حضوری را ترجیح میدهند، اما شرکتهای مبتنی بر داده بهطور فزایندهای در حال پذیرش کار ترکیبی هستند.
تحول در فرهنگ اداری
جنبش بازگشت به دفتر، بازگشت به سال ۲۰۱۹ نیست. فضاهای اداری دارند برای انعطافپذیری بازطراحی میشوند، میزهای شخصی کمتر شده و فضاهای تعاملی بیشتر شدهاند. برخی شرکتها از روزهای پایه (anchor days) استفاده میکنند که در آن روزهای خاص تمام نیروها به محل کار میآیند، در حالی که دیگران با مشوقهایی که پیشتر ذکر شد حضور را جذابتر میکنند. بسیاری از دفاتر اکنون فضاهایی «اینستاگرامی» برای نسل زد ایجاد کردهاند تا فرآیند حضورشان در دفتر را ثبت کنند و به اشتراک بگذارند. اگرچه برخی شرکتها بر تعامل حضوری تاکید دارند، اما برای اکثر نیروهای متخصص، هفته کاری پنجروزه در دفتر دیگر باز نخواهد گشت. کار ترکیبی حالت غالب موجود شده و شرکتهایی که در برابر این تغییر مقاومت کنند، احتمالا در جذب و حفظ استعدادها با مشکل مواجه خواهند شد. نسلهای جدید با انتظار انعطاف بیشتری وارد بازار کار میشوند و روند بلندمدت، بهسمت سیاستهایی در حرکت است که تاکید بیشتری بر دورکاری دارند.
آینده چگونه خواهد بود؟
نبرد بر سر دورکاری هنوز به پایان نرسیده، اما یک چیز روشن است: محیط کار از پایه دگرگون شده. در حالی که برخی شرکتها هنوز سیاستهای سختگیرانهای را برای حضور در دفتر اعمال میکنند، مدل ترکیبی به عنوان چارچوب غالب ظهور کرده است.
کارکنان بهوضوح نشان دادهاند که چه میخواهند و شرکتهایی که بین انعطافپذیری و تعامل توازن برقرار کنند، برای آینده در موقعیت بهتری قرار میگیرند. چالش جدید، نه بازگشت کامل به دفتر، بلکه بهینهسازی کار ترکیبی برای حمایت از بهرهوری، فرهنگ سازمانی و نوآوری است. در نهایت، شرکتهایی در این عصر جدید موفق عمل میکنند که به کارکنان خود گوش دهند و طرز فکر منعطفی را در پیش بگیرند.گذار به کار ترکیبی و دورکاری، صرفا واکنش کوتاهمدتی به پاندمی نبوده، بلکه نشانه تحولی بلندمدت است. سازمانهایی که با این تغییرات همگام شوند، شکوفا خواهند شد و آنهایی که به مدلهای قدیمی چسبیدهاند، در این بازار به شدت رقابتی، برای جذب و حفظ استعدادهای برتر با چالش روبهرو میشوند.
منبع: Entrepreneur