نکات کلیدی برای ارتقای «سرمایه‏‌ تجربی»

 دیدیم که این اختلاف به سرمایه‌‌ تجربی برمی‌‌گردد؛ همان دانش و مهارت و خردی که فقط در حین کار به دست می‌‌آید. زنان به اندازه مردان سرمایه‌‌ تجربی کسب نمی‌‌کنند. بخشی از آن به سوگیری‌‌های موجود در فرآیند استخدام و ارتقا برمی‌‌گردد که باید به آن رسیدگی شود، اما خود زنان هم می‌توانند به کمک روش‌هایی که با تکیه بر بیش از یک دهه تحقیق و مصاحبه با رهبران زن موفق تدوین شده‌‌اند، گام‌‌های موثری در این راه بردارند. در قسمت نخست، دو شیوه را بررسی کردیم. اکنون با سایر روش‌ها آشنا می‌‌شویم.

 وارد منطقه قدرت شوید

در ساخت سرمایه‌‌ تجربی دو نوع موقعیت شغلی تاثیر بیشتری دارند و شتاب‌‌دهنده محسوب می‌‌شوند: نقش‌‌های رهبری سازمانی و نقش‌‌های مدیریتی که مسوولیت سود و زیان (P&L) دارند، چون هر دو موقعیت قدرت و نفوذ زیادی را به فرد می‌دهند. به همین دلیل ما آنها را منطقه قدرت می‌‌نامیم. هرچه زمانی بیشتری را در این فضا بگذرانید و نقش‌‌های متنوع بیشتری را در این حوزه تجربه کنید، سرمایه تجربی‌‌تان هم بیشتر می‌شود.

نقش‌‌های رهبری سازمانی. مزایای کار در یک موقعیت رهبری در سازمان واضح است: سر میز تصمیم‌گیری نشسته‌‌اید و می‌توانید روی نتایج تاثیرگذار باشید. کارتان بیشتر دیده می‌شود. فرصت ساخت شبکه‌‌ای از همکاران بلندپایه را پیدا می‌‌کنید که می‌تواند در آینده درهای بسیاری را به رویتان باز کند و حتی خودتان هم می‌توانید درهایی را برای دیگران باز کنید. همه این‌‌ها نیاز به مهارت‌‌های ارتباطی عالی دارند که در تمام سازمان‌ها و صنایع به کار می‌‌آیند. اما رهبر سازمان شدن صرفا به معنای درخواست یک سمت مدیریتی یا ارتقا نیست. تبدیل شدن به یکی از رهبران سازمان، یعنی دیگران و مهم‌تر از همه خود شما بتوانید خود را به چشم یک رهبر ببینید و این موضوع برای اغلب زن‌‌ها چالش‌‌برانگیز است. در این چالش تعصبات و سوگیری‌‌ها نقش دارند و به چرخه معیوب سوگیری‌‌‌‌های درونی و بیرونی دامن می‌‌زند. این در حالی است که ما می‌‌دانیم زنان رهبران موثری هستند. کارکنانی که مدیر زن دارند بیشتر از کارکنانی که مدیرشان مرد است می‌‌گویند رئیسشان به رفاهشان اهمیت می‌دهد، کمک می‌کند حجم کارشان را مدیریت کنند و همه‌‌شمولی را در تیم ترویج می‌دهد ، ویژگی‌‌هایی که امروزه برای کارکنان بسیار اهمیت دارد. 

مدیریت در هر سطحی به معنای رهبری است، اما نقش‌‌های رهبری سازمانی صرفا به مدیریت مستقیم محدود نمی‌‌شوند. به عنوان مثال عضویت در یک شورای تخصصی، رهبری یک پروژه پرمخاطب یا اداره دفتر محلی شرکتتان همگی نقش‌‌های رهبری به حساب می‌‌آیند. چنین موقعیت‌‌هایی شما را در معرض دید مدیران ارشد قرار می‌دهند. شبکه ارتباطی‌‌تان را تقویت می‌کنند و این اختیار را به شما می‌دهند که در تصمیماتی مشارکت کنید که کل سازمان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند و نتیجه تمام این‌‌ها رشد سرمایه تجربی است.

نقش‌‌های مسوول سود و زیان (P&L). داشتن یک نقش عملیاتی (line role)، راه موثری برای درک عمیق کسب و کار، اثرگذاری واقعی و رشد در مسیر شغلی است. منظور از نقش‌‌های عملیاتی موقعیت‌‌هایی هستند که مستقیما برای سازمان درآمدزایی می‌کنند. افرادی که در چنین موقعیت‌‌هایی قرار دارند، سرمایه تجربی بسیار ارزشمندی کسب می‌کنند که در عرصه رقابت برای ارتقا یا جابه‌‌جایی افقی بسیار مهم است. این در حالی است که بیشتر زنان نمی‌‌دانند دنبال کردن یک نقش عملیاتی تا چه حد می‌تواند روی موفقیتشان اثرگذار باشد. به عنوان مثال، کسانی که از همان ابتدا وارد نقش‌‌های عملیاتی می‌‌شوند، میانگین درآمدشان ۲۰‌درصد بالاتر است و در تمام صنایع دستمزد این نقش‌‌ها بین ۱۴ تا ۳۱‌درصد بیش از افرادی است که در نقش‌‌های پشتیبانی مشغول به کار هستند.

کمی بیش از یک‌‌سوم مردان، کار خود را از نقش‌‌های عملیاتی شروع می‌کنند، در حالی که این عدد برای زنان کمتر است. اما این فاصله در سطوح بالاتر شغلی بیشتر می‌شود. مردها بیشتر وارد نقش‌‌هایی می‌‌شوند که مسوولیت سود و زیان دارند و زنان بیشتر در نقش‌‌های پشتیبانی قرار می‌‌گیرند. در واقع تعداد مردانی که در نقش‌‌های عملیاتی قرار دارند، چهار برابر زنان است و از آنجا که برای موقعیت‌‌های سطح بالا (مدیرکلی) سابقه مدیریت لازم است، این مساله زنان را به شدت تضعیف می‌کند. نقش‌‌های پشتیبانی می‌توانند اثرگذار باشند، اما تجربه واقعی و رشد سرمایه تجربی در گرو پذیرش مسوولیت سود و زیان است. هنگامی که آینده حرفه‌‌ای خود را تصور می‌‌کنید، حتما به این فکر کنید که چگونه می‌توانید خود را در منطقه قدرت قرار دهید. از خودتان بپرسید نقش‌‌هایی که تاکنون داشته‌‌اید- حتی همین شغلی فعلی‌‌تان- در کدام دسته قرار می‌‌گیرند؟ عملیاتی، پشتیبانی یا رهبری؟ وقتی مشخص کنید دنبال چه نوع نقشی هستید، می‌توانید برای دستیابی به آن برنامه‌‌ریزی کنید. می‌توانید مستقیما از رئیستان یا مدیران دیگر بپرسید برای آن موقعیت باید چه مهارت‌‌هایی داشته باشید، یا حتی شاید بخواهید جابه‌‌جایی افقی داشته باشید تا خود را در موقعیت بهتری برای رشد قرار دهید.

 جاهایی بروید که مشاغل هستند

حتی با وجود ظهور هوش مصنوعی هم، اقتصاددان‌‌ها و جمیعت‌‌شناسان خوش‌بین هستند که در آینده مشاغل بیشتری خواهیم داشت (با توجه به الگوهای تاریخی و موج‌‌های تکنولوژی قبلی). خبر خوب این است که این مشاغل به طور متوسط درآمد بیشتری هم خواهند داشت، اما نکته اینجاست که این مشاغل به مهارت‌‌های متفاوتی نیاز دارند. فرقی نمی‌‌کند که در ابتدای مسیر حرفه‌‌ای خود باشید یا سال‌ها تجربه داشته باشید، باید بتوانید تغییرات کنونی را – یا حتی تغییرات پیش ‌‌رو را – درک کنید. هنگام انتخاب مسیر باید استراتژیک عمل کنید و حوزه‌‌ای را انتخاب کنید که در حال رشد است. اگر الان در حوزه‌‌ای مشغول به کارید که فرصت‌‌های کاری آن در حال کم شدن است، باید به طور جدی به یادگیری مهارت‌‌هایی تازه یا تقویت مهارت‌‌های خود فکر کنید. اجازه بدهید چند نکته کلیدی را درباره چشم‌‌انداز کاری متغیر کنونی مرور کنیم:

مشاغل رو به رشد. در ایالات متحده آمریکا، بیشترین رشد شغلی تا سال ۲۰۳۰ در حوزه سلامت و با نرخ رشد اشتغال ۳۰‌درصد خواهد بود. رتبه دوم با ۲۳‌درصد رشد متعلق به مشاغل حوزه علم، تکنولوژی و مهندسی و ریاضی است (STEM). بخش حمل‌ونقل هم با رشد کلی ۹‌درصد در حال گسترش است.

مشاغل رو به افول. اتوماسیون و هوش مصنوعی مولد بیشترین کاهش فرصت‌‌های شغلی را در چهار دسته ایجاد می‌کنند: خدمات مشتری و فروش، خدمات غذایی، پشتیبانی اداری و تولید(کارخانه و مونتاژ). تقریبا ۸۵‌درصد از ۱۲ میلیون جابه‌‌جایی شغلی موردنیاز تا سال ۲۰۳۰ در این حوزه‌‌ها خواهد بود. از آنجا که زنان نسبت بیشتری از این مشاغل را در اختیار دارند (البته به جز تولید)، ۵۰‌درصد بیش از مردان ممکن است شغلشان را به هوش مصنوعی ببازند.

دسته‌‌های شغلی جدید. تا سال ۲۰۳۰ به واسطه تکنولوژی و سایر ترندهای نوین دسته‌‌های شغلی تازه‌‌ای ایجاد می‌‌شوند. موضوع تازه‌‌ای نیست، یک الگوی قدیمی است. در آمریکا حدود ۹‌درصد از کل مشاغل در حوزه‌‌هایی هستند که کمتر از ۱۰ سال عمر دارند. مشاغلی همچون: کارهای مربوط به هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، رسانه‌‌های اجتماعی، انرژی‌‌های تجدید‌‌پذیر و پایداری زیست‌‌محیطی.

فرصت‌‌های بین صنعتی. خیلی‌‌ها متوجه نیستند که می‌توانند کاری مشابه شغل فعلی‌‌شان را در صنعت کاملا متفاوتی انجام دهند. با تغییر صنایع روبه‌‌رشد و در حال افول باید خلاق باشید و فرصت‌‌ها را فراتر از چارچوب سنتی‌‌شان ببینید. حتی ممکن است ارزشش را داشته باشد که برای ورود به صنعتی رو به رشد، قید حقوق بالاتر فعلی خود را بزنید.

 همه می‌توانند تکنولوژیست باشند

روزگاری تکنولوژی فقط نقش پشتیبانی در پشت صحنه را برعهده داشت، اما حالا مهارت‌‌های مربوط به تکنولوژی در تمام صنایع و مشاغل ارزشمند شده‌‌اند. تعداد روزافزونی از مشاغل نیاز به مهارت‌‌های تخصصی مهندسی نرم‌‌افزار ندارند، اما آشنایی با تکنولوژی در آنها ضروری است. با این حال خیلی از زنان فکر می‌کنند فقط به این دلیل که در دانشگاه کامپیوتر نخوانده‌‌اند، این نوع مشاغل در دسترس‌‌شان نیست. به یاد داشته باشید آنچه در دانشگاه آموخته‌‌اید، تنها نیمی از ماجراست. می‌توانید در محیط کار یاد بگیرید و چند راه عالی وجود دارد که به کمک تکنولوژی خود را متمایز کنید.

کاربر قدرتمند هوش مصنوعی شوید. هوش مصنوعی مولد در حال متحول ساختن اتوماسیون در صدها شغل است و می‌تواند تا ۴.۴تریلیون دلار به بهره‌‌وری اقتصاد جهانی اضافه کند. تا سال ۲۰۳۰، می‌توان به طور متوسط ۳۰‌درصد از فرصت‌‌های شغلی آمریکا را به هوش مصنوعی مولد سپرد و این رقم در بعضی مشاغل به ۷۰‌درصد هم می‌‌رسد. معنایش این نیست که آن شغل‌‌ها ناپدید می‌‌شوند، بلکه نوع کار و ارزش افزوده‌‌ای که افراد ایجاد می‌کنند به شدت دستخوش تغییر خواهد شد. در چنین عرصه‌‌ای توانایی استفاده از هوش مصنوعی مولد حیاتی می‌شود. مزیت منحصربه‌‌فرد هوش مصنوعی مولد این است که هر کسی می‌تواند کاربر قدرتمند آن باشد، چون درست کردنش پیچیده است، اما استفاده از آن بسیار راحت است. تنها پیش‌‌نیازی که دارد این است که بتوانید سوالات خوبی بپرسید و تعامل موثری با ابزارها داشته باشید.

در استفاده از تکنولوژی پیشتاز باشید. برای کسب سرمایه‌‌ تجربی در حوزه هوش مصنوعی مولد لازم نیست حتما سابقه فنی داشته باشید. کافی است دنبال فرصت‌‌ها باشید و نشان دهید که آن را پذیرفته‌‌اید و متعهد به یادگیری هستید. همین می‌تواند باعث دیده شدن شما شود و حتی فرصت‌‌هایی را برای رهبری در سازمان برایتان فراهم کند.

توسعه مهارت‌‌های تکنولوژی را در اولویت قرار دهید. برای کسی که خیلی اهل تکنولوژی نیست، شاید همه اینها با هم سخت و زیاد به نظر برسند، اما راهکارهای عملی ساده‌‌ای وجود دارد. یک معیار ساده این است که هفته‌‌ای ۱۰‌درصد از وقتتان را به سرمایه‌گذاری روی خود و مهارت‌‌های مربوط به تکنولوژی‌‌تان اختصاص دهید. حتی در تیم خود افرادی آشنا به مهارت‌‌های مربوط به تکنولوژی داشته باشید، چون هم بازدهی تیم بالاتر می‌رود و هم می‌توانید از آنها بیاموزید. بدانید که تکنولوژی، به‌ویژه هوش مصنوعی مولد، زمانی بیشترین اثر را دارد که خود مستقیما با آن کار کنید. پس با آن کلنجار بروید، از آن لذت ببرید و تجربه کسب کنید. هرچه وقت بیشتری به آن اختصاص دهید، آمادگی بیشتری پیدا می‌‌کنید. حالا که دارید به افزایش سرمایه تجربی‌‌تان فکر می‌‌کنید، این سوالات را از خود بپرسید: در چه حوزه‌‌ای جاه‌‌طلبم و چطور می‌توانم آن را بپذیرم؟ آیا به شکلی استراتژیک در حال ساخت مهارت‌‌هایی هستم که مرا به هدفم برسانند؟ چه سرمایه‌گذاری‌‌هایی روی خودم می‌‌کنم که شانس موفقیتم را بالا ببرد؟ آیا عادت‌‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت مناسبی برای دوام شغلی دارم؟ آیا کمک می‌‌گیرم؟ آیا به همان اندازه کمک می‌‌کنم و دست دیگران را می‌‌گیرم؟

پاسخ‌‌های شما به این سوالات، باعث می‌شود بتوانید راه خود را در محیط کار پیدا کنید. طی دهه گذشته زنان به اندازه مردان و حتی بیش از آنها، خواهان ارتقا و بر عهده‌‌گیری نقش‌‌های رهبری در سازمان بوده‌‌اند. واضح است که این عرصه هنوز به برابری نرسیده – به‌خصوص در سطوح بالای مدیریتی- اما حالا دیگر می‌‌دانید که برای پیشرفت باید چه کارهایی را انجام دهید.

منبع: HBR