پارسجنوبی، شمشیری دولبه!
واضح است که بهرهمندی از درآمد حاصل از تولیدات این میدان مشترک، اصلیترین انگیزه و هدف برای توسعه بوده است. عایدی روزانه ۲۶۰ میلیون دلاری از منافع میدان، حاکی از جایگاه بینظیر آن در اقتصاد کشور است. دومین مزیت بهرهبرداری از پارسجنوبی، بهبود امنیت عرضه انرژی در کشور است؛ با اضافه شدن گاز پارسجنوبی به سبد انرژی کشور و با توجه به پاک بودن این سوخت در مقایسه با منابع انرژی دیگر، گرایش به استفاده از گاز طبیعی بهعنوان سوخت پاک و فراوان در کشور بهشدت افزایش یافته است. سومین مزیت، فراهم کردن شرایط توسعه صنایع پایین دستی و پتروشیمی است که در کنار ارزآوری فراوان برای کشور و جلوگیری از خامفروشی، به ایجاد اشتغال پایدار در کشور کمک فراوانی کرده است.
مهمترین محصولات پالایشگاههای گازی شامل گاز طبیعی(متان)، اتان، میعانات گازی و گاز مایع(LPG) است. با تکمیل توسعه فازهای پارسجنوبی تا پایان سال ۹۸، حجم گاز طبیعی تولیدی از این میدان به ۷۰۰ میلیون مترمکعب، میعانات گازی به ۹۰۰ هزار بشکه و اتان به ۳۵ هزار تن در روز خواهد رسید. بهرغم منافع فراوان این موهبت خدادادی برای کشورمان، اما نباید از دو پرسش اساسی و مهم غافل بود؛ اولا تا چه زمانی تولید از این میدان با حجم ذکرشده پایدار است و ثانیا تبعات کاهش تولید میدان برای کشور چه خواهد بود؟!
در پاسخ به پرسش اول باید گفت، افت تولید از مخازن گازی میعانی به دلایلی چون گذر از نیمه عمر چاهها و افت فشار، مسدودشدن مسیر چاهها بهوسیله میعانات تشکیلشده، مهاجرت گاز و... امری طبیعی است که در طول عمر همه مخازن رخ میدهد؛ بنابراین یقینا میدان پارسجنوبی نیز دچار چنین مرحلهای از افت تولید خواهد شد. مشاهدات میدانی نشان میدهد افت تولید از میدان موردبحث آغازشده و پیشبینی رفتار مخزن براساس مدلهای موجود، حاکی از افت تولید ۲۸ میلیون مترمکعب در روز(معادل تولید یک فاز استاندارد) در ۵ سال آینده است. در نتیجه افت فشار مخزن، میعانات گازی بهدلیل فرآیند «میعان معکوس» در مخزن حبس شده و تولید کندانسه بهعنوان باارزشترین محصول نیز بهشدت کاهش مییابد.
و اما بهمنظور پاسخ به سوال دوم، باید بررسی کرد که منافع ذکر شده از میدان، چگونه تحتتاثیر افت تولید قرار خواهند گرفت.
گاز طبیعی بهعنوان اصلیترین محصول میادین گازی بهشمار میآید. واضح است که با کاهش تولید گاز طبیعی از میدانی که ۸۰درصد گاز موردنیاز کشور را تامین میکند، تامین انرژی بخشخانگی، صنایع، سوخت خودروها و نیروگاهها با چالش جدی مواجه خواهد شد. براساس سیاستگذاری دولتها در سالهای اخیر و با فرض فراوانی منابع گازی، ذائقه مصرف انرژی کشور از سوختهای مایع مانند نفت سفید، گازوئیل و... به گاز طبیعی تغییر کرده و ساختار سیستم گرمایش خانگی، سوخت خودروها و ماشینآلات صنایع براساس سوخت گاز طبیعی شکل گرفته است. از دیگر سو با ایجاد ذهنیت فراوانی منابع گازی کشور و عرضه آن با قیمتهای یارانهای، تقاضا رشد فزایندهای یافته است، بهطوریکه درحالحاضر سرانه مصرف گاز در ایران تقریبا سه برابر سرانه مصرف گاز در جهان است. با این شرایط در صورت کاهش تولید، مصائب گرمایش منازل در فصول سرد و تعطیلی بخشهایی از صنعت اجتنابناپذیر خواهد بود. بهعلاوه با کاهش تولید گاز طبیعی، نیروگاههای گازی که بخش اعظم برق کشور را تامین میکنند مجبور به توقف تولید یا استفاده از مازوت بهعنوان سوخت جایگزین خواهند شد که آثار مصرف آن بر آلودگی هوای شهرهای کشور بر کسی پوشیده نیست. کُندانسه(میعانات گازی) باارزشترین محصول در بین تولیدات از یک میدان گازی میعانی است. مخزن پارسجنوبی بهعنوان بزرگترین مخزن گازی میعانی جهان، سهم ۹۰ درصدی از کل میعانات تولیدی کشور دارد. درحالحاضر این محصول ارزشمند بهعنوان خوراک پالایشگاه ستاره خلیجفارس و مجتمعهای پتروشیمی مورد استفاده قرار میگیرد و ظرفیت باقیمانده آن صادر میشود. پالایشگاه ستاره خلیجفارس براساس خوراک میعانات گازی طراحی شده و بخش عمدهای از نیاز کشور به بنزین را تامین میکند. ذکر این نکته لازم است که با شروع به کار این پالایشگاه، وابستگی کشور به واردات بنزین از بین رفته و در مواقعی فرصت صادرات نیز فراهم شده است.
به این ترتیب با کاهش تولید گاز و به تبع آن کندانسه همراه آن، تامین خوراک پالایشگاهها و پتروشیمیهای یادشده با مشکل جدی مواجه خواهد شد. با توجه به سهم ۹۰درصدی میدان پارسجنوبی در سبد میعانات گازی کشور، امکان تامین و جایگزینی این حجم از میعانات گازی از مخازن دیگر غیرممکن است. از اینرو با کاهش خوراک تحویلی به پالایشگاه ستاره خلیجفارس، تولید بنزین و گازوئیل کاهش یافته و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای صنعت نفت کشور در خودکفایی از واردات بنزین که یکی از چالشهای جدی در زمان تحریمهاست، از بین خواهد رفت. اتان دیگر محصول ارزشمند پارسجنوبی است که برای تولید محصولات با ارزش افزوده بالا مانند اتیلن، پلیاتیلن و... به مجتمعهای پتروشیمی منطقه عسلویه ارسال میشود. تولیدات یادشده علاوه بر تامین مواد اولیه صنایع داخلی، یکی از منابع اصلی تامین ارز مورد نیاز کشور هستند و به ایجاد تعادل در تراز تجاری کشور کمک فراوانی میکنند. با کاهش حجم اتان تولیدی، مجتمعهای پتروشیمی مجبور به فعالیت با ظرفیت پایینتر خواهند شد. کاهش صادرات و اثر آن در تراز تجاری کشور، کاهش سطح اشتغال پایدار، نیاز کشور به واردات مواد اولیه صنایع پاییندستی و... از جمله آثار و تبعات کاهش ظرفیت تولید مجتمعهای پتروشیمی در کشور است. همانطور که توضیح داده شد، کاهش تولید از میدان پارسجنوبی تبعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی امنیتی برای کشورمان خواهد داشت. از توقف فعالیت صنایع، تعطیلی مجتمعهای پتروشیمی، وابستگی مجدد کشور به واردات بنزین، کاهش شدید درآمدهای ارزی کشور، کاهش سطح اشتغال پایدار تا قطعی گسترده گاز موردنیاز بخش خانگی در فصول سرد، همگی از عواقب کاهش تولید از بزرگترین میدان گازی جهان برای کشور است که یافتن راهکار برای هریک از این معضلات بسیار مشکل و حتی غیرممکن است. بررسیها نشان میدهد با توجه به رشد شدید تقاضای انرژی، در صورت حذف تولیدات میدان پارسجنوبی از سبد انرژی کشور، ایران به یک کشور واردکننده انرژی تبدیل خواهد شد. ذکر این نکته ضروری است که با توجه به گازسوز شدن ساختار گرمایش بخش خانگی، صنایع، بخشی از خودروها، نیروگاهها و...، مصارف گازی کشور بهوسیله نفت و فرآوردههای وارداتی مایع قابل جایگزینی نبوده و تنها راهحل واردات گاز خواهد بود. وضعیتی که توصیف شد حاصل سیاستگذاری نادرست حاکمیت در افزایش وابستگی نیازهای استراتژیک کشور به یک میدان گازی است. برداشت حداکثری از میدان مشترکی که کشور رقیب با تمام توان درحال برداشت از آن است، کاملا عقلایی و منطبق با منافع ملی کشور است؛ اما فقدان تدبیر و آیندهنگری آنجاست که بهجای تزریق گاز برداشتشده در مخازن نفتی و گازی جهت افزایش ضریب بازیافت و ذخیره آن برای آینده کشور و نسلهای آتی، سیاستگذاریها بهگونهای انجام شده است که همگان گمان کنند ایران بهعنوان بزرگترین دارنده ذخایر گاز جهان، دارای منابع سرشار و لایتناهی است و گاز طبیعی میتواند بهعنوان یک منبع انرژی پایدار، جایگزین منابع انرژی دیگر شود. حال فارغ از هر آنچه تاکنون رخ داده است، سوال کلیدی آن است که با این حجم تقاضا و وابستگی شدید بخشهای مختلف کشور به تولیدات این میدان، هماکنون سیاست و راهکار صحیح چیست؟ سیاستها را میتوان در دو بخش عرضه و تقاضای گاز جستوجو کرد. راهکار کوتاهمدت در بخش عرضه، بهرهگیری از روشهای نگهداشت تولید مانند اسیدکاری چاهها، احداث خطوط لوله بین سکوها و حفر چاههای جدید است که هماکنون کموبیش توسط شرکت ملی نفت در حال اجراست. یکی از راهکارهای بلندمدت در بخش عرضه گاز، استفاده از کمپرسورهای فشارافزاست. با توجه به ماهیت چندفازی بودن سیال استخراجی از مخزن، ترش بودن آن، وجود رطوبت و محدودیت فضا در دریا، ساخت این کمپرسورها نیازمند تکنولوژی بالایی است که در این خصوص تاکنون تحقیقات و اقدامات شایان ذکری در کشور انجام نشده است. طراحی و ساخت کمپرسورهای فشارافزا در قرارداد فاز ۱۱ پارسجنوبی با کنسرسیوم توتال،CNPC و پتروپارس گنجانده شده بود که بهدلیل تحریمهای بینالمللی اخیر اجرایی نشد. دیگر راهکار بلندمدت در بخش عرضه، توسعه بلوکهای اطراف پارسجنوبی مانند میادین گازی بلال، فرزاد، کیش و پارس شمالی است که گاز تولیدی آن میتواند جایگزین گاز طبیعی میدان پارسجنوبی شود. و اما فارغ از اقدامات موردنظر در بخش عرضه، در بخش تقاضای انرژی، سرمایهگذاری در زمینه جایگزینی تجهیزات فرسوده با تجهیزات کارآ و به روز، اصلاح الگوی مصرف انرژی در کشور و واقعیکردن قیمت گاز بهمنظور کنترل مصرف میتواند از جمله اقدامات سیاستگذاران در این حوزه باشد.