حذف شدن کسب‌و‌کار ماست!

نزدیک دو ماه بعد از حذف تیم ملی جوانان از رقابت‌های قهرمانی آسیا، همین اتفاق در یک رده پایین‌تر رخ داد. با این تفاوت که نوجوانان برخلاف بزرگ‌ترهایشان حتی نتوانستند از مرحله گروهی صعود کنند. اتفاقی که اگر رخ می‌داد، با توجه به ۴۸ تیمی شدن جام جهانی به معنای صعود به این رقابت‌ها بود، اما قاعدتا تیمی که برابر تاجیکستان و عمان شکست می‌خورد و با کره‌شمالی مساوی می‌کند، حق ندارد حتی رویای صعود به جام‌جهانی را داشته باشد.

بارها در خصوص مهم نبودن نتیجه در رده‌های سنی پایه سخن گفته شده و اینکه نباید با مطرح کردن چنین مباحثی، ذهن بازیکنان جوان و نوجوان را درگیر کرد، چرا که یادگرفتن فوتبال از همه‌چیز مهم‌تر است. با این حال چیزی که ما از جوانان و به خصوص نوجوانان دیدیم، ناکامی محض بوده و همه را از آینده ناامید کردند. شاید بهتر باشد مهدی تاج که زمانی قول موفقیت تیم‌های پایه و پز نتایج نسل‌های قبل‌تر را می‌داد، اکنون در صف اول ناکامان، وظیفه خودش بداند که توضیح دهد چه بلایی قرار است سر نسل آینده فوتبال ایران بیاید. 

با این حال تنها کاری که فعلا انجام شده، موافقت با استعفای عباس چمنیان، سرمربی ناکام نوجوانان بوده است. با چنین اوضاعی احتمالا باید قدردان نفرات پا به سن گذاشته و بی‌تاثیری مثل شجاع خلیل‌زاده و علیرضا جهانبخش باشیم و ابراز امیدواری کنیم تا میانسالی به بازی‌شان ادامه دهند، چرا که با دست فرمان فدراسیون فعلی، امیدی به آینده نیست!