تیم ملی و مهمترین سوال پیشرو
تکلیف این مرد را روشن کنید!
تنها کافی است به یاد بیاورید چهار سال پیش کرهجنوبی در شرایطی مشابه این، با ۱۵ امتیاز بهعنوان تیم دوم گروه راهی مرحله نهایی جامجهانی ۲۰۱۸ شد. پس حالا میتوان با این پیشفرض که ماموریت تیم ملی ایران در مسیر راهیابی به دوحه به پایان رسیده است، وارد یک بحث مهمتر شد؛ اینکه تکلیف دراگان اسکوچیچ چیست؟ آیا قرار است او در قطر هم روی نیمکت تیم ملی ایران بنشیند یا لازم است سرمربی بزرگتر و اسمورسمدارتری جای او را بگیرد؟
اسکوچیچ در حالی بهترین نتایج تاریخ فوتبال ایران را بهدست آورده که از روز شروع کارش زیر رگبار فشارها و انتقادات بوده است. حتی کسب نتایج درخشان و پیروزیهای پیدرپی از سوی مربی کروات هم باعث نشد دیدگاه خصمانه و تند برخی منتقدان تعدیل شود. آنها ترجیح میدادند موفقیتهای تیم ملی را به ضعف رقبا یا توانایی فردی بازیکنان ربط بدهند. در نتیجه همیشه فضایی غبارآلود اطراف اسکوچیچ وجود داشت. مخالفان او میگویند رزومهاش لاغر است و اگر با این مربی راهی جامجهانی شویم، به جایی نخواهیم رسید. این مناقشه همچنان و حتی بعد از پیروزی خیرهکننده تیم ملی برابر سوریه ادامه دارد و عجیب اینکه فدراسیون فوتبال بهعنوان نهاد متولی اداره تیم ملی نیز در تمام طول این مدت کوچکترین گامی برای حمایت از این مربی بر نداشته است.
مقصود مطلب حاضر جدل درباره اسکوچیچ و مهارت مربیگری او نیست. این خودش یک بحث مفصل فنی است که باید در مقالی جداگانه به آن پرداخت. آنچه الان میخواهیم بگوییم یک مساله بسیار ساده، اما در عین حال فوقالعاده کلیدی و حیاتی است؛ اینکه هر چه زودتر باید تکلیف دراگان اسکوچیچ مشخص شود. هیچ چیز مثل بیاعتمادی و به معنای دقیقتر «بیتصمیمی» باعث تزلزل و کاهش کارآیی نمیشود. به زبان بسیار ساده، اگر واقعا اسکوچیچ را برای جامجهانی میخواهید، با همه وجود پشتش بایستید، از او حمایت کنید و جایگاهش را نزد بازیکنان ارتقا بدهید. در این صورت میتوان با یک حمایت محکم و درصورت لزوم تمدید زودهنگام قرارداد، نشان داد که حرف اول و آخر را در تیم ملی اسکوچیچ میزند. به این شکل هم تکلیف ستارهها و رسانهها مشخص میشود و هم خود اسکو از این برزخ بیرون میآید. اگر هم جمعبندیتان این است که او به درد مرحله نهایی جامجهانی نمیخورد، همین امروز با یک دستهگل از او تقدیر کنید، کنارش بگذارید و یک مربی جدید بیاورید که در فاصله یک سال تا جامجهانی کاملا با شرایط تیم آشنا شود و از حتی از مسابقات باقیمانده بهعنوان بازیهای تدارکاتی سود ببرد. در غیر این صورت، اینکه از صبح تا شب به اسکو حمله شود و فدراسیون لام تا کام حرف نزند، یک بازی باخت- باخت است. نمیشود کجدار و مریز با مربی کروات ادامه داد؛ چون در این صورت عین سناریوی برانکو در جامجهانی ۲۰۰۶ برای اسکوچیچ هم تکرار میشود و بازیکنان از او حساب نخواهند برد. اگر میخواهید از یک بلبشوی تاریخی جلوگیری شود، اگر میخواهید هیچ ستارهای در جامجهانی به ساک پزشکی لگد نزند و اگر میخواهید تیم ملی ایران در دوحه نظم و انضباط داشته باشد، همین امروز تکلیف دراگان اسکوچیچ را بهصورت قطعی مشخص کنید.