رنج تولید
ارزیابی بایدها و نبایدها و دورنمای صنعت چای ایران
میزان سطح زیر کشت چای در کشور نسبت به نیاز مصرفکننده کمتر است. با وجود این دورنمای صنعت غذا و چای در ایران با تمامی مصائب همچنان درخشان است. طی سالهای اخیر ذائقه ایرانی به سمت چای ایرانی حرکت قابل قبولی داشته و به نظر میرسد سطح تقاضا برای این محصول نیز روند روبه رشد خوبی را طی کند. ارزیابی چشمانداز صنعت غذا و چای کار راحتی نیست اما با توجه به شواهدی که در کشور وجود دارد، به نظر میرسد چشمانداز صنایعی چون غذا و چای، روشن باشد. مردم ایران عمدتاً مصرفکننده هستند و این مصرفگرایی در صنایع خوراکی بیش از زمینههای دیگر است. دورنمای صنعت غذا و چای اساساً دورنمایی نیست که از بین برود. اگر این سوال را از فردی که در صنعت پوشاک فعال است داشته باشید، شاید پاسخ دیگری دریافت کنید. زیرا این کالاها جزو کالاهای ضروری به شمار نمیرود. به طور کلی مردم ایران در صنعت غذا، نوشیدنیها و آشامیدنیها مصرفکننده هستند، بنابراین نگرانی خاصی در این زمینه احساس نمیشود.
بسیاری از مردم و مسوولان ممکن است این سوال برایشان به وجود آمده باشد که در حال حاضر تولید چای در کشور چه مقدار است و آیا میزان تولید و مصرف چای در کشور از تناسب استانداردی برخوردار بوده است؟ در پاسخ باید گفت، متاسفانه تولید و مصرف چای در کشور از تناسب درستی برخوردار نیست. در این زمینه تاکنون آمارهای صحیحی وجود نداشته و مدیران مربوطه نتوانستهاند آمار دقیقی ارائه دهند. ولی آمار موجود نشان میدهد که در بهترین حالت تولید چای در شمال سالانه ۲۰ هزار تن است. این در حالی است که در شرایط فعلی مصرف سرانه چای ۵/ ۱ کیلوگرم است که اگر ۸۰ میلیون نفر جمعیت کشور را در یک و نیم ضرب کنیم ۱۲۰ هزار تن در سال میشود. ۱۲۰ هزار تن مصرف میشود و تنها ۲۰ هزار تن تولید میشود؛ کسری تولید حدود ۱۰۰ هزار تن است. این فرضیهای است که ما سالهاست داریم از این عدد و رقم دفاع میکنیم. در این بین بسیاری از همکاران میزان مصرف داخلی را ۱۰۰ هزار تن در نظر گرفتهاند که اگر این رقم صحیح باشد ما طی یک سال حدود ۸۰ هزار تن واردات داشتهایم و ۲۰ هزار تن نیز تولید داخلی صورت گرفته است.
برای تحلیل این موضوع که در چه شرایطی میشود این فقدان را کاهش داد، یعنی فضایی ایجاد کنیم تا بتوانیم از لحاظ تولید چای به خودکفایی برسیم، باید گفت با توجه به زیرساختها متاسفانه در عالم واقعیت چنین شرایطی وجود ندارد. به طور منطقی حجم تولید زمینهای کشاورزی بیشتر از این نیست. اگر بخواهیم تولید را در کشور افزایش دهیم باید به فکر توسعه زمینهای کشاورزی باشیم. البته امکان گسترش توسعه زمینهای زیر کشت وجود دارد اما برای کشاورزان مقرونبهصرفه نیست. چای کالایی نیست که سود آنچنانی برای کشاورز داشته باشد. بهعنوان مثال اگر یک کشاورز بتواند در مزرعه کیوی، پرتقال یا هر محصول دیگری بکارد، قطعاً سراغ چای نمیآید. متاسفانه طی سالهای گذشته شاهد این بودیم که بسیاری از کشاورزان مزارع چای خود را واگذار کردند، حتی بسیاری دیگر زمینها را تغییر کاربری دادند و به مشاغل دیگر روی آوردند. کم نیستند کشاورزانی که زمینهای خود را رها کرده، یا برای ساخت ویلا واگذار کردهاند.
در روزهایی که نوسانات اقتصادی مردم را نگران کرده است، ابهاماتی درباره واردات چای و چگونگی ارزیابی آن مطرح است. همچنین پرسشهایی درباره اینکه آیا کشور مافیای چای دارد؟ که پاسخ به این پرسشها و ابهامات دقت بسیاری میخواهد. قاچاق چای تا ابتدای سال ۹۷ رونق بسیار فراوانی داشت؛ به این معنا که حدود ۵۰ درصد مصرف چای تا پایان سال ۹۶ از قاچاق تامین میشد اما در سال ۹۷ به دلیل نوسان شدید نرخ ارز، دولت ارز دولتی را به این کالا اختصاص داد و دیگر شاهد قاچاق در این زمینه نبودیم. ارز دولتی این امکان را فراهم کرد که بسیاری از کارخانهها چای را به قیمتهای قابل قبولی وارد کشور کنند و نیازی به مافیا در این زمینه نباشد. بحث چگونگی قیمتگذاری برای چای بسیار مهم است. قیمتگذاری در صنعت چای همیشه ابهاماتی داشته است. در زمان فعالیت دولت احمدینژاد، دولت تمایل داشت در جزئیات قیمتگذاری نقش داشته باشد. در این زمینه اتحادیه تولیدکنندگان، بازرگانان و صنایع بستهبندی چای با سازمان حمایت تفاهمنامهای منعقد کرد که طی آن مسوولیت قیمتگذاری کاملاً به اتحادیه واگذار شد. بنابراین هیچیک از واحدها نمیتوانستند بالاتر از آن عددی که اتحادیه تولیدکنندگان، بازرگانان و صنایع بستهبندی چای اعلام میکرد، محصولات خود را به فروش برسانند.
بعد از آن دولت تصمیم گرفت هر واحد تولیدی طبق قانون و مفاد مندرج در قانون حاشیه سود را محاسبه و قیمتگذاری کند. در حال حاضر صنعت چای در خصوص قیمتگذاری مشکلی ندارد. چای تنها کالایی است که از سال ۹۶ تاکنون افزایش قیمت نداشته است. نوسانات نرخ ارز و اعمال دور جدید تحریمها البته مشکلاتی در صنعت چای به وجود آورد. واردات این محصول طی این مدت با ارز دولتی صورت گرفت و مشکل جدی برای این صنعت به وجود نیاورد. از سوی دیگر لوازم بستهبندی مثل کاغذ، مقوا، گرافت و کارتن، همچنین دستمزدها با افزایش نسبی روبهرو شدند که طبیعتاً چند درصد افزایش قیمت داشت که این موضوع نیز با مدیریت صحیح تا حد قابل توجهی کنترل شد. مقوله صادرات در صنعت چای نیز نیازمند ارزیابی دقیق است. صادرات چای سالانه حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار تن است. این صنعت در تلاش است تا جایگاه واقعی خود را در بازار جهانی پیدا کند. با وجود این ما تمایل داریم تمام چای تولیدی، در سطح کشور مصرف شود و صادرات کمتری داشته باشیم، اما متاسفانه تمایل بسیاری از مشتریان به چایهای خارجی مانع از این کار میشود. در سالهای اخیر بسیاری تلاش کردند تا ذائقه ایرانی را به سمت چای خارجی و چایهای معطر ببرند. چون چای ایرانی یک چای ارگانیک است و طعمش قدری متفاوت است، تغییر ذائقه هم زمان میبرد. در حال حاضر نیز مردم دارند با چای ایرانی آشتی میکنند و به نظر میرسد آینده خوبی در انتظار این صنعت باشد.
از سوی دیگر برای دستیابی به رونق تولید در عرصه چای از دولت و وزارت جهاد کشاورزی انتظاراتی وجود دارد. تجربه نشان داده است، عدم حضور مستقیم دولت در صنایع مختلف میتواند باعث شکوفایی آن صنعت شود. مطمئناً تخصصی که بخش خصوصی در این زمینهها دارد، دولت ندارد. دولت باید اجازه دهد عرضه و تقاضا راه خودش را پیدا کند. من به عنوان کشاورز، برگ سبز چای تولید میکنم، کارخانهدار چایخشککن هم باید به بالاترین قیمت کالای من را خریداری کند. مصرفکننده نیز حق تشخیص و حق انتخاب دارد که این کالا یا کالای دیگری را خریداری کند. در این بین دولت فقط وظیفه نظارت دارد که اجحافی صورت نگیرد. ما همانطور که فروشنده یک قلم کالا به نام چای هستیم، مصرفکننده دهها و صدها قلم کالای دیگر هستیم و همانطور که ما تمایل داریم آن کالاهایی که خریداری میکنیم خوب، باکیفیت بالا و ارزان باشد، پس منطقاً باید دوست داشته باشیم که چای هم باکیفیت بالا و ارزان به دست مردم برسد. در شرایط کنونی اقتصادی که تحریمها گریبان مردم را گرفته است تمامی صنایع باید در تلاش باشند تا مردم متحمل کمترین فشارهای اقتصادی باشند. باید به سمتی حرکت کنیم تا بتوانیم کالاهای تولیدی خود را با قیمتهای مناسب به مردم برسانیم.
ارسال نظر