داستان تولد یک تورم

دولتی را تصور کنید که با «شوک بودجه» مواجه شده است. این دولت برای تامین کسری بودجه خود سهراه دارد:
۱) مالیاتها را زیاد کند ۲) اوراق قرضه منتشر کند و ۳) پول چاپ کند. رشد مالیات، کاهش قدرت خرید را به نمایش میگذارد، چون دولت مستقیم پول از مردم میگیرد و اثر تورمی ندارد. اوراق قرضه، مصرف امروز مردم را کم میکند ولی قول بازپرداخت در آینده میدهد. چاپ پول ممکن است اثر مستقیمی روی رفتار مصرفی امروز مردم نداشته باشد.باید توجه کرد که جمع کل کیک اقتصاد بین مردم و دولت ثابت است. درنتیجه وقتی دولت کسری بودجه دارد و این کسری را به طریقی از مردم تامین میکند، مصرف مردم باید کم شود تا تعادل برقرار بماند.
جبران کسری به سبک دولت
هر پولی (سکه، اسکناس و اعتبار) که از بانک مرکزی به بیرون منتشر شود و در جریان فعالیتهای بانکی و اقتصادی قرار بگیرد، پایه پولی نامیده میشود. وقتی پول از بانک مرکزی خارج میشود، در یک فرآیند خلق اعتبار قرارگرفته و چند برابر خود، پول یا نقدینگی به وجود میآورد. به همین دلیل به پایه پولی، پول پرقدرت میگویند.فرآیند خلق اعتبار وقتی اتفاق میافتد که بانک مرکزی به هر نحوی باعث به وجود آمدن و به گردش افتادن مقادیری پول میشود.
دولتها با اوراق قرضه و چاپ، پول کسری بودجه خود را از مردم قرض میگیرد، اگر مردم بدانند دولت پس از مدتی این قرض را در سالهای رونق اقتصادی و با مازاد بودجه و مالیات بازمیگرداند، رفتار مصرفی آنها تغییر نمیکند.تا وقتی این باور هست، «چاپ موقت پول یا انتشار اوراق تاثیر چندانی روی رفتار مردم و تورم ندارد.» ولی اگر مردم متوجه شوند دولت به علت رکود در آینده، تداوم مشکلات یا هزینههای جدید، توان حقیقی برای خلق مازاد بودجه و بازپرداخت بدهیها نخواهد داشت، «انتظار» از رفتار آینده دولت «چاپ پول بیشتر برای پرداخت قرضهای قبلی» است؛ بنابراین مردم متوجه میشوند که انتشار پول موقتی نیست. در این حالت همه میخواهند از شر پول کاغذی خلاص شوند. درنتیجه «پول تهنشین شده در بانک» کم شده و به «سرعت گردش پول» اضافه میشود. مردم عجله دارند که پول را به کالا تبدیل کنند. تقاضا برای تبدیل پول به کالا بیشتر شده و «قیمت اسمی» کالاها هم بالا میرود.
از سوی دیگر وقتی سطح عمومی قیمتها بالا میرود ولی متغیرهایی مثل دستمزد هنوز روی نرخ قبلی هستند، درآمد مالیاتی حقیقی دولت هم بهشدت کم میشود. تورم بالا، درآمد مالیاتی حقیقی دولت را کمتر کرده و برشدت چاپ پول جدید افزوده و دور باطلی ایجاد میکند که در تورمهای معمولی و پایدار و پیشبینی پذیر رخ نمیدهد.
بنابراین وقتی دولت اسکناس چاپ میکند، ارزش آن را کم میکند. یکی از دلایل تورم این است که خرج دولت بیشتر از درآمد آن است و این امر باعث میشود دولت بیشتر مالیات بگیرد و اگر تامین نشد، از بانک مرکزی قرض میگیرد.
برداشت از جیب مردم
امپراتوریهای اقتصاد وقتی شروع به تخریب قدرت خرید پول خود میکنند، متلاشی میشوند. هنگامیکه تخریب آغاز میشود، شهروندان پسانداز طلا یا دیگر ذخایر ارزش واقعی را آغاز میکنند. آیا دولت با چاپ پول دست در جیب مردم کرده و ثروت آنها را به بانکدارها میدهد؟ بله!در سالهای گذشته، سپردهگذاران موسسات مالی غیرمجاز، روبهروی بانک مرکزی تجمع کرده، شعار داده و سپرده خود را از بانک مرکزی طلب میکردند. مسوولیت سپرده آنان با مدیران و مالکان آن موسسات مالی بود، اما درنهایت بانک مرکزی تحتفشار سیاسی، خسارت سپردهگذاران را جبران کرد. بانک مرکزی از خود پولی ندارد و به همین دلیل خسارت سپردهگذاران را با پول چاپی جبران کرد.
با توجه به خاصیت تورمی پول چاپی، درواقع اتفاقی که افتاد این بود که تحتفشار معترضان، همه مردم ایران مالیات درشتی پرداخت کرده و خسارت سپردهگذاران موسسات مالی غیرمجاز را جبران کردند تا مدیران و مالکان موسسات مالی که از فعالیت غیرمجاز منتفع شده بودند، هزینهای نپردازند. در عمل آنچه رخ داد، انتقال ثروت از مردم به مدیران موسسات مالی غیرمجاز بود. با توجه به زیاندهی فعلی نظام بانکداری، این انتقال ثروت هنوز ادامه دارد و ذیل عنوان مبهم «اضافه برداشت از بانک مرکزی» صورت میپذیرد. «اضافه برداشت از بانک مرکزی» یک چاپ بیرویه پول است که موجب انتقال ثروت واقعی از مردم به بانکدارها میشود.