برندها، همیشه برنده نمی مانند
چرا گوشی نوکیا عاقبت تبدیل به تکه آجر شد ؟
رئیس نوکیا زمانی که خبر فروش شرکت نوکیا به مایکروسافت را با رسانه ها در میان گذاشت، با دیدگان پر از اشک گفت: «ما هیچ اشتباهی انجام ندادیم، اما باوجود آن هم ما شکست خورد»
نوکیا که زمانی یکی از بزرگترین و پرقدرت ترین شرکت های جهان بود، با تمام قدرت دنیای موبایل را زیر پا داشت، اما جهان بسیار سریع تغییر کرد و رقیبان نوکیا هم توانستند در قالب تغییر زمان و جهان، خود را بسرعت تغییر دهند، اما نوکیا نتوانست.
آنها در فراگرفتن فناوری نوین عقب ماندند، در فراگیری تغییر عقب ماندند، فرصتی را که انقلاب بزرگ دیجیتال فراهم آورد را نتوانستند بخوبی جذب نمایند. آنها نه تنها فرصت ثروت اندوزی همانند رقیبانشان را از دست دادند، که حتی شانس برای بقای شان نیز از دست رفت.
از داستان شکست نوکیا می توان آموخت: اگر تغییر نکنید، در مسابقه عقب می مانید و بالاخره شکست می خورید و حذف می شود. یادنگرفتن چیزهای جدید اشتباه نیست، اما همسان نشدن با تغییر زمان، اشتباهی است که منجر به حذف شما از رقابت می شود.
مزایای دیروز شما با گرایشات فردای شما عوض خواهند شد. لازم نیست شما اشتباه کنید و شکست بخورید، بلکه همین که در مقابل رقیب هایتان نتوانید با تغییر زمان همسان شوید، خودبخود از رقابت کنار خواهید رفت.
تغییردادن و بهبود بخشیدن روند زندگی و روند کار به شما شانس جدیدی می بخشد. آنهایی که تغییرپذیر نیستند، روزی فرا خواهد رسید که در جامعه زاید پنداشته شده، از میان برداشته می شوند. آن وقت، ارزش زمان گذشته را خواهند دانست.
مدیرعامل سابق نوکیا، “جورمااولیا” در کتابش: “موفقیت غیرممکن”،رقابت سنگین تولیدکنندگان گوشی همراه و حضور شرکتهای آسیایی با تولیدات ارزان قیمت را علت اصلی شکست نوکیا میدانست.
در مطالعه طبقه بندی شده،”ماموریت الوپ” که به زبان فنلاندی منتشر شده، علل اصلی شکست تاریخی نوکیا را نه تنها در ضعف مدیریتی نمیداند بلکه هیات مدیره را مسوول میداند زیرا اعضای هیات مدیره، چابکی لازم برای پذیرش تغییرات سریع نرم افزاری و طراحی اکوسیستم اختصاصی سیستم عاملی، نداشتند.
الگوی شکست
نوکیا زمانی شکست خورد که از نظر مالی و برند،طراحی و سخت افزاری مشکلی نداشت مقاومت در برابر تغییر و واکنش دیر هنگام و نامناسب به اقدامات رقبا، سرآغاز سقوط نوکیا بود.عا مل اصلی نابودی برند نوکیا در خود شرکت نوکیا باید دانست و رمز شکست نوکیا در حروف NOKIA میتوان یافت.
نداشتن تولید پلهای و سری وار گوشی نوکیا. مشتری با فهم تولید سری وار گوشی،مدام در انتظار خرید محصول بهتراز شرکت اپل(سری (۵ , ۶و سامسونگ است.تولید پله ای(سری وار) باعث میشود مشتری بفهمد کدام محصول بهترین است در شرکت اپل، اما در نوکیا معلوم نیست کدام محصول بهتر است لومیا؟ یا سری X ؟
واماندگی نوستالوژی در نوکیا
نوآوری را قربانی بازی “مار” و آهنگ منحصر بفرد خودش کرد.تاکید بیش از حد بر یک مزیت یا مشخصه حس کهنگی به مشتری میدهد.بی میلی نوکیا به اعمال تغییرات بزرگ دلیل دامهای نوستالوژیک بود.
کندی در واکنش به تولیدات شرکتی مانند موتورولا در سال۲۰۰۴ با گوشی فوق باریک و تاشوRAZAعدم همکاری اپراتورهای مخابراتی امریکا با نوکیا که منجر به فروش کم در بازار امریکا شد و در ضربه اصلی که استیوجابز گوشی با صفحات لمسی را وارد بازار کرد.
یا مرگ یا سیمبین،اپل با IOS و سامسونگ با سیستم عامل اندروید،پیری زود رس، سیستم عامل سمبین را به همه فهماندند اما مدیران نوکیا خیلی دیر متقاعد شدند و بدتر اینکه نوکیا سیستم عامل کم توان”ویندوز” رو انتخاب کرد تا مسافر سقوط شود.
اشتباه در انتخاب بازار هدف و پیش بینی بازار ،پنجمین دلیل شکست نوکیا است که وقتی نوکیا بازار گوشی هوشمند را از دست داد تمام توانش را در بازار گوشی های ازران قیمت با مهارت کم گذاشت که آنهم بدلیل حضور شرکت های چینی هوآوی و ZTEشکست دوم نوکیا رقم خورد.
سقوط
نوکیا بجای تمرکز به نیاز مشتری،اول اصرار بر ارایه امکانات بیهوده مانند دوربین ۴۱ مگا پیگسلی در گوشی های خود داشت، سپس در پذیرش تغییرات سریع در سیستم عامل ها و روند بازار گوشی هوشمند با تاخیر و کندی اقدام کرد. و عجیب تر اینکه اقدام به همکاری نامتناسب با سیستم عامل ویندوز کرد که طی ۱۳ سال ارزش سهام نوکیا از ۴۲ به ۵/ ۲ دلار و سهم بازارش از رتبه اول به رتبه دهم و ارزش شرکت از۲۵۰به کمتر از ۴میلیارد یورو سقوط کرد تا حکایت گوشی همراهی باشد که آخر، اجر شد.