بازار داغ کهنهفروشان
حکایت نمانام ( برند)هایی است که مارکش را کیلویی از پسکوچههای بازار اصفهان میتوان خرید و حالا پایش به بازار دستدوم هم بازشده است.ساید بای سایدی که فقط برای جلسه جهاز برون استفادهشده، ناقابل ۲۰میلیون تومان چون خارجی است. بماند که خط و خش و مدلی که توی عکس خود را نشان میدهد نشانه دهه۷۰را میدهد. بازار داغ امانتفروشیها از واقعیت مجازی آنقدر داغ و پرمشتری هست که همه ملزومات یک دختر دم بخت را از لباس عروس تا ست آرایش و کفش و کیف و همه جهاز را برایت ردیف کند، آنهم خارجی و از نوع تاناکورایش.
تاثیرگذار و پولساز
بازار دستدوم این روزها حجم زیادی از تقاضا را پوشش میدهد که اگر نبود حجم بالای تقاضا وارد بازار نو میشد که در شرایط فعلی امکان پاسخگویی نداشت. خیلیها همتوان خرید کالای نو را ندارند و اگر امانتفروشیها و استوکها نبودند، این بخش از جامعه از بازار حذف میشدند.
دهه۶۰ فریاد « دستدوم میخریم» برای عدهای شغل محسوب میشد. این روزها دوباره»دستدومها» برای خود بازار پررونقی پیداکردهاند. بازاری که زمانی «امانتفروشی» نامیده میشود و زمانی دیگر در قالب استارتاپ نام«دیوار یا شیپور» را برای خود انتخاب میکند و گاهی به سبکی شبیه «مالخری» رخ مینمایاند و درآمدی خالص با کمترین سرمایه، نصیب «دلال کهنهفروش» میکند. شغلی که پردرآمد محسوب میشود و حکایت «از آبکره میگیرد» را به واقعیت تبدیل میکند.
دهه۶۰و زمان جنگ هم این بازار پررونق بود. آن زمان پولی وجود نداشت که کسی بتواند آن را دور بریزد. کفشها بارها تعمیر میشد و کیفها، شلوارها و کاپشنها نهتنها وصله که زیپهای آنها تعمیر و بهندرت تعویض میشد. تلویزیون و رادیو اگر وجود داشت تا مرز قراضه شدن بارها به تعمیرگاه میرفت. سایر لوازم خانه هم به همین سرنوشت دچار بودند و درنهایت قراضههای آنها به وانتهای خریدوفروش اجناس کهنه فروخته میشد، همانها که فریاد میزدند: «دمپایی کهنه خریداریم!» امروز اما از جان مرغ تا شیر آدمیزاد را میخرند و میفروشند. تا همین چند ماه قبل حتی طبقه متوسط مرفه هم حداقل سالی یکبار بخشی از زندگیشان را نو میکردند تا دهکهای پایینتر زندگی خود را با دستدومهای آنها رنگ کنند. این روزها اما لاکچریها همدست نگهداشتهاند و دهکهای متوسط به پایین به بازار کهنهفروشها هجوم آوردهاند تا باسیلی صورتشان را سرخ کنند اما جنسی در کار نیست. مالخرها و سمسارها حاکمان مطلق بازار شدهاند و هر چه دارند را گران میفروشند. مالخرها در شبکههای اجتماعی کانال زدهاند و قیمتشان، یککلام و مقطوع است.
کاسبی پررونق
طبق دادههای بانک مرکزی در سال۹۴هر خانوار ایرانی از خریدوفروش جنس دستدوم۹۴۹هزار تومان درآمد کسب کرده است. این عدد نشان میدهد که در سال یادشده، تمایل به فروش اجناس داخل خانهها به هر دلیل، افزایشیافته است. این درآمد معادل۲.۷درصد کل درآمد خانوار ایرانی بوده که در مقایسه با سال ۸۴که این نرخ ۱.۵ درصد بوده، افزایشیافته است. بهبیاندیگر در سالهای ١٣٨٤ تا ١٣٩٤ اتکای خانوارهای ایرانی به این بخش از درآمد کاهش داشته اما در مقابل، درآمد هر خانوار از کالاهای دستدوم طی این ١٠سال سه برابر شده است. طبق آمارها ٢٢میلیون و ۱۸۵هزار خانوار در کشور زندگی میکنند که با احتساب درآمد ٩٤٩هزارتومانی هر خانوار از فروش کالاهای دستدوم، عددی در حدود ۲۱ همت به دست میآید که درآمد سمساریها را نشان میدهد. سایتها و اپلیکیشنها هم درآمدی نجومی از این راه کسب میکنند.با نگاهی گذرا به این برنامههای اینترنتی میتوان به این نتیجه رسید که این بازار نهتنها کوچک نیست بلکه حجم زیادی مبادله در آن انجام میشود. این روزها سایتها و اپلیکیشنهای عرضه لوازم دستدوم، بازیگران مهم و تاثیرگذار در اقتصاد کشور هستند.