دلار زدایی و لنگر ریالی
ماشه انتظارات تورمی
بانک مرکزی از روزهای پایانی سال گذشته برای بازگشت ثبات به اقتصاد کشور، سیاست تثبیت را در پیش گرفت. در این سیاست ثبات نرخ ارز بهعنوان لنگر انتظارات تورمی یکی از مهمترین محورها در نظر گرفته شد. بر این اساس، در حوزه ارزی هشت اقدام تشکیل کمیته ارزی، راهاندازی مرکز مبادله ارز و طلا، ایجاد صندوق تثبیت ارز، بهروزرسانی و اصلاح مقررات و فرایندها، کاهش مهلت بازگشت ارز صادراتی، تقویت ابزارهای نظارتی و پیشگیرانه، اهتمام به بازگشت ارزهای حاصل از صادرات و تغییر در دیپلماسی انجام شد.
برخی تحلیلگران و سیاستگذاران تصور میکنند نرخ ارز را به هر طریقی میتوان کنترل کرد. اما گزارهای با عنوان کنترل نرخ ارز وجود ندارد. بهتازگی دوباره بحث نا اطمینانیها در اقتصاد ایران تشدید شده است و این نا اطمینانیها بر نوسانات ارزی، تاثیر گذاشته است. مهمترین نا اطمینانی بحث انتخابات امریکا و پیامد آن موضوع تشدید تحریمهاست. همین مساله بهتنهایی میتواند باعث افزایش انتظارات تورمی در ایران شود. ایران اخیرا در حوزه صادرات نفت به رکورد صادرات طی ۵سال اخیر رسیده است. ایران حدود ۱,۵میلیون بشکه نفت در هرروز میفروشد ولی بااینوجود فشار بزرگ تحریم در خاطر مردم باقیمانده است. این رخداد موتور انتظارات تورمی را در ایران روشن کرده است.
رابطه تورم و دلار
تفاضل رشد نقدینگی و رشد تولید و سرعت گردش نقدینگی ازجمله عوامل موثر بر تورم هستند. رشد نقدینگی متاثر از کسری بودجه ساختاری دولت و خلق پول بانکهاست. رشد نقدینگی عمدتا در میانمدت و بلندمدت منجر به تورم میشود. زمان تاثیر هم بهسرعت گردش نقدینگی بستگی دارد.
چنانچه نقدینگی با سرعتی تندتر نسبت به کالاها و خدمات افزایش پیدا کند، حتما تورم ایجاد خواهد شد. اگر سرعت گردش پول کاهش نیابد، این تورم بلافاصله بروز خواهد کرد و اگر سرعت گردش پول کاهش یابد، این تورم به آینده منتقلشده و پس از چند سال خودش را نشان خواهد داد.سرعت گردش نقدینگی در کوتاهمدت بر تورم اثر دارد و به انتظارات تورمی وابسته است. در غیاب ریال پرقدرت برای شکلدهی به انتظارات، نرخ ارز به دلیل اصلی انتظارات تورمی تبدیلشده و بنابراین تا زمانی که لنگر ریالی برای مدیریت انتظارات نداریم، شوکهای ارزی عامل تورم کوتاهمدت هستند. شوکها و نوسانات بزرگ ارزی زمانی تورم کوتاهمدت ایجاد میکنند که سیاستگذار لنگر ریالی برای شکلدهی به انتظارات تورمی نداشته باشد.
بنابراین اگر تعبیر دلار زدایی را معادل حذف اثر دلار بر انتظارات تورمی تلقی کنیم، شرط لازم آن ایجاد لنگر ریالی و پول پرقدرت است.مهمترین عوامل موثر بر نرخ ارز، تفاضل تورم داخلی و تورم جهانی، شکاف بهرهوری بازار محصول داخل و خارج و تفاضل بازدهی سرمایه در داخل و خارج است.
الفبای دلار زدایی
در کشور ما معمولا میتوان با تغییرات تورم، نرخ ارز را با خطای کم پیشبینی کرد.اثر تفاضل تورم بر نرخ ارز، اثری ذاتی است و سیاستگذار برای همیشه نمیتواند آن را خنثی کند. تثبیت نرخ ارز باعرضه دلارهای نفتی هم صرفا به فشردگی فنر ارزی و وقوع شوک ارزی در آیندهای نزدیک منجر میشود و دوباره در غیاب لنگر ریالی، انتظارات تورمی را فعال میکند. بنابراین اقدام لازم دیگر برای دلار زدایی، جلوگیری از شوک ارزی است. برای این کار لازم است که نرخ ارز شناور بوده و متناسب با تفاضل تورم بهصورت هموار تعدیل شود. البته باید همزمان مهار پایدار تورم هم از طریق مهار کسری بودجه دولت و ضابطهمند کردن خلق پول بانکها دنبال شود.
درنهایت تفسیر معنادار از دلار زدایی که به معنای حذف نقش دلار بهعنوان لنگر اسمی انتظارات تورمی است فقط با ایجاد لنگر ریالی در چارچوب هدفگذاری تورم و اجتناب از تثبیت ارزی امکانپذیر است. تلاش برای تحقق تعابیر دیگر از دلار زدایی، وضعیت را بهبود نخواهد داد.