استهلاک و سرمایهگذاری مجدد در صنعت پتروشیمی

در ابتدا به بررسی استهلاک در صنعت پتروشیمی میپردازیم و با درآمد عملیاتی شرکت مقایسه خواهیم کرد. ساختار گزارشدهی صورتهای مالی در ایران باعث ایجاد گمراهی دربرخی شاخص میشود. به طور مثال، نسبت هزینه استهلاک داراییهای ثابت به درآمد عملیاتی یا بهای تمام شده، باعث کاهنده نشان دادن هزینه استهلاک خواهند شد. از این رو این موضوع از چالشهای افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها در ایران نیز هست که باعث کاهش حاشیه سود شرکتها میشود البته سود واقعی را نشان خواهد داد و باعث بهروز بودن ROA و ROE میشود.
با توجه به نمودار «نسبت هزینه استهلاک به فروش» میتوان نتیجه گرفت که بهرهوری در صنعت پتروشیمی در حال افزایش است، چرا که نسبت هزینه استهلاک به درآمدهای عملیاتی روندی کاهنده دارد اما اینگونه نیست و کاهش نسبت مذکور به علت نوع گزارشدهی در کشور (بهای تمام شده دارایی) است.
برای بررسی دقیقتر استهلاک در صنعت، سرانه آن نسبت به تولید محصولات برآورد شده است. همانطور که مشاهده میشود، این نسبت با لحاظ گزارشدهی به بهای تمام شده، در حال افزایش است. افزایش این نسبت به علت افزایش هزینه استهلاک یا کاهش تولید شرکتها بوده است. با بررسی بیشتر تولیدات شرکتهای مذکور، به ثبات در مقدار تولید محصولات (فارغ از نوع محصول و ارزش افزوده ایجاد شده) پی میبریم، بنابراین افزایش هزینه استهلاک مربوط به طرحهای توسعه و افزایش تولید نبوده است. استهلاک به عنوان یک هزینه تعهدی باعث کاهش حاشیه سود ناخالص میشود و کاهش سود شرکت به کاهش ROIC و ROE و در نتیجه به کاهش سرمایهگذاری مجدد در اقتصاد منجر خواهد شد که باعث افت بهرهوری در صنعت میشود.
هزینه استهلاک هر محصول تولید شده طبق نمودار «سرانه هزینه استهلاک نسبت به تولید محصولات» با رشد محدودی در جریان است. البته با توجه به نوع گزارشدهی شرکتها در ایران افزایش قیمت داراییها رخ نخواهد داد و افزایش این میزان استهلاک به علت بخشی از سرمایهگذاری مجدد و اورهال شرکتها است. این نمودار اثر طرحهای توسعه به منظور افزایش تولید را مورد بررسی قرار نمیدهد، بنابراین برای بررسی طرحهای توسعهای از جریان نقد پرداختی به منظور خرید دارایی ثابت مشهود استفاده میکنیم.
سرمایهگذاری مجدد با وجود علل گوناگون مثل افزایش هزینه صنایع، تحریمها و عدم توانایی دریافت ارز و تخفیفات گوناگون به شرکتهای متقاضی محصولات از علل کاهش صرفه اقتصادی هستند. همچنین تامین مالی بهینه در فرآیند سرمایهگذاری از اهمیت ویژهای برخوردار است. شرکتها زمانی اقدام به تامین مالی خواهند کرد که منجر به سود اقتصادی شود و بازدهی بالاتری نسبت به نرخ تامین مالی را نصیب صاحبان سرمایه کند. نرخهای تامین مالی اخیر در کشور به قدری بالاست که امکان این موضوع را نمیدهند و تامین مالی صنایع با نرخهای بالاتر از 40درصد انجام میشود.
سرانه خرید داراییهای ثابت مشهود به تولید صنایع برای بررسی و مقایسه بهتر بررسی شده و برای مقایسه شفافتر، شرکتهای مورد نظر به سه گروه متانول، اوره و آمونیاک و الفین تقسیمبندی شدهاند:
•گروه اول شرکتهای تولیدکننده متانول هستند:
همانطور که مشخص است سرانه خرید دارایی ثابت به تولید هر محصول در صنعت متانول طی سالهای اخیر کاهنده بوده است. این موضوع میتواند از دلایل عدم صرفه اقتصادی و بهرهوری باشد.
•گروه دوم شرکتهای تولیدکننده اوره و آمونیاک هستند:
•گروه سوم شرکتهای گروه الفین هستند:
سرمایهگذاری مجدد در گروه الفین طی سالهای اخیر با افزایش نرخ دلار، تورم و ثبات مقدار تولید کاهش یافته است. برای رفع این مشکل در درجه اول رسیدگی به مسائل کلان اقتصادی و سیاسی از اهمیت بالایی برخوردار است و در اولویت هستند. مسائلی نظیر برطرف شدن تحریمها و FATF و همچنین کاهش ریسکهای سیستماتیک نظیر جنگ و تنش در منطقه خاورمیانه اولویت دارند. مدیریت و ارزیابی طرحهای توسعهای مولد با حاشیه سود و IRR مناسب برای افزایش سودآوری و کاهش هزینههای شرکت و در نتیجه افزایش ROE لازمالاجراست.
از سایر علل عدم بهرهوری صنعت پتروشیمی بحث ناترازی انرژی است. تاثیر ناترازی انرژی در صنایع، یکی از چالشهای مهم در بسیاری از کشورهاست که به طور مستقیم بر کارآیی و بهرهوری صنایع تاثیر میگذارد. ناترازی انرژی به وضعیتی اطلاق میشود که در آن تولید انرژی کافی برای تامین نیازهای مختلف کشور وجود ندارد یا توزیع آن به صورت موثر انجام نمیشود. این مساله میتواند منجر به کاهش تولید، افزایش هزینههای عملیاتی، و حتی توقف تولید در برخی از صنایع شود. برای مثال، صنایع انرژیبر مانند فولاد، سیمان و پتروشیمی، به شدت به تامین برق و سوخت نیاز دارند و هرگونه اختلال در این زمینه میتواند به کاهش راندمان و افزایش هزینههای تولید منجر شود. از طرفی، نبود منابع انرژی پایدار و قیمتهای نوسانی آن، مانع از جذب سرمایهگذاریهای بلندمدت در این بخش میشود و رشد و توسعه صنعت را مختل میکند.
هزینه انرژی از مهمترین هزینههای این صنعت بوده که با مدیریت مناسب سرمایهگذاری در آن، میتوان به سود خالص شرکت و کنترل هزینههای آن کمک کرد. کاهش هزینه انرژی با احداث نیروگاههای خورشیدی از فعالیتهای اثرگذار صنایع است.
افزایش مکرر هزینههای انرژی به درآمدهای عملیاتی از ریسکهای شرکتها محسوب میشود. در صورت حذف یارانههای انرژی و تخفیفات دولتی، شرکتها متضرر خواهند شد و همچنین ادامه این روند نیز منجر به ناکارایی بیشتر منابع میشود، بنابراین در صورت حذف یارانههای انرژی، این ضرر میتواند با برخی سیاستهای تسهیلگر نظیر آزادسازی قیمتها، تک نرخی شدن نرخ ارز و همچنین تسهیل صادرات محصولات و واردات مواد اولیه جبران شود.
* پژوهشگر حوزه انرژی