چالش‌های ورود بخش خصوصی به صنعت نفت

عمر کوتاه مدیریت‌‌ها چالش دیگری است که باعث شده تصمیم‌گیری‌‌ها عمدتا معطوف به منافع کوتاه‌‌مدت باشد. به عنوان نمونه، در حوزه ازدیاد برداشت که نیازمند سرمایه‌گذاری‌‌های کلان و برنامه‌‌ریزی بلندمدت است، تغییرات مکرر مدیریتی مانع از پیگیری و اجرای پروژه‌‌های استراتژیک می‌شود.

تجربه موفق استفاده از ظرفیت بخش خصوصی در قراردادهای جدید بالادستی (IPC) نشان‌‌دهنده مسیر صحیح حرکت است. در این قراردادها، سرمایه‌گذار علاوه بر تامین مالی و توسعه میدان، در بهره‌‌برداری نیز مشارکت می‌کند که منجر به افزایش بهره‌‌وری می‌شود. با توجه به عقب‌‌ماندگی صنعت نفت ایران در حوزه تولید، که در برخی میادین مشترک به وضوح قابل مشاهده است، اولویت‌‌بندی خصوصی‌‌سازی باید معطوف به بخش بالادستی باشد. هرچند موانع قانونی مانند محدودیت‌های ناشی از قوانین انفال وجود دارد، اما تجربه کشورهای توسعه‌یافته نشان می‌دهد که می‌توان با طراحی قراردادهای مشارکتی، ضمن حفظ مالکیت دولتی منابع، از توان بخش خصوصی بهره برد. راهکار اصلی موفقیت، طراحی مدل‌‌های قراردادی است که انگیزه‌‌های طرفین را همراستا کند. در قراردادهای مشارکتی تولید (Production Sharing Contracts)، سرمایه‌گذار در تولید سهیم می‌شود و این امر انگیزه لازم را برای افزایش تولید و بهره‌‌وری ایجاد می‌کند.

برای موفقیت در این مسیر، باید معیارهای ارزیابی عملکرد تغییر کند. به جای تمرکز صرف بر نظارت هزینه‌‌کرد، باید به شاخص‌‌هایی مانند زمان اجرای پروژه، میزان افزایش تولید و بهره‌‌وری توجه شود. تجربه کشورهای موفق مانند نروژ، انگلستان و مالزی نشان می‌دهد که با طراحی مدل‌‌های قراردادی جذاب و ایجاد فضای رقابتی، می‌توان ضمن حفظ منافع ملی، از توان بخش خصوصی در توسعه صنعت نفت بهره برد.

* رئیس پژوهش و فناوری معاونت توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت ایران