ریسکهای ادغام و اکتساب در حوزه اقتصاد دیجیتال

ادغام و اکتساب شرکتها روشی اثباتشده برای رشد و ترقی شرکتهاست و باعث میشود واحدهای تجاری تازهتاسیس به نوعی سهم بازار خود را افزایش دهند و حیطه فعالیت جغرافیایی خود را بزرگتر کرده، رقبا را پشت سر بگذارند و استعدادها، فناوریها و داراییهای جدید به دست آورند. ادغام و اکتساب شرکتها باعث میشود افکار و دیدگاههای متفاوت با هم ترکیب شوند که نتیجه آن افزایش همافزایی و کارآیی است. مانند یک کار تیمی، ترکیب دو مجموعه نیز میتواند نتیجه بهتری از عملکرد انفرادی به همراه داشته باشد.
علاوهبر اینها، ادغام و ترکیب دو شرکت به کاهش هزینههای مرتبط با نقشها، سیستمها و مجوزهای تکراری کمک شایانی میکند. با این حال، ادغام و اکتساب ریسکهای قابلتوجهی نیز دارد که میتواند حتی امیدوارکنندهترین معاملات را از مسیر خارج کند. یک مطالعه توسط Harvard Business Review نشان داد که بین ۷۰ تا ۹۰درصد ادغام و اکتسابها هر ساله با شکست مواجه میشوند. در ادغام و اکتساب بر مبنای شواهد مطالعاتی گروه KPMG نزدیک به ۸۳درصد معاملات ادغام و اکتساب، سودی برای سهامداران خود به ارمغان نمیآورند.
در حوزه اقتصاد دیجیتال ادغامها و اکتسابها علاوه بر ریسکهای مرسوم با ریسکهای خاصی نیز همراه هستند که ناشی از ماهیت پویا و متغیر صنعت دیجیتال است. مثالهای متعددی از ادغام و اکتساب در این صنعت وجود دارد که برخی از آنها موفق و برخی دیگر با چالشهای قابلتوجهی همراه بودهاند. در ادامه به چند نمونه معروف اشاره میشود:
۱. ادغام AOL و Time Warner در سال ۲۰۰۰: این ادغام با ارزش ۱۶۵میلیارد دلار یکی از ادغامهای بزرگ تاریخ بود. هدف این بود که AOL، به عنوان یک شرکت پیشرو در اینترنت با Time Warner، یک غول رسانهای، ترکیب شود تا یک شرکت رسانهای دیجیتال قدرتمند ایجاد کند. تفاوتهای فرهنگی شدید بین دو شرکت، تغییرات سریع در صنعت فناوری و اشتباهات استراتژیک به شکست این ادغام منجر شد. در نهایت، این ادغام بهعنوان یکی از ادغامهای بد تاریخ شناخته میشود و در سال ۲۰۰۹ این دو شرکت از هم جدا شدند.
۲. اکتساب WhatsApp توسط Facebook در سال ۲۰۱۴: Facebook شرکت WhatsApp را با قیمت ۱۹میلیارد دلار خریداری کرد. این خرید با هدف تقویت حضور Facebook در بازار پیامرسانی و دسترسی به کاربران بیشتر انجام شد. این اکتساب موفقیتآمیز بود و WhatsApp به یکی از پلتفرمهای پیامرسانی محبوب در جهان تبدیل شد. Facebook توانست از این اکتساب برای افزایش نفوذ خود در بازارهای جهانی استفاده کند.
۳. اکتساب LinkedIn توسط Microsoft در سال ۲۰۱۶: شرکت Microsoft، شرکتLinkedIn را با قیمت 26.2میلیارد دلار خریداری کرد. هدف این بود که Microsoft حضور خود را در حوزه شبکههای اجتماعی حرفهای و دادههای مرتبط با کسبوکار تقویت کند. این اکتساب تا حد زیادی موفقیتآمیز بوده است. LinkedIn به رشد خود ادامه داده و مایکروسافت توانسته است از دادهها و شبکههای حرفهای لینکدین برای بهبود محصولات و خدمات خود استفاده کند.
۴. اکتساب Skype توسط Microsoft در سال ۲۰۱۱: شرکت Microsoft شرکت Skype را با قیمت 8.5میلیارد دلار خریداری کرد. هدف این بود که Microsoft حضور خود را در بازار ارتباطات ویدئویی و صوتی تقویت کند. اگرچه Skype همچنان یک پلتفرم محبوب است، اما Microsoft با چالشهایی در یکپارچهسازی آن با محصولات خود و رقابت با پلتفرمهای جدیدتر مانند Zoom مواجه شده است.
۵. اکتساب Tumblr توسط Yahoo در سال ۲۰۱۳: شرکت Yahoo شرکت Tumblr را با قیمت 1.1میلیارد دلار خریداری کرد. هدف این بود که Yahoo حضور خود را در شبکههای اجتماعی و محتوای تولیدشده توسط کاربران تقویت کند. این اکتساب موفقیتآمیز نبود و Yahoo نتوانست از Tumblr به طور موثر استفاده کند. در نهایت، Tumblr در سال ۲۰۱۹ با قیمتی بسیار کمتر به Automattic فروخته شد.
۶. اکتساب Nest Labs توسط Google در سال ۲۰۱۴: شرکت Google شرکت Nest Labs را با قیمت 3.2میلیارد دلار خریداری کرد. هدف این بود که Google حضور خود را در بازار خانههای هوشمند و اینترنت اشیا (IoT) تقویت کند. اگرچه Nest همچنان یک برند معتبر در حوزه خانههای هوشمند است، اما Google با چالشهایی در یکپارچهسازی آن با محصولات خود و رقابت با سایر شرکتهای فعال در این حوزه مواجه شده است.
۷. اکتساب GitHub توسط Microsoft در سال ۲۰۱۸: شرکت Microsoft شرکت GitHub را با قیمت 7.5میلیارد دلار خریداری کرد. هدف این بود که Microsoft حضور خود را در جامعه توسعهدهندگان و پلتفرمهای توسعه نرمافزار تقویت کند. این اکتساب تا حد زیادی موفقیتآمیز بوده است. Microsoft توانسته است GitHub را بهخوبی مدیریت و اعتماد جامعه توسعهدهندگان را حفظ کند.
۸. اکتساب Motorola Mobility توسط Google در سال ۲۰۱۱: شرکت Google شرکت Motorola Mobility را با قیمت 12.5میلیارد دلار خریداری کرد. هدف این بود که Google حضور خود را در بازار سختافزار موبایل و حقامتیازهای مرتبط با آن تقویت کند. این اکتساب موفقیتآمیز نبود و Google در نهایت Motorola Mobility را در سال ۲۰۱۴ به Lenovo فروخت.
این مثالها نشان میدهند که ادغام و اکتساب در صنعت دیجیتال میتواند هم موفقیتآمیز باشد و هم با چالشهای قابلتوجهی همراه شود. موفقیت در این فرآیند مستلزم برنامهریزی دقیق، مدیریت موثر تغییرات و تطابق استراتژیک بین شرکتهاست. در این خصوص، بررسی ریسکها و در صورت امکان مدیریت آنها در تصمیم و فرآیند ادغام و اکتساب ضروری است.
ریسکهای ادغام و اکتساب در حوزه اقتصاد دیجیتال
در ادامه به مهمترین ریسکهای ادغام و اکتساب در حوزه اقتصاد دیجیتال اشاره میشود:
۱. ریسکهای استراتژیک: ممکن است اهداف استراتژیک شرکتهای ادغامشونده با یکدیگر همخوانی نداشته باشند. همچنین صنعت دیجیتال بهسرعت در حال تغییر است و ممکن است استراتژیهای ادغام بهسرعت منسوخ شوند.
۲. ریسکهای مالی: ارزشگذاری شرکتهای دیجیتال به دلیل داراییهای نامشهود (مانند فناوری، برند و دادهها) دشوار است. در این خصوص ممکن است هزینههای ادغام (مانند یکپارچهسازی سیستمها) بیشتر از حد انتظار باشد.
۳. ریسکهای فنی: ادغام سیستمهای فناوری اطلاعات و پلتفرمهای دیجیتال میتواند پیچیده و پرهزینه باشد. همچنین افزایش سطح حمله سایبری پس از ادغام ممکن است شرکت را در معرض ریسکهای امنیتی قرار دهد.
۴. ریسکهای فرهنگی و سازمانی: فرهنگ سازمانی شرکتهای دیجیتال ممکن است بسیار متفاوت باشد و این تفاوتها میتواند موجب تعارضات داخلی شود. همچنین ممکن است کارکنان کلیدی شرکتهای کوچکتر پس از ادغام، شرکت را ترک کنند.
۵. ریسکهای قانونی و نظارتی: ادغام و اکتساب ممکن است با چالشهای حقوقی مانند نقض قوانین رقابت یا مالکیت معنوی همراه باشد. لازم به ذکر است که صنعت دیجیتال تحتتاثیر قوانین و مقررات متغیر است که ممکن است بر ادغام تاثیر بگذارد.
۶. ریسکهای عملیاتی: فرآیند ادغام ممکن است باعث اختلال در عملیات روزمره و کاهش بهرهوری شود. مدیریت تغییرات ناشی از ادغام میتواند چالشبرانگیز باشد و مقاومت کارکنان را در پی داشته باشد.
۷. ریسکهای مرتبط با دادهها: یکپارچهسازی و ادغام دادههای شرکتها ممکن است با مشکلات فنی و امنیتی همراه باشد. همچنین رعایت قوانین حریم خصوصی در ادغام شرکتهای دیجیتال بسیار مهم است.
۸. ریسکهای بازار و مشتری: ممکن است مشتریان به دلیل تغییرات ناشی از ادغام به رقبا روی آورند. صنعت دیجیتال بسیار رقابتی است و ادغام ممکن است موجب از دست دادن مزیتهای رقابتی شود.
۹. ریسکهای نوآوری: ادغام ممکن است باعث کاهش تمرکز بر نوآوری و توسعه محصولات جدید شود. همچنین ممکن است اولویتهای شرکتهای ادغامشونده در زمینه تحقیق و توسعه متفاوت باشد.
۱۰. ریسکهای بینالمللی: اگر ادغام شامل شرکتهای بینالمللی باشد، تفاوتهای فرهنگی، قانونی و بازار میتواند چالشبرانگیز باشد. در این خصوص در صورت ادغام بینالمللی، نوسانات ارزی میتواند بر ارزش معامله تاثیر بگذارد.
نتیجهگیری
ادغام و اکتساب در اقتصاد دیجیتال پیچیده است؛ در واقع آنقدر پیچیده است که اکثرا شکست میخورند. اما ادغام و اکتساب در صنعت دیجیتال میتواند فرصتهای بزرگی ایجاد کند، بنابراین موفقیت آن مستلزم مدیریت دقیق ریسکهای ذکرشده است. برنامهریزی دقیق، ارزیابی جامع و مدیریت موثر تغییرات، کلید موفقیت در این فرآیند هستند. یکی از خطرات بزرگ برای شکست ادغام و اکتساب در طول یکپارچهسازی فناوری رخ میدهد. در این مرحله امنیت سازمانی، انطباق، دادهها و بهرهوری کارکنان میتوانند به طور جبرانناپذیری مختل شوند. یکی دیگر از چالشهای اساسی که میتواند در طول یکپارچهسازی فناوری ایجاد شود، این است که در اکوسیستم فناوری، تیمهای فناوری اطلاعات چگونه میتوانند به طور موثری ادغام چند محیط فناوری اطلاعات را برنامهریزی، اجرا و نظارت کنند؟
بدون دید کافی، تیمهای فناوری اطلاعات از ترکیب نرمافزار گرفته تا تصمیمگیری برای یکپارچهسازی سختافزار، بهجای تصمیمگیری آگاهانه در طول یکپارچهسازی، به حدس زدن بسنده میکنند.
هنگامی که کسبوکارها ادغام و اکتساب میشوند، باید تصمیماتی در مورد یکپارچهسازی فناوری و محیط داده آنها گرفته شود. این فرآیند اغلب نقش مهمی در حمایت از اهداف تجاری ایفا میکند که به دنبال ادغام یا اکتساب هستند. مجوزهای نرمافزاری بیش از حد یا کم میتواند مانع بهرهوری شود و هزینههای فناوری را افزایش دهد و در عین حال خروجی کسبوکار را محدود کند. تیمهای فناوری اطلاعات باید محیطها را به گونهای ادغام کنند که کمترین اختلال را برای بهرهوری کارکنان و به طور کلی کسبوکار داشته باشد. ادغام سختافزار میتواند به همان اندازه چالشبرانگیز باشد، بهرغم اینکه اغلب در طول فرآیند ادغام و اکتساب نادیده گرفته میشود.
استانداردسازی سختافزار در یک شرکت بزرگ و اخیرا ادغامشده، زمان میبرد و در تمام این مدت، کسبوکار باید به کار خود ادامه دهد و کارکنان باید بتوانند بهرهور باقی بمانند همچنین تیمهای فناوری اطلاعات باید آماده نظارت و پاسخگویی به مسائل و بینظمیهای این چشمانداز سختافزاری جدید باشند. دو یا چند محیط فناوری اطلاعات در سطح سازمانی تقریبا دارای استانداردها و شیوههای متفاوتی برای امنیت و انطباق هستند. همراستایی این دو بدون شک یکی از اولویتهای اصلی فناوری اطلاعات در طول ادغام یا اکتساب است. شیوههای بد حفظ حریم خصوصی دادهها و پروتکلهای امنیتی قدیمی، همگی تهدیدی برای سازمان هستند.
رساندن کل محیط به بالاترین استانداردهای امنیتی و انطباق برای موفقیت ادغامها و اکتسابها حیاتی است و برای انجام کارآمد این کار، باید دید کامل و 360درجه برای دیدن، تشخیص و رفع هرگونه مشکل در صورت بروز وجود داشته باشد. مالکیت معنوی و مالکیت دسترسی به کدی که زیربنای نرمافزار است، در فرآیند ارزشگذاری و همچنین محدودیت دسترسی به کد برنامه میتواند چالشبرانگیز باشد. آخرین چالشی که تیمهای فناوری اطلاعات، بهویژه رهبران فناوری اطلاعات، هنگام برنامهریزی برای ادغام یا اکتساب باید پیشبینی کنند، آنقدرها چالش تکنولوژیکی نیست، بلکه چالش انسانی و فرهنگی به اسم مدیریت انتظارات است؛ اغلب میتوان بر تیمهای فناوری اطلاعات فشار وارد کرد تا محیطهای متفاوت را در سریعترین زمان ممکن ادغام کنند.
اما حرکت بیش از حد سریع میتواند به اندازه حرکت بسیار آهسته پرهزینه باشد. همچنین بسیاری از شرکتهای فناوری از سهام برای جذب کارکنان بااستعداد استفاده میکنند که این مورد نیز میتواند در ترکیب سهامداران در فرآیند ادغام و اکتساب پیچیدگی ایجاد کند.
* پژوهشگر حوزه مدیریت ریسک