ضرورت محافظت از تنوع زیست‌محیطی

همان‌طور که در مقاله مربوط به محدودیت‌های جهانی و رشد اقتصادی بیان شد، زمین ما را با محدودیت‌هایی روبه‌رو می‌کند که بی‌‌توجهی به آن، ابتدا به تنوع زیست‌محیطی آسیب می‌‌رساند و در نهایت زیستگاه انسان‌ها را با خطر جدی مواجه می‌کند. اگرچه انقراض برخی از گونه‌‌ها به صورت طبیعی در سیر تکامل اتفاق می‌‌افتد؛ اما تخمین زده می‌شود که این انقراض پس از انقلاب صنعتی بیش از ‌هزار برابر سریع‌تر اتفاق بیفتد تا بدانجا که باعث می‌شود ششمین انقراض بزرگ این سیاره شود.

به‌منظور درک تنوع زیستی باید از درک اکوسیستم شروع کنیم که مجموعه‌‌ای از گیاهان، حیوانات و حیات میکروبی است که با بخش زنده و غیر‌زنده محیط در تعامل است. نکته کلیدی برهم‌کنشی است که در این سیستم همگی بر یکدیگر دارند. مفهوم دیگر اکوسیستم، تنوع زیستی آن است. تنوع زیستی در واقع تنوع زندگی در تمام سطوح سازوکار آن است؛ مانند تنوع گونه‌‌ها در یک اکوسیستم و روابط متقابل بین آنها؛ ازجمله شکارچی و شکار یا میزبان و انگل. دیگر آنکه فعل و انفعالات گونه‌‌های مختلف مشخص‌کننده ویژگی‌‌های اساسی یک اکوسیستم است. مانند اینکه آیا اکوسیستم از نظر بیولوژیکی مولد است؟ مثل خروجی آن فتوسنتز دارد یا مقدار ماده زنده یا زیست‌توده در اکوسیستم وجود دارد؟ آیا اکوسیستم در برابر شوک‌‌ها مقاومت می‌کند؟ شوک‌‌هایی مانند تغییرات اقلیمی، معرفی یک‌گونه جدید در سیستم یا بهره‌‌برداری بیش از حد از آن به‌وسیله فعالیت‌‌های انسانی مانند ماهی‌گیری‌‌، چوب‌بری یا شکار.

تنوع زیستی شامل تنوع گونه‌‌ها در اکوسیستم نیز می‌شود. به‌طور مثال، اکوسیستم‌های بیابانی با اکوسیستم‌های مرطوب در تعامل هستند و هر کدام بر دیگری و در نهایت بر اکوسیستم زمین اثرگذارند. اگر زیست حیاتی در یک جنگل بارانی به طور مثال به خطر بیفتد، نتیجه‌‌ای که در تغییرات اقلیمی از خود به جا می‌‌گذارد، در قطب شمال و سایر نقاط زمین هم دیده می‌شود. پس در درک تنوع‌زیست محیطی باید نگاهی کل‌‌نگر داشت.

ابتدا باید بیان کرد که اکوسیستم چگونه بر رفاه انسان اثر می‌‌گذارد. اولی به طور مستقیم بر نیازهای انسان اثر می‌‌گذارد؛ مانند تهیه غذا، آب شیرین، چوب و فیبر برای سازه‌‌ها و پوشش‌‌های ساختمان و زیست‌توده برای سوخت. دوم، خدمات تنظیمی شامل سازوکارهای مختلف اکوسیستم در کنترل کردن الگوهای آب‌وهوایی اساسی، انتقال بیماری‌‌ و چرخه مواد مغذی مانند جریان آب، نیتروژن و اکسیژن است که برای انسان اهمیت زیادی دارد. اکوسیستم‌ها مثل قطب شمال، جنگل‌‌های بارانی یا صحراها تاثیرات زیادی بر تنظیم اقلیم دارند. به‌طور مثال، ذوب شدن یک قطعه یخ بزرگ در قطب جنوب به طور چشم‌گیری سطح اقیانوس‌‌ها را در سراسر جهان افزایش می‌دهد. تندرا(Tundra)  به دشتی در قطب گفته می‌شود که هیچ‌گونه درختی ندارد و زیر یک لایه خاک، صفحاتی از یخ به صورت دائمی وجود دارد. گیاهانی که در این دشت‌ها می‌‌رویند گلسنگ و خزه و بوته‌‌های بسیار کوچک هستند. حال ذوب یخ این تندراها به طور بالقوه می‌‌تواند مقادیر زیادی متان و دی‌‌اکسیدکربن آزاد کند و به انتشار گازهای گلخانه‌‌ای بیشتر منجر شود.

دیگر آنکه به صورت طبیعی اکوسیستم بر کنترل سیل نظارت دارد. مسیر رودخانه‌‌ها و باتلاق‌‌ها خود کنترلی طبیعی برای سیل است. سیلی که در نوروز سال ۱۳۹۸ در شیراز رخ داد، نمایانگر دستکاری بر روند طبیعی اکوسیستم بود. موارد مشابه با این سیل که از دستکاری اکوسیستم توسط ما رخ داده، بسیار است. از دیگر خدمات اکوسیستم‌ها تشکیل خاک و مواد مغذی است که برای بالا بردن بهره‌‌وری کشاورزی مفید هستند. دیگر خدمات حمایتی است که به‌طور مثال از طریق گرده‌افشانی زنبورهای عسل اتفاق می‌‌افتد.

01(1) copy

خدمت دیگری که اکوسیستم‌ها به انسان می‌کنند، دادن ارزش‌‌های انسانی، زیباشناسی و فرهنگ است. ادوارد او. ویلسون بیان می‌‌کرد بشریت علاقه عمیقی به تنوع زیستی دارد. او بیان می‌کند که بشر در محیط‌‌های خاص احساس می‌کند در خانه است و تخریب آن محیط‌‌های طبیعی می‌تواند فرهنگ‌‌، رفاه روانی، حس زیبایی‌‌شناسی و در نتیجه کیفیت کلی زندگی ما را عمیقا تحت‌تاثیر قرار دهد.  ردپای انسان در جاهایی که پای گذاشته و زمین را برای اهداف خود تغییر داده است، کاملا قابل ‌مشاهده است که در شکل«1» میزان ردپا و اثرگذاری آن دیده می‌شود. در این شکل می‌توان دید، بیشترین مکان‌‌هایی که از دسترس انسان‌‌ها در امان بوده‌اند، مناطق بیابانی، برخی از بخش‌‌های جنگل‌‌های بارانی استوایی و مناطق قطبی هستند که در حال حاضر  برای کشاورزی مناسب نیستند. در دیگر نقاط دنیا ردپای سنگین انسان دیده می‌شود.

اکولوژیست بزرگ، پیتر ویتوسک و همکارانش بر این موضوع که چه میزان از اکوسیستم‌های جهانی را بشر در اختیار دارد، مطالعات پیشگامانه‌‌ای انجام دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که انسان، 40 تا 50‌درصد از کل فتوسنتز روی سیاره زمین را به خود اختصاص داده است. ما عرضه اولیه غذای جهان -خروجی فتوسنتز- را نه برای همه گونه‌‌ها، بلکه فقط برای خودمان سفارش می‌‌دهیم. این به این معناست که به یک مهمانی با 10میلیون مهمان (تقریبا 10میلیون گونه روی کره زمین وجود دارد) دعوت شویم و نیمی از غذای عرضه‌شده را به یک مهمان اختصاص دهیم.

اقیانوس‌‌ها سه‌چهارم سطح زمین را پوشش می‌دهند. ما در حال تغییر شیمی اقیانوس‌‌ها هستیم. ما اقیانوس‌‌ها را با آلودگی‌‌های ناشی از نشت نفت و بلایای دیگر مسموم می‌‌کنیم و تنوع زیستی آنها را از طریق صیدهای بی‌‌رویه و برداشت‌‌های بی‌‌رویه تنزل می‌‌دهیم. ماهی‌‌های دریایی بخش قابل‌توجهی از تجارت، فعالیت‌‌های اقتصادی، منابع غذایی، پروتئین‌‌ها و مواد مغذی ارزشمندمان مانند اسیدهای چرب امگا3 را تشکیل می‌دهند. تسلط 70سال گذشته ما به مکان‌یابی و صید ماهی و برداشت‌‌ها از دریا به حدی رسیده که حیات دریایی را با تهدیدهای جدی روبه‌رو کرده است.

کل صید ماهی‌‌ها به دو بخش تقسیم می‌شود: صید وحشی که عمدتا از اقیانوس‌‌ها (همچنین از رودخانه‌‌ها و دریاچه‌‌ها) تامین می‌شود و آبزی‌پروری یا پرورش ماهی. براساس آمارهای موجود،  در ابتدای سال 1950 میزان این صید 20میلیون تن بود، اما تا سال 1990 به حدود 75میلیون تن رسید و تا به امروز در حوالی 80میلیون تن ثابت نگه داشته شده است. این در واقع چهاربرابر برداشت بیشتر را نشان می‌دهد و این فعالیت باعث می‌شود که تنوع زیست محیطی در محیط دریاها به خطر بیفتد. اینکه از سال 1990 میزان صید افزایش چشم‌گیری نداشته، به این معناست که میزان صید به حداکثر میزان خود رسیده و این صید بی‌‌رویه شیلات را در سراسر جهان به زوال و سقوط کامل سوق داده است. 

مانند بسیاری از بخش‌‌های اقتصاد جهانی، شیلات اقیانوسی نیز پیشرفت‌‌های عظیمی را تجربه کرد که شامل استفاده از تورهای بسیار گسترده بود تا صید بیشتر ماهی را فراهم کند. این تورها ماهی‌‌های ساکن در کف اقیانوس و سایر موجودات کف اقیانوس را نیز شکار کرد که از لحاظ اکولوژیکی بسیار برای اکولوژی پیچیده دریایی حیاتی بودند. این امر برای اقیانوس‌‌ها ویران‌کننده بود و تنوع زیست‌محیطی و اکوسیستم آن را به‌شدت به خطر انداخت. 

اما، آبزی‌پروری توانست رشد کند و نیاز بشر را تا حدود خوبی برآورده کند؛ چرا که بخش کلیدی و مغذی رژیم غذایی با روغن‌‌ها و پروتئین فراوان از ماهی را می‌‌تواند در بر بگیرد. اما، خود این آبزی‌‌پروری می‌‌تواند تهدیدکننده محیط‌زیست باشد؛ چرا که اگر در روند پرورش ماهی مشکلی پیش آید و ماهیان پرورشی به سمت جمعیت ماهیان وحشی فرار کنند، تهدیدی برای آن ماهیان به حساب می‌‌آید، به دلایلی همچون انتقال بیماری‌‌های احتمالی یا جریان بیش از حد مواد مغذی. اما اگر به صورت حساب‌شده مدیریت شود، می‌‌تواند بسیار مطلوب باشد.

2 copy

مورد دیگری که تنوع زیست‌محیطی را با خطر جدی روبه‌رو کرده است، جنگل‌‌زدایی است. 31‌درصد از کل مساحت زمین پوشیده از جنگل است. اگرچه این موضوع یک موضوع باستانی است و هزاران سال است که انسان‌ها برای ساختن محل زندگی خود، به این امر می‌‌پردازند؛ اما امروز با پیشرفت‌‌های حاصل‌شده سرعت این تخریب بسیار بالا گرفته است. سه منطقه بزرگ جنگل‌‌های بارانی استوایی (حوزه آمازون، کنگو و مجمع‌الجزایر اندونزی) مناطقی هستند که میزبان مقدار قابل‌توجهی از تنوع زیستی هستند؛ اما، این تنوع زیستی به‌سرعت در حال از بین رفتن است. مناطقی هم هستند که در حال بازگرداندن زمین‌‌های کشاورزی به زمین‌‌های جنگلی هستند؛ مانند سواحل شرقی ایالات‌متحده، اسکاندیناوی و بخش‌‌هایی از شمال چین. از بین رفتن جنگل‌‌های بارانی تنها تخریب یک اکوسیستم نیست. به قول جیمز لاولاک، خالق نظریه گایا، به‌هم‌پیوستگی اکوسیستم‌های جهان و فرآیندهای تنظیم‌کننده آنها در مقیاس جهانی به این صورت است که تخریب یک اکوسیستم عملکرد سایر اکوسیستم‌ها را نیز در سایر نقاط سیاره مختل و تضعیف می‌کند. نابودی جنگل‌‌های بارانی تنها به از بین رفتن گیاهان دارویی برای درمان انسان منجر نمی‌شود. 

آنها با حفظ پوشش ابری گسترده که تابش فرابنفش ورودی را به فضا بازتاب می‌کند، به جای اجازه دادن به اشعه فرابنفش برای ورود به زمین و گرم شدن آن، به خنک نگه‌داشتن سیاره کمک می‌کند. در حقیقت کاهش پوشش ابرها به گرم‌شدن زمین منجر می‌شود. این پدیده‌‌ای است که در جنگل‌‌های هیرکانی شمال کشور خودمان نیز شاهد آن هستیم. اینکه بدون توجه به اهمیت درختان و اثر پوشش گیاهی آنها، به تخریب پرداخته می‌شود، بدون توجه به عواقب زیست‌محیطی حاصل از آن اندیشیده شود. علم سیستم زمین به ما می‌‌آموزد که برهم‌کنش‌‌های اکوسیستم‌ها بر یکدیگر به تنظیم جهانی اقلیم در سطح جهانی می‌‌انجامد که یکی از نتایج آن چرخه آب و چرخه مواد مغذی است که برای رفاه انسان و تعادل زندگی او بسیار پراهمیت است.

به‌منظور کاهش و معکوس کردن این امر در سطح بین‌المللی تمهیداتی اندیشیده شده و معاهدات بین‌المللی نیز امضا شده است. دو مورد از مهم‌ترین آنها کنوانسیون 1992 در مورد تنوع زیستی یا CBD است که هدف اصلی آن کاهش و معکوس کردن تنوع زیستی است (UN 1992a)  و دیگری کنوانسیون 1973 در مورد تجارت بین‌المللی گونه‌‌های در حال انقراض جانوران و گیاهان وحشی(CITES)  که تلاش می‌کند تجارت گونه‌‌های در حال انقراض را محدود کند (UN 1973) . اگرچه فشار اقتصاد جهانی و لابی‌‌ها آنقدر قوی بوده که انگیزه‌‌های شخصی و بازار آزاد بر منافع جمعی و جهانی اثرگذار شده است، به‌طوری‌‌که در برخی موارد CBD به بسیاری از اهداف خود نرسیده و نمره F را در سال 2012 در ریو +20 برای تغییرات آب‌وهوا و کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با بیابان‌زایی دریافت کرده است.

در گزارشی از اجلاس محیط‌زیست و پایداری در سپتامبر 2023 که در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شد، آمده است، براساس پروتکل مونترال در مورد مواد تخریب‌کننده لایه ازن، به لطف مشارکت جهانی در این معاهده، لایه ازن به‌خوبی در مسیر بهبودی کامل قرار گرفته است؛ اما اقیانوس‌‌ها همچنان در بحران هستند. همچنین در کنفرانس‌‌هایی که هرساله برای کنوانسیون CBD انجام می‌گیرد، کشورهای جهان در فوریه 2025 دور هم جمع شدند و کمک‌‌های مالی مربوطه برای دسترسی به اهداف این کنوانسیون به تصویب رسید.

جدا از اهداف سیاسی و سیاستگذاری‌‌های بین‌المللی میان کشورها، هر فردی مسوول نگهداری از تنوع زیست‌محیطی در محیط اطراف خود است. وظیفه‌‌ هر فرد است که برای رسیدن به پایداری و حفظ اقلیم کوشش کرده و مسوولانه برای حفظ آن اقدام کند.

* پژوهشگر اقتصادی