شماره روزنامه ۶۲۳۲
|

چگونه فرهنگ، موتور محرکه نوآوری، بهره‏‏‏‏‏‏‏‌وری و جهش اقتصادی ملت‌ها است؟

آنچه مسلم است، تاثیر فرهنگ بر توسعه یک کشور است. لکن فرهنگ، خود به‌عنوان پدیده‏‏‏‏‏‏‏‌ای پیچیده و چندلایه، همواره متاثر از نیروهایی شکل می‌گیرد که گاه ریشه در اعماق تاریخ داشته و گاه از بستر جغرافیا و محیط‌زیست و گاه از مفهوم کار درمیان جوامع سر برمی‌آورد، از این‌رو رابطه میان فرهنگ و رشد اقتصادی…

دنیای اقتصاد گزارش می‌دهد؛

شاید گاهی اوقات بشنویم که عده‌ای استدلال می‌کنند برخی از بخش‌ها آن‌قدر حیاتی هستند که نباید به دست بازار سپرده شوند و دولت برای حفظ منافع عمومی باید آنها را ملی کند. آنها معتقدند که خطرناک است اگر شرکت‌های سودجو، آب، خدمات بهداشتی یا سایر کالاهای ضروری را تامین کنند. در مقابل، ممکن است افرادی با…

    سه‌شنبه، ۰۶ شهریور ۱۴۰۳
  • درک نادرست از یک استعاره چگونه به کاهش رفاه و آزادی شهروندان می‌انجامد؟

    کاهش «رفاه» با مغلطه «ما»

    درحالی‌که بسیاری از شاخص‌های اقتصادی کلان با ضمیر «ما» تفسیر می‌شود، استفاده غیرانتقادی از این واژه می‌تواند نوع نگاه ما به موضوعات سیاسی را دچار آشفتگی کند. باید توجه داشت که یک ملت از یک مجموعه واحد از منافع تشکیل نشده است.
  • کاپیتالیسم – داستان پشت یک کلمه

    مساله آدام اسمیت، عنوانی که تقریبا یک قرن بعد از درگذشت آدام اسمیت در آلمان رایج شد، در واقع نسخه آلمانی بحث‌های اولیه فرانسه درباره روابط میان آزادی مثبت و آزادی منفی از یک طرف و کار و حق کار از طرف دیگر بود. همان‌طور که در مباحث اندیشمندا‌ن فرانسوی مطرح بود مساله بر سر رقابت ادعاهای فردگرایی در مقابل نوع‌دوستی تحت شرایطی که تا آن زمان بدون هیچ شبهه‌ای «کاپیتالیسم» نام نهاده شده بود، متمرکز بود. مساله با اختلاف ظاهری میان نظریه اخلاقی که اسمیت در کتاب «نظریه عواطف اخلاقی» که در سال ۱۷۵۹ مطرح کرده بود و نظریه بازار که در کتاب «ثروت ملل» در سال ۱۷۷۶ طرح کرده بود، محصور شده بود. ‌طبق نقدهای بعدی اسمیت، مبنای نظریه اخلاقی هواداری بود در حالی که مبنای نظریه بازار نفع شخصی بود. مساله آدام اسمیت این بود که چطور یا چگونه یک نظریه می‌تواند با نظریه دیگر آشتی کند.
  • درآمدی به اقتصاد فرهنگ ملموس

    فرهنگ چیست؟ برای آن تعاریف متعددی بیان شده، از جمله «مجموعه نگرش‌ها، اعتقادات، آداب و رسوم، عرف‌ها، ارزش‌ها و اعمالی» که در میان یک گروه مطرح یا مشترک است (نک: دیوید تراسبی، اقتصاد و فرهنگ، مقدمه).به همین دلیل می‌توان گفت فرهنگ همان نگرش ما به زندگی و آدابی است که برای زندگی کردن لازم می‌دانیم. این رویکرد به فرهنگ، آن را با تعریف «نهاد» در عرصه علم اقتصاد مربوط می‌کند. اقتصاددانان با هدف بررسی عوامل موثر بر کنش‌های اقتصادی انسان، قواعدی را که انسان‌ها برای فعالیت در جامعه استفاده می‌کنند مطالعه می‌کنند. نهادها، قواعد نوشته و نانوشته‌ بازی جمعی هستند و به همین دلیل است که آداب و رسوم و عرف‌های رایج در یک جامعه، نهاد دانسته می‌شوند.