جزیره ثبات! شاه و سلطان قابوس

توسعه و شکوفایی عمان با وقوع جنگ داخلی بین قبیله‌ها به خاطر انتخاب امام جدید عملا پایان یافت تا اینکه در سال۱۷۳۷ میلادی، نیروهای نادرشاه افشار به درخواست سیف بن‌سلطان، حاکم وقت عمان برای سرکوب شورش‌های داخلی در این کشور مستقر شدند. این نیروها پس از هفت سال به‌دلیل جنگ نادر با عثمانی‌ها و متعاقب آن امضای توافق‌نامه‌ای دوماده‎ای، سرزمین عمان را ترک کردند.

در پی این تحول احمد بن‌سعید البوسعید، والی حاکم وقت شهر صحار به‌عنوان امام جدید انتخاب و عملا سلسله آل‌بوسعید در سال۱۷۴۴ میلادی شکل گرفت. وی به خود عنوان امام داد و حکمرانی خود را بر زنگبار و عمان آغاز کرد. با درگذشت امام احمد بن‌سعید البوسعید در سال۱۷۸۳ میلادی، پایتخت کشور از رستاق به مسقط منتقل و در زمان حکومت سلطان بن‌احمد (سال ۱۷۸۹)، معاهده دوستی بین عمان و بریتانیا به امضا رسید. در دوران حکومت سعید بن‌سلطان بن احمد (۱۸۰۶ تا ۱۸۵۶میلادی) دوستی بین عمان و بریتانیا مستحکم‌تر شد. وی علاوه بر انگلستان، با آمریکا و فرانسه نیز معاهداتی منعقد کرد و توانست با تهاجم وهابی‌ها به سرزمین عمان مقابله کند.

با روی کار آمدن ترکی بن‌سعید در سال۱۸۶۵ عنوان « امام و امامت» حذف و عنوان «سلطان و سلطنت» جایگزین آن شد. پس از فوت ترکی بن‌سعید فرزندش فیصل بن‌ترکی در سال۱۸۸۸ به حکومت رسید و سعی کرد سیاست متوازنی را در برابر انگلستان و فرانسه در پیش گیرد. با این حال او بر اساس قراردادی که در سال۱۸۹۱ با انگلستان امضا کرد متعهد شد بدون صلاحدید انگلیس، کوچک‌ترین بخشی از سرزمین خود را به هیچ وجه به دولت خارجی واگذار نکند. این دوره مصادف با حکومت مظفر‌الدین شاه قاجار در ایران بود.

در سال۱۹۱۳ میلادی تیمور بن‌فیصل به سلطنت رسید و پس از وی، سلطان سعید بن‌تیمور پدر سلطان کنونی عمان در سال۱۹۳۲ حکومت را در اختیار گرفت. در ۲۳ژوئیه۱۹۷۰ سلطان قابوس پدرش را برکنار و زمام امور را به دست گرفت. ایران پس از انگلیس و آمریکا، سومین کشوری بود که حکومت سلطان قابوس را به رسمیت شناخت.

1 copy
نشریه صوت‌الثوره، ارگان جبهه آزادیبخش عمان

 دوران فترت روابط سیاسی و تجاری

روابط سیاسی، نظامی و تجاری ایران و عمان با قدمت چندین سده، در اواخر حکومت قاجاریه به رکود کامل رسیده بود. روند فترت مراودات دو طرف تا سال1349ش، ادامه یافت. ضعف دولت‌های مرکزی ایران و ناتوانی در حاکمیت بر منطقه خلیج‌فارس و دریای عمان، نفوذ و تسلط همه‌جانبه استعمار بریتانیا بر سرزمین عمان، و انزوای کامل آن از مسائل بین‌المللی، از مهم‌ترین دلایل تداوم این وضعیت در روابط دو کشور بود که سیاست درهای بسته سعیدبن تیمور نیز به‌شدت به آن دامن می‌زد. شواهد و قرائن نشان می‌دهد که دولتمردان وقت ایران رغبت و تمایلی به گسترش روابط با حکومت عمان نداشتند. اسدالله علم  وزیر دربار حکومت پهلوی دوم  در ذیل خاطرات چهارشنبه، 21خرداد1348 می‌نویسد:

«طی تلگرافی از آرام  سفیر ایران در لندن  عنوان شده است که انگلیسی‌ها به او گفته‌اند که سلطان مسقط علاقه‌مند است، در راه سفر به لندن از ایران دیدار کند. چنین دیداری هیچ فایده‌ای برای ما ندارد. سلطان در عمان غاصب شمرده می‌شود. به علاوه، می‌گویند او طی 10سال گذشته، خودش را در قصرش زندانی کرده و از هرگونه تماس با مردم خودداری کرده است. به عقیده من، مرتجعان سرسختی از این قبیل، محکوم به فنا هستند.»‌  به دنبال کودتای1970م و جلوس سلطان قابوس بن‌سعید، مقدمات شکل‌گیری روابط مجدد این کشور با جامعه جهانی فراهم آمد. سلطان قابوس، طی تلگرافی به شاه در شهریورماه 1349 با اشاره به تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در عمان، خواستار تایید و پشتیبانی ایران شد. در نتیجه، سفیر ایران در کویت، مامور سفر به عمان شد تا پیام شاه را به قابوس ابلاغ کند. این ماموریت در 13مهرماه1349 با تسلیم پیام شاه در شهر صلاله انجام گرفت.

در دی‌ماه1349، یک هیات مطبوعاتی، مرکب از نمایندگان جراید مهم ایران رهسپار عمان شدند. در مردادماه1350، شاه نخستین سالگرد جلوس سلطان قابوس را طی پیامی تبریک گفت و سرانجام در تاریخ 4شهریور1350، دولت ایران طی یک اعلامیه رسمی، استقرار روابط سیاسی بین دو کشور و مبادله قریب‌الوقوع سفرای طرفین را اعلام کرد. همچنین از قابوس برای شرکت در جشن‌های 2500ساله شاهنشاهی دعوت به عمل آمد که مورد پذیرش قرار گرفت.

در 28فروردین‌ماه1351، بهمن زند به‌عنوان اولین سفیر ایران، استوارنامه خود را در مسقط به سلطان قابوس تسلیم کرد. دولت عمان نیز اسماعیل خلیل الرصاصی را با سمت کاردار سفارت به ایران معرفی کرد که در بهمن‌‌ماه1352 به مقام سفارت ارتقا یافت.

الرصاصی طی مصاحبه‌ای اعلام کرد: تهران از اولین کشورهایی است که حکومت مسقط در آن نمایندگی تاسیس کرده است. به دعوت عباسعلی خلعتبری، وزیر امور خارجه ایران  ثوینی بن‌شهاب،  مستشار عالی سلطان قابوس  در تاریخ 25تیرماه1351 برای یک دیدار 6  روزه به ایران مسافرت کرد. در این دیدار برای نخستین‌بار، مساله حمایت رژیم پهلوی از عمان در نبرد با چریک‌های ظفار مطرح شد. از این تاریخ، مساله ظفار روابط دو کشور را کاملا تحت تاثیر قرار داد. «جبهه آزادی‌بخش ظفار» به تدریج جنبه سیاسی و اجتماعی یافته و منافع غرب را تهدید می‌کرد. شورش ظفار از سال۱۹۶۳ تا ۱۹۷۶ در استان ظفار علیه سلطنت مسقط و عمان رخ داد. شورشیان مارکسیست ظفار همچنین اهداف وسیع‌تری از جمله ملی‌گرایی عربی را دنبال می‌کردند که شامل پایان دادن به نفوذ بریتانیا در منطقه خلیج‌فارس بود. از سوی دیگر، اهداف عمانی‌ها و بریتانیایی‌ها توقف گسترش سوسیالیسم به‌عنوان بخشی از جنگ سرد بود. عوامل متعددی از جمله خروج بریتانیا از عدن و حمایت از یمن جنوبی که به تازگی مستقل شده بود، در تقویت جنبش چریکی ظفار نقش داشت.

28بهمن‌ماه1351 حمد حمود،  رئیس دیوان عمان  به ایران سفر کرد و اوایل اسفندماه همان سال، سناتور عباس مسعودی به‌طور خصوصی با سلطان قابوس در مسقط به گفت‌وگو پرداخت. پس از دخالت نظامی ایران در ظفار، روابط دو کشور بسیار مستحکم شد و سلطان قابوس پیرو همین روند در سال1352، رسما از ایران دیدار کرد. سلطان قابوس، علاوه بر دیدار با شاه با امیرعباس هویدا  نخست‌وزیر  و عباسعلی خلعتبری  وزیر خارجه  گفت‌وگو کرد و از مراکز نظامی و اقتصادی، همچون دانشگاه افسری ارتش و کارخانه ایران‌ناسیونال بازدید کرد.

از جمله پیامدهای این دیدار سیاسی این بود که فعالیت‌های تجاری مابین دو کشور توسعه یافت. در آبان و بهمن‌ماه‌1352، شعبه‌های شرکت سهامی بیمه و بانک ملی ایران در پایتخت عمان شروع به کار کرد. 28اسفندماه1352، پروازهای مقدماتی شرکت هواپیمایی ملی ایران (هما) به مسقط، آغاز و در 13فروردین1353، رسما افتتاح شد.

مبادلات بازرگانی نیز افزایش قابل ملاحظه‌ای یافت؛ به‌طوری‌که ایران در بین کشورهای صادرکننده کالا به عمان در جهان در سال1352 حائز مقام ششم شد.

 به دعوت عباسعلی خلعتبری، قیس عبدالمنعم الزواوی  وزیر امور خارجه عمان  از تاریخ 2 تا 5 مرداد1353 از تهران دیدار کرد. او ضمن ملاقات با شاه، موافقت‌نامه تحدید حدود فلات قاره دو کشور و یک معاهده فرهنگی را در تاریخ چهارم مردادماه به امضا رساند.

الزواوی برای ابلاغ پیام سلطان قابوس، دوبار دیگر در این سال با شاه ملاقات کرد. در آبان‌ماه1353، ثوینی بن شهاب،  مستشار مخصوص سلطان عمان و استاندار مسقط  در رأس یک هیات عالی‌رتبه برای انجام پاره‌ای مذاکرات با شاه و سایر مقامات به ایران مسافرت کرد.مناسبات اقتصادی دو کشور در سال1353 نیز روند رو به گسترش خود را ادامه داد. در تاریخ 14 تا 18اردیبهشت‌ماه1353، جان تاوزند، مشاور اقتصادی سلطان قابوس و از تاریخ 4 تا 8تیرماه، کریم احمدالحرمی،  وزیر برنامه و توسعه عمان  از ایران دیدار کردند و در زمینه توسعه روابط اقتصادی و ایجاد یک سازمان مشترک برنامه‌ریزی گفت‌وگو کردند. یوسف العلوی عبدالله، معاون وزیر امور خارجه عمان نیز از تاریخ 22 تا 28بهمن‌ماه برای انعقاد قرارداد تشکیل یک شرکت مشترک ماهی‌گیری به ایران مسافرت کرد و طی این مدت با عباسعلی خلعتبری،  وزیر خارجه  و تیمسار سپهبد ریاحی،  رئیس شیلات جنوب ملاقات کرد و پیرامون مسائل مربوط به اشتراک در صید ماهی و چگونگی بهره‌برداری صحیح از منابع دریایی خلیج‌فارس و دریای عمان مذاکراتی را انجام داد.

پیرو این موافقت‌نامه‌های فرهنگی، گروهی مرکب از 26نفر از کارکنان تلویزیون عمان در تاریخ 1353.05.12 به تهران عازم شده، یک دوره چهارماهه کارآموزی در رشته‌های مختلف را در مدرسه عالی تلویزیون و سینما گذراندند.

توسعه بی‌سابقه روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین دو کشور در سال1353 مقارن با تشدید عملیات نظامی ایران در ظفار بود؛ حکومت پهلوی نقش و مداخله‌ای موثر در ماندگاری سلطان قابوس ایفا کرد.

سلطان قابوس در شهریورماه1354، به صورتی غیررسمی وارد ایران شد. در همین سال، قیس الزواوی، وزیر امور خارجه عمان  دو بار به ایران سفر و با شاه ملاقات کرد. سید فهدبن محمود آل‌سعید،  وزیر اطلاعات و فرهنگ عمان  نیز به دعوت وزیر اطلاعات و جهانگردی ایران در مهرماه1354 در رأس هیاتی به تهران آمد و با محمدرضا پهلوی دیدار کرد. در این سال جنگ 10ساله چریک‌های ظفار به نفع دولت مرکزی عمان پایان گرفت. 14اردیبهشت1355، صادق سلیمان،  سفیر جدید عمان  با تسلیم استوارنامه خود به شاه، رسما شروع به کار کرد.

سلطان قابوس برای انجام یک مسافرت خصوصی دو روزه در24خردادماه1356 به ایران عزیمت کرد و در کاخ نخست‌وزیری استقرار یافت. در این سفر، زمینه‌های دیدار شاه ازعمان بررسی شد.

شاه ایران در روز دوشنبه 14آذرماه1356 بنا به دعوت رسمی سلطان قابوس و برای نخستین‌بار از عمان دیدار کرد و به دیدار نیروهای نظامی ایران مستقر در منطقه ظفار رفت. به‌طور کلی، روابط خارجی ایران با عمان تحت تاثیر دو عامل نقش امنیتی در خلیج‌فارس و لشکرکشی مستقیم نظامی به ظفار بود.

 با اعلام خروج نیروهای انگلیسی از منطقه خلیج‌فارس، دولتمردان ایرانی در راستای بسط و گسترش میدان مانور در تنگه هرمز به سوی عمان گرایش یافتند؛ دولتی نوپا و ضعیف که در نبرد با چریک‌های ظفار، ناتوان بود و علاوه بر آن، بر بخش بسیار مهمی از تنگه هرمز که در سیاست خارجی ایران نقش مهمی را داشت، حاکمیت می‌راند. ایران با حمایت از سلطان قابوس در نبرد با شورشیان ظفار توانست مجوز اداره تنگه هرمز را با استفاده از جزایر و امکانات عمان به‌‌دست آورد.

اهمیت استراتژیک عمان علاوه بر شبه جزیره«مسندم» و کرانه‌های جنوبی تنگه هرمز، موقعیت ویژه این کشور در غرب اقیانوس هند است.

در باریک‌ترین قسمت جنوب شبه جزیره «مسندم» می‌توان با حفر کانالی بین خلیج‌فارس و دریای عمان ارتباط دریایی برقرار کرد. افزون بر این واقع شدن تمام بنادر عمان در دریای عمان برای این کشور امتیازی ویژه به‌وجود می‌آورد و می‌تواند هنگام بروز درگیری در خلیج‌فارس معبر مناسبی برای صدور منابع فسیلی کشورهای این حوزه به خارج باشد.

وجود منابع فسیلی و معدنی بر اهمیت این کشور در سطح جهانی می‌افزاید و به این کشور سطان‌نشین در نگاه غرب مشروعیت می‌بخشد.