فرآیند مذاکرات ایران و آمریکا در گفتگو با نظریهپرداز روابط بینالملل؛
توافق مرحلهای در راه است؟

با پایان دور اول مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط شاهد موضعگیری مثبت و همسوی طرفین بودیم. به نظر شما معنای این نوع موضعگیری چیست؟
دو دیدگاه در خصوص استقبال مثبت آمریکا از مذاکرات مطرح است که یکی برآورد خوشبینانه و دیگری برآورد بدبینانه است. نگاه خوشبینانه این است که مذاکرات واقعا از منظر تهران و واشنگتن مثبت بوده است؛ طبیعتا ایران از ابتدا اعلام کرده بود که مذاکرات به صورت غیرمستقیم انجام میگیرد و محدود به مساله هستهای است. در خصوص آمریکا نیز ظاهرا آنگونه که این کشور توقع داشته، ایران در موضوع هستهای حاضر شده مطالبه اصلی آمریکا یعنی عدم تسلیحاتی شدن را بپذیرد. اگر سناریوها به این صورت باشد، مذاکرات میتواند به صورت موفق ادامه پیدا کند.
اما دیدگاه بدبینانه معتقد است که آمریکاییها از این جهت گفتهاند گفتوگوها مثبت بوده که به برخی از خواستههایشان در آغاز مذاکرات برسند. درواقع میگویند استقبال آمریکا با این هدف است که ایران تشویق به ادامه گفتوگوها شود و واشنگتن بتواند به اهداف بعدیاش دست پیدا کند. از جمله آنگونه که در اخبار آمده، آمریکاییها فعلا ظاهرا پذیرفتهاند مذاکرات درباره موضوع هستهای باشد و صحبتی نیز در خصوص برچیدن برنامه هستهای ایران نشده است. این باعث شده که ارزیابی تهران مثبت و مایل به ادامه مذاکرات باشد. ولی براساس نگاه بدبینانهای که وجود دارد، آمریکا میخواهد در ادوار بعدی مذاکرات، هم در موضوع هستهای مطالبات حداکثریاش را مطرح کند و هم شاید گام به گام بخواهد موضوعات غیرهستهای از جمله موشکی و منطقهای را نیز مطرح کند. در چنین شرایطی، گفتوگوها از نظر ایران قابلقبول نخواهد بود و احتمالا مذاکرات متوقف میشود. در این فضا، واشنگتن از توقف مذاکرات به نفع خود استفاده خواهد کرد و فشار حداکثریاش بر ایران را بیشتر و شاید حتی گزینه نظامی را نیز فعال کند. در این صورت اروپا نیز به سمت فعالسازی اسنپبک گام برخواهد داشت. اگر این روند پیش برود، آمریکا یک بازی «مقصرسازی» را در دستورکار قرار داده تا شکست مذاکرات را بر گردن ایران بیندازد.
برخی تحلیلها از استقبال آمریکا نیز حاکی از این موضوع است که ذات موافقت جمهوری اسلامی ایران با گفتوگو برای آمریکا یک دستاورد محسوب میشود. از جنبه دیگر هم میگویند درست است که گفتوگوها به صورت غیرمستقیم بود، ولی در نهایت به یک گفتوگوی هر چند کوتاه مستقیم بین مذاکرهکنندگان ارشد ایران و آمریکا منجر شد که این امر نیز برای واشنگتن و شخص ترامپ بسیار اهمیت دارد.
اگر گفتوگوها از مساله هستهای فراتر برود و به مسائل موشکی و منطقهای هم تسری پیدا کند، آیا باز هم میتوان انتظار موفقیت گفتوگوها را داشت؟
بعید به نظر میرسد؛ یعنی اگر قرار باشد مذاکرات به حوزه موشکی و منطقهای تسری پیدا کند احتمال توقف آن بسیار بالاست، زیرا از منظر تهران این مسائل غیرقابلمذاکره است. در موضوع هستهای نیز اگر بحث برچیدن هستهای ایران مطرح باشد امکان توقف گفتوگوها وجود دارد.
در سناریوی بدبینانه اگر گفتوگوها به نتیجه نرسد، گام بعدی چه خواهد بود؟
همانطور که اشاره شد در ابتدا اسنپبک فعال و فشار حداکثری در حوزه اقتصادی اعمال میشود. فشار دیپلماتیک و سیاسی با هدف اجماعسازی علیه ایران نیز در دستورکار قرار خواهد گرفت و در نهایت تهدید نظامی دور از تصور نیست. در این بین بدون شک اسرائیل نیز خباثت خود را افزایش میدهد تا گزینه تهدید در مقابل گزینه توافق شانس بیشتری داشته باشد. باید توجه داشت که آمریکای ترامپ در نظر دارد مساله هستهای ایران در سال جاری حلوفصل شود و استیو ویتکاف، نماینده آمریکا در مذاکرات، نیز صراحتا گفت که از رئیسجمهور آمریکا دستور دارد که اختلافات ایران و آمریکا را حتیالامکان از طریق توافق حل کند. معنای مخالف این است که اگر گفتوگوها نتیجه نداد، گزینه تهدید فعال خواهد شد. البته اولویت اول آمریکا گزینه نظامی نیست و ایران هم که اصلا به دنبال این گزینه نیست.
مهمترین مطالبات و اهداف ایران از این گفتوگوها چیست؟
مهترین مطالبه و هدف ایران بدون شک لغو تحریمها حتی اگر یکجا هم نشد، به صورت تدریجی است. همچنین دسترسی ایران به منابع مالی مسدودشدهاش و محدودیتهایی که برای صادرات نفت ایجاد شده در زمره مطالبات حداقلی تهران است. اگر آمریکا حاضر به پذیرش این حداقلها هم نباشد، باز امکان توقف مذاکرات وجود دارد.
با توجه به تجربه برجام، آیا ایران و آمریکا در دو حوزه سرمایهگذاریهای اقتصادی و تبدیل توافق به یک معاهده الزامآور اقدام خواهند کرد؟ بهویژه با توجه به اینکه در روزهای اخیر از مجوز برای سرمایهگذاری ایالات متحده در ایران سخن به میان آمده است.
یکی از نوآوریهای دور جدید مذاکرات که حتی پیش از گفتوگوهای مسقط نیز مطرح شده بود، مساله سرمایهگذاری آمریکا در ایران یا همان در نظر گرفتن مشوقهای اقتصادی در توافق است که برای نخستین بار است جمهوری اسلامی ایران رسما اعلام میکند. شاید یکی از دلایل خروج ترامپ از برجام هم این بود که آن توافق انتفاع اقتصادی برای آمریکا نداشته است. این مشوق با توجه به روحیه ترامپ و حتی ویتکاف که تاجر هستند، ممکن است ابتکار اثرگذاری باشد.
آقای دکتر امروز برای ایران و آمریکا یک محدودیت زمانی برای توافق وجود دارد. با توجه به این گزینه، به نظر شما مذاکرات چه سمتوسویی پیدا میکند؟
اگر فرض را بر این بگیریم که شرایط به صورت مثبت پیش برود و توافقی شکل بگیرد، همانطور که اشاره کردید یک فرصت زمانی محدود برای توافق وجود دارد و نهایتا طرفین باید تا آخر خردادماه به یک توافق دست پیدا کنند. زیرا زمان برجام تا مهرماه منقضی میشود و مکانیزم ماشه اگر قرار باشد فعال شود، حداقل دو ماه قبل باید اقدامات لازم صورت بگیرد. برخی اخبار نیز مدعی شدهاند که ترامپ یک ضربالاجل دوماهه برای این گفتوگوها تعیین کرده است. اگر اینگونه باشد، در خوشبینانهترین برآورد که طرفین موافقت کنند فقط در مورد هستهای مذاکره کنند باز هم طی دو ماه این امکان وجود ندارد که به یک توافق جامع دست یافت. در نتیجه اغلب پیشبینیها حاکی از آن است که یک توافق موقت شکل بگیرد و سپس براساس آن به سمت توافق جامعتر گام بردارند. اگر قرار باشد یک توافق موقت در این دو ماه شکل بگیرد، قاعدتا اسنپبک نیز باید توسط اروپا تمدید شود. این توافق موقت احتمالی توقف در برابر توقف خواهد بود و به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران بخشی از فعالیتهای هستهای خود از جمله غنیسازی ۶۰درصد را موقتا متوقف و با ورود بازرسان موافقت کند. سفر چهارشنبه آقای گروسی هم احتمالا در همین راستاست. در مقابل، آمریکا باید هم تحریمها را متوقف و هم گشایشهای اقتصادی برای ایران ایجاد کند. ضمن آنکه در بحث فروش نفت نیز ایران با مانعی مواجه نباشد.
تجویز مذاکراتی کری برای ترامپ