در آرزوی «روسیهای بدون مرز»

آنها ناامید نشدند. سورکوف از این فرصت استفاده کرد تا وضعیت فعلی و ابعاد آینده بهاصطلاح «جهان روسی» را شرح دهد؛ مفهومی که خود او به رواج آن کمک کرد. در این فرآیند، او به جامعه بینالمللی نگاهی اجمالی به آنچه مسکو درباره سرنوشت ژئوپلیتیک خود میاندیشد و اینکه کرملین در آینده به کجا خواهد رفت، ارائه داد. البته، این موضوع بیش از همه به اوکراین مربوط میشود. سورکوف (در پیروی از پوتین) استدلال میکند که اوکراین یک کشور واقعی نیست، بلکه یک «نهاد سیاسی مصنوعی» است. او همچنین معتقد است که پیروزی روسیه -یا به قول خودش، «در هم کوبیدن نظامی یا نظامی- دیپلماتیک اوکراین» - اجتنابناپذیر است.
اما، برای سورکوف، این تازه شروع ماجرا است. او اصرار دارد: «جهان روسی مرزی ندارد. جهان روسی در هر جایی است که نفوذ روسیه وجود دارد، به شکلی از اشکال: فرهنگی، اطلاعاتی، نظامی، اقتصادی، ایدئولوژیک یا بشردوستانه... بهعبارتدیگر، در همهجا وجود دارد.» علاوه بر این، سورکوف متقاعد شده است که گسترش این رویکرد اجتنابناپذیر است. او استدلال میکند: «میزان نفوذ ما از منطقهای به منطقه دیگر بسیار متفاوت است، اما هرگز صفر نیست. بنابراین ما در همه جهات، تا جایی که خدا بخواهد و تا جایی که قوی باشیم، گسترش خواهیم یافت. نکته مهم این است که زیادهروی نکنیم و سهم خیلی بزرگی را نپذیریم.»
سورکوف در این اعتقاد تنها نیست. این نگاه همچنین تفکر ایدئولوگهای برجسته روسی مانند «الکساندر دوگین»، قهرمان جنبش بدنام «اوراسیاگرایی» این کشور را تحریک میکند؛ کسی که سالها استدلال کرده که برای روسیه، «از دست دادن مقیاس امپراتوری... به معنای پایان و شکست مشارکت آنها در تمدن، شکست نظام ارزشی معنوی و فرهنگی آنها است...» همچنین این تفکر، منعکسکننده تفکر خود رئیسجمهور پوتین است. پوتین در مصاحبه نامنسجم خود با «تاکر کارلسون»، مجری سابق فاکسنیوز و شخصیت رسانهای ایالاتمتحده در سال گذشته، نسخهای ناقص و گزینشی از تاریخ ارائه داد که در آن هم از امپریالیسم روسیه و هم از گسترش بیشتر سرزمینهایش دفاع کرد.
حداقل در اروپا، پیامدهای این نوع تفکر بهخوبی درک شده است. استراتژیستها اکنون بهطور فعال در حال بحث درباره این هستند که چه مدت طول میکشد تا روسیه پس از شکستهای اخیر خود در میدان نبرد اوکراین، خود را بازسازی کند و بتواند تهدیدی مضاعف برای این قاره ایجاد کند. با این حال، آنچه قطعا شکی در آن نیست این است که این تهدید اتفاق خواهد افتاد. این باید یک ادراک اساسی برای آمریکا نیز باشد. از زمان روی کار آمدن ترامپ، دولت وی تمام تلاش خود را کرده است تا ترتیباتی را برای پایان دادن به جنگ در اوکراین فراهم کند. در این فرآیند، واشنگتن از نظر دیپلماتیک به مسکو نزدیکتر شده و به نظر میرسد پذیرفته است که روسیه حداقل بر برخی از بخشهای اوکراین که در سهسال گذشته به آن حمله و تصرف کرده است، کنترل خود را حفظ کند. با این حال، آنچه هنوز انجام نداده، بیان شرایطی است که ازسرگیری تجاوز رژیم پوتین را در آینده -چه علیه اوکراین و چه علیه سایر سرزمینهایی که او به آنها طمع دارد- دشوارتر میکند. انجام این کار باید اولویت اصلی کاخ سفید باشد. اگر چشمانداز امپریالیستی «روسیه بیحدومرز» که توسط سورکوف و رئیس سابقش بیان شده است، بهطور قطعی شکست نخورد، هرگونه توافق صلح با مسکو بیتردید موقتی خواهد بود. فقط باید از «مغز پوتین» بپرسید.
* معاون ارشد رئیس شورای سیاست خارجی آمریکا