تهدید نیمی از اقتصاد جهان

رابطه اقتصادی کنونی ما با طبیعت نگران‌‌‌کننده است. گزارش مهم «پارتا داسگوپتا»، اقتصاددان بوم‌شناس، درباره اقتصاد تنوع زیستی نشان می‌دهد که تقاضای ما از طبیعت از توانایی آن برای تامین این تقاضاها فراتر رفته است. این موضوع فشار زیادی بر تنوع زیستی وارد کرده و آینده نسل‌‌‌های بعدی را در معرض خطر جدی قرار داده است. کشورها برای جلوگیری از سوءاستفاده از طبیعت و کاهش پیامدهای ویرانگر آن، باید فورا تخریب و آسیب به طبیعت را ممنوع کنند. اگر دزدی از سرمایه‌‌‌های طبیعی مانند دیگر جرائم مالی پیگیری شود، نگاه جهانی به ارزش طبیعت تغییر خواهد کرد. 

این تغییر باید بر پایه مسوولیت‌‌‌پذیری قانونی و اقتصادی باشد و سلامت اکوسیستم‌ها را به‌‌‌عنوان پایه‌‌‌ای برای رفاه جمعی ما به رسمیت بشناسد. به‌‌‌عنوان گام نخست، تعریف دارایی‌‌‌های طبیعی، مانند زمین، باید گسترش یابد تا خدمات اکوسیستمی فراتر از مالکیت فردی را نیز شامل شود. اگر طبیعت و خدمات متنوع آن، که تحت مدیریت سازمان‌ها قرار دارد، به‌‌‌عنوان یک دارایی در کنار املاک، پول نقد، اوراق قرضه و سهام در نظر گرفته شود، تخریب محیط‌زیست و از دست دادن تنوع زیستی به‌‌‌عنوان یک ریسک جدی برای کسب‌وکارها و سرمایه‌گذاری‌‌‌ها شناخته خواهد شد. در عین حال، اگر از طبیعت حفاظت و به‌‌‌طور پایدار مدیریت شود، می‌‌‌توان آن را به‌‌‌عنوان یک دارایی با ارزش فزاینده در نظر گرفت. اگر منافع قانونی فراتر از مالکیت فردی زمین گسترش یابد، همه کسانی که در حفظ ارزش طبیعت سهم دارند، از جمله نسل‌‌‌های آینده، می‌‌‌توانند از آن بهره‌‌‌مند شوند.

این تغییر، مسوولیت کسانی را که به طبیعت آسیب می‌‌‌زنند افزایش می‌دهد و انگیزه‌‌‌های قانونی برای حفاظت از آن را تقویت می‌کند. اگر طبیعت به‌‌‌عنوان یک دارایی کامل شناخته شود، این پیام واضح را می‌‌‌رساند که سرمایه‌گذاری در حفاظت از محیط‌زیست نه یک هزینه، بلکه منبعی برای سودهای پایدار و جدید است. چنین انگیزه‌‌‌هایی می‌‌‌توانند نقش کلیدی در دستیابی به ۱۷هدف توسعه پایدار تا سال ۲۰۳۰، از جمله کاهش فقر و حفاظت از زندگی در خشکی و دریا ایفا کنند.

 بزرگ‌ترین تهدیدها برای تنوع زیستی زمین از دیدگاه صندوق جهانی طبیعت(WWF) :  تنوع زیستی به شیوه‌‌‌های مختلف به بشریت سود می‌‌‌رساند. این تنوع به مقاوم‌‌‌تر کردن اقتصاد جهانی کمک می‌کند، بخشی جدایی‌‌‌ناپذیر از فرهنگ و هویت ماست و تحقیقات از ارتباط آن حتی با سلامت جسمی ما خبر می‌دهد.  با وجود اهمیت آن، تنوع زیستی زمین در چند دهه اخیر به‌‌‌طور چشم‌گیری کاهش یافته است. در واقع، بین سال‌های ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۶، جمعیت گونه‌‌‌های مهره‌‌‌دار به‌‌‌طور متوسط ۶۸درصد در سراسر جهان کاهش یافته است. اما چه چیزی باعث این کاهش جهانی شده است؟

 سنجش کاهش تنوع زیستی : قبل از بررسی بزرگ‌ترین تهدیدها برای تنوع زیستی، ابتدا باید ببینیم که تنوع زیستی در طول سال‌ها چگونه تغییر کرده است.

صندوق جهانی طبیعت(WWF)  از شاخص سیاره زنده(LPI)  برای اندازه‌‌‌گیری تنوع زیستی در سراسر جهان استفاده می‌کند. این شاخص با استفاده از داده‌‌‌های بیش از ۴‌هزار گونه مختلف، فراوانی پستانداران، پرندگان، ماهی‌‌‌ها، خزندگان و دوزیستان را در سراسر جهان ردیابی می‌کند.

میانگین کاهش تنوع زیستی در هر منطقه بین سال‌های ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۶ از قرار زیر است:

  آمریکای لاتین و کارائیب: ۹۴درصد؛

  آفریقا: ۶۵درصد؛

  آسیا-اقیانوسیه: ۴۵درصد؛

  آمریکای شمالی: ۳۳درصد؛

  اروپا و آسیای مرکزی: ۲۴درصد؛

می‌بینیم که آمریکای لاتین و منطقه کارائیب با کاهش ۹۴درصدی بیشترین کاهش تنوع زیستی را تجربه کرده که عمدتا ناشی از کاهش جمعیت خزندگان، دوزیستان و ماهی‌‌‌ها بوده است.  با وجود میزان متفاوت کاهش در مناطق مختلف، واضح است که به‌‌‌طور کلی، تنوع زیستی در حال کاهش است. اما چه عوامل اصلی باعث این کاهش شده‌‌‌اند و چگونه این تهدیدها در مناطق مختلف متفاوت هستند؟

بزرگ‌ترین تهدیدها برای تنوع زیستی به‌‌‌طور کلی: اگرچه تهیه فهرستی کامل چالش‌‌‌برانگیز است؛ اما صندوق جهانی طبیعت(WWF)  پنج تهدید اصلی را شناسایی کرده و تاثیر نسبی هر یک را به‌‌‌طور میانگین در تمام مناطق نشان داده است:

  تغییرات در استفاده از زمین و دریا: ۵۰‌درصد؛

  بهره‌‌‌برداری مستقیم از گونه‌‌‌ها: ۲۴‌درصد؛

  تغییرات آب‌‌‌وهوایی: ۶‌درصد؛

  آلودگی: ۷‌درصد؛

  گونه‌‌‌های مهاجم: ۱۳‌درصد.

در کل، تغییرات در استفاده از زمین و دریا بیشترین سهم را در از بین رفتن تنوع زیستی دارند و به طور متوسط ۵۰‌درصد از تهدیدهای ثبت‌‌‌شده برای تنوع زیستی را تشکیل می‌دهند.

این موضوع قابل درک است؛ به‌‌‌ویژه زمانی که در نظر بگیریم تقریبا هر دو ثانیه یک‌هکتار از جنگل‌‌‌های بارانی زمین در حال ناپدید شدن است. بهره‌‌‌برداری بیش از حد از گونه‌‌‌ها، دومین تهدید بزرگ با میانگین ۲۴‌درصد است، در حالی که گونه‌‌‌های مهاجم، با ۱۳‌درصد در رتبه سوم قرار می‌‌‌گیرند.

 بزرگ‌ترین تهدیدها برای تنوع زیستی براساس منطقه: هنگامی که به تجزیه‌‌‌وتحلیل منطقه‌‌‌ای نگاه می‌‌‌کنیم، ترتیب تهدیدها از نظر تاثیر بر تنوع زیستی در تمام مناطق نسبتا یکسان است؛ اما چند تفاوت وجود دارد: در آمریکای لاتین و کارائیب، تغییرات آب‌‌‌وهوایی تهدید بزرگ‌تری برای تنوع زیستی نسبت به سایر مناطق بوده است.  این موضوع احتمالا با افزایش بلایای طبیعی مرتبط است. بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳، این منطقه ۶۱۳رویداد شدید اقلیمی و آب‌وهواشناسی را تجربه کرده است؛ از توفان‌‌‌ها گرفته تا سیل‌‌‌های ناگهانی و خشکسالی‌‌‌ها. تفاوت قابل‌توجه دیگر از میانگین جهانی، بهره‌‌‌برداری بیش‌‌‌ازحد از گونه‌‌‌ها در آفریقاست که ۳۵‌درصد از تهدیدهای این منطقه را تشکیل می‌دهد. این میزان بالاتر از سایر مناطق است که معمولا بین ۱۸ تا ۲۷‌درصد قرار دارند.  اگرچه تجزیه‌‌‌وتحلیل‌‌‌های منطقه‌‌‌ای تفاوت‌‌‌های جزئی دارند، یک‌چیز در همه‌‌‌جا ثابت است: همه گونه‌‌‌ها، بدون توجه به اندازه‌‌‌شان، نقش مهمی در حفظ اکوسیستم‌های زمین ایفا می‌کنند.

 هزینه‌‌‌های سرسام‌‌‌آور تخریب طبیعت: گزارشی تاریخی از سوی دانشمندان بین‌المللی تنوع زیستی نشان می‌دهد که سالانه مبلغ حیرت‌‌‌آور ۲۵تریلیون دلار از اقتصاد جهانی به دلیل فجایع زیست‌‌‌محیطی ناشی از فعالیت‌‌‌های بخش‌‌‌هایی مانند کشاورزی، انرژی و ماهی‌‌‌گیری از بین می‌رود. این رقم که معادل یک‌‌‌چهارم تولید ناخالص داخلی جهانی است، زنگ خطر جدی برای آینده‌‌ کره‌‌ زمین را به صدا درآورده است.

براساس گزارش‌‌‌های منتشرشده در فایننشال‌تایمز، این بخش‌‌‌ها در محاسبه‌‌ تاثیرات مخرب خود بر طبیعت، آب‌‌‌وهوا و سلامت انسان‌‌‌ها به‌شدت کوتاهی کرده‌‌‌اند.

 این گزارش که توسط ۱۶۵دانشمند برجسته از سراسر جهان تهیه شده، زیر نظر هیات بین‌‌‌ دولتی علوم و سیاستگذاری تنوع زیستی و خدمات اکوسیستم (IPBES) منتشر شده است. این هیات، از نظر اهمیت و تاثیرگذاری، هم‌‌‌تراز با هیات بین‌‌‌ دولتی تغییرات اقلیمی (IPCC)  است.

نکته‌‌ نگران‌‌‌کننده‌‌‌تر این است که انتشار این گزارش همزمان با شکست مذاکرات سازمان ملل در سال ۲۰۲۴ در ارائه‌‌ راه‌‌‌حل‌‌‌های روشن برای بحران‌هایی مانند کاهش تنوع زیستی، بیابان‌‌‌زایی، آلودگی و کنترل انتشار گازهای گلخانه‌‌‌ای صورت گرفته است. دانشمندان هشدار داده‌‌‌اند که برخورد جداگانه با این بحران‌ها نه‌تنها مشکلات را تشدید می‌کند، بلکه هزینه‌‌‌های اقتصادی سرسام‌‌‌آوری نیز به‌همراه دارد. «پم مک‌‌‌الوی»، یکی از نویسندگان این گزارش و پژوهشگر دانشگاه راتگرز در آمریکا، تاکید می‌کند: «ما در حال هدر دادن منابع و زمان هستیم. اگر بتوانیم بخش‌‌‌های مختلف سیاستگذاری را با هم هماهنگ کنیم، صرفه‌‌‌جویی قابل‌توجهی در هزینه‌‌‌ها ایجاد خواهد شد.» این گزارش که پس از سه‌سال تحقیق و بررسی توسط دانشمندانی از ۹۴کشور جهان تهیه شده است، نشان می‌دهد که هزینه‌‌‌های پنهان ناشی از فعالیت‌‌‌های اقتصادی ناپایدار سالانه بین

 ۱۰ تا ۲۵تریلیون دلار برآورد می‌شود. همچنین، تاخیر در اقدام برای مقابله با این بحران‌ها سالانه ۵۰۰میلیارد دلار به بار مالی آینده اضافه خواهد کرد. اگر روند فعلی ادامه یابد، هزینه‌‌‌های ناشی از نابودی تنوع زیستی در عرض ۱۰سال به دوبرابر مقدار کنونی خواهد رسید.

 کشاورزی ناپایدار؛ نمونه‌‌‌ای از فاجعه: یکی از نمونه‌‌‌های بارز این تخریب، شیوه‌‌‌های ناپایدار کشاورزی است. اگرچه این روش‌ها ممکن است در کوتاه‌‌‌مدت بازدهی را افزایش دهند، اما استفاده‌‌ بی‌‌‌رویه از مواد شیمیایی باعث آلودگی آب‌‌‌ها و خاک می‌شود. این آلودگی نه‌تنها کیفیت آب را کاهش می‌دهد، بلکه سلامت انسان‌‌‌ها را نیز از طریق افزایش بیماری‌‌‌های منتقل‌شونده از آب، به خطر می‌‌‌اندازد. مک‌‌‌الوی در این باره می‌‌‌گوید: «ما این هزینه‌‌‌ها را به دیگران منتقل می‌‌‌کنیم؛ چه به شرکت‌های بیمه و چه به افراد فقیر و حاشیه‌‌‌نشینی که از آلودگی و سوءتغذیه رنج می‌‌‌برند.

 این بحران‌ها باید به عنوان یک سیستم پیچیده و به‌‌‌هم‌‌‌پیوسته درنظر گرفته شوند.»

 انگیزه‌‌‌های مالی نادرست؛ عامل تشدید بحران: یکی از عوامل اصلی تشدید این بحران‌ها، انگیزه‌‌‌های مالی نادرست است. دولت‌‌‌ها سالانه ۱٫۷تریلیون دلار برای یارانه‌‌‌هایی هزینه می‌کنند که به جای کمک به محیط‌زیست، به تشدید بحران‌ها دامن می‌‌‌زنند. این یارانه‌‌‌ها شامل حمایت از تولید سوخت‌‌‌های فسیلی، صید بی‌‌‌رویه و کشاورزی ناپایدار می‌شود. به گفته‌‌ مک‌‌‌الوی، سرمایه‌گذاری‌‌‌های کلان بخش عمومی اغلب بخش خصوصی را به سمت فعالیت‌‌‌های مخرب سوق می‌دهد. گزارش IPBES نشان می‌دهد که سالانه ۵٫۳تریلیون دلار جریان مالی خصوصی به‌‌‌طور مستقیم به تنوع زیستی آسیب می‌‌‌رساند؛ مانند سرمایه‌گذاری در جنگل‌‌‌زدایی، صنایع آلاینده و بهره‌‌‌برداری بی‌‌‌رویه از منابع.

 راه‌‌‌حل‌‌‌های موجود؛ امیدی برای آینده: با وجود همه‌‌ این نگرانی‌ها، گزارش IPBES امیدوارکننده است. دانشمندان تاکید می‌کنند که راه‌‌‌حل‌‌‌های اثبات‌‌‌شده‌‌‌ای برای جلوگیری از نابودی تنوع زیستی از قبل وجود دارد و در بسیاری از نقاط جهان با موفقیت در حال اجراست. مک‌‌‌الوی می‌‌‌گوید: «لازم نیست منتظر پیشرفت‌‌‌های فناورانه بمانیم؛ راه‌‌‌حل‌‌‌ها همین حالا هم در دسترس هستند.» این گزارش به بیش از ۱۵۰مطالعه‌‌ موردی اشاره می‌کند که نشان می‌دهند رویکردهای یکپارچه می‌‌‌توانند منافعی هم‌‌‌زمان برای تنوع زیستی، آب‌‌‌وهوا، آب، سلامت و امنیت غذایی به همراه داشته باشند.

 فرصت‌‌‌های اقتصادی؛ آینده‌‌‌ای روشن‌‌‌تر: گزارش دیگری از IPBES با عنوان «تغییر تحول‌‌‌آفرین» نشان می‌دهد که اقدام فوری برای حفظ تنوع زیستی می‌‌‌تواند تا سال ۲۰۳۰ فرصت‌‌‌های اقتصادی به ارزش ۱۰تریلیون دلار ایجاد کند و از ۳۹۵میلیون شغل در سراسر جهان حمایت کند. این گزارش نابرابری‌‌‌های اقتصادی و سیاسی، به‌ویژه میراث استعمار را به عنوان دلایل اصلی عدم‌رسیدگی مناسب به بحران تنوع زیستی معرفی می‌کند.

 پنج تحول کلیدی در اقتصاد جهانی برای حفظ تنوع زیستی: با توجه به آنچه در بالا به آنها اشاره شد، تغییر اساسی در اقتصاد جهانی می‌‌‌تواند تاثیر قابل‌توجهی بر کاهش از دست‌‌‌دادن تنوع زیستی داشته باشد. این تحولات نه‌‌‌تنها از محیط‌زیست محافظت می‌کنند، بلکه فرصت‌‌‌های اقتصادی جدیدی به ارزش تریلیون‌‌‌ها دلار ایجاد کرده و بیش از ۱۰۰میلیون شغل جدید تا سال ۲۰۳۰ به وجود می‌‌‌آورند. این پنج تغییر کلیدی به شرح زیر است:

۱. توسعه محیط‌‌‌های شهری فشرده: شهرهایی با تراکم بالاتر می‌‌‌توانند زمین‌‌‌های بیشتری را برای کشاورزی و طبیعت حفظ کنند. این رویکرد از گسترش بی‌‌‌رویه شهرها جلوگیری می‌کند؛ عاملی که به تخریب زیستگاه‌‌‌های طبیعی و نابودی گیاهان و جانوران منجر می‌شود. شهرها و سکونتگاه‌‌‌های موجود باید برای افزایش تراکم به صورت استراتژیک بازطراحی شوند. همچنین، پروژه‌‌‌های حفاظتی باید در مناطقی که از توسعه مصون مانده‌‌‌اند، اجرا شوند. این تغییر می‌‌‌تواند فرصتی اقتصادی به ارزش ۶۶۵میلیارد دلار ایجاد کند و حدود ۳میلیون شغل جدید تا سال ۲۰۳۰ به وجود آورد.

۲. ایجاد محیط‌‌‌های شهری سازگار با طبیعت: در این نوع محیط‌‌‌ها، فضاهای شهری با طبیعت هماهنگ می‌‌‌شوند و طراحی‌‌‌ها کمتر انسان‌‌‌محور و بیشتر مبتنی بر حفظ تنوع زیستی هستند. زیرساخت‌‌‌ها به گونه‌‌‌ای طراحی می‌‌‌شوند که کمترین آسیب را به طبیعت بزنند و ساختمان‌‌‌ها نیز از نظر مصرف انرژی و منابع بهینه‌‌‌سازی شوند. فضاهای سبز و پل‌‌‌های اکولوژیکی نیز برای اتصال زیستگاه‌‌‌های حیات وحش در نظر گرفته می‌‌‌شوند. این تحول می‌‌‌تواند فرصتی اقتصادی به ارزش ۹۳۵میلیارد دلار ایجاد کند و ۳۸میلیون شغل جدید تا سال ۲۰۳۰ به وجود آورد.

۳. تاسیسات شهری سازگار با محیط‌زیست:برای کاهش آسیب به تنوع زیستی، شهرها به تاسیساتی نیاز دارند که بتوانند آلودگی هوا، آب و پسماندهای جامد را به‌‌‌طور موثر مدیریت کنند. این تاسیسات نه‌‌‌تنها از محیط‌زیست محافظت می‌کنند، بلکه دسترسی به هوای پاک و آب سالم را برای همه فراهم می‌‌‌سازند. فناوری‌‌‌های پیشرفته انقلاب صنعتی چهارم از جمله حسگرهای هوشمند می‌‌‌توانند این تاسیسات شهری را متحول کنند. ایجاد چنین زیرساخت‌‌‌هایی می‌‌‌تواند فرصتی اقتصادی به ارزش ۶۷۰میلیارد دلار ایجاد کند و ۴۲میلیون شغل جدید تا سال ۲۰۳۰ به وجود آورد.

۴. طبیعت به‌‌‌عنوان زیرساخت: در این رویکرد، اکوسیستم‌های طبیعی مانند دشت‌‌‌های سیلابی، تالاب‌‌‌ها و جنگل‌‌‌ها به بخشی ضروری از محیط‌‌‌های شهری تبدیل می‌‌‌شوند. این روش نه‌‌‌تنها مانع تخریب طبیعت می‌شود، بلکه به تامین هوای پاک، تصفیه طبیعی آب و کاهش خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی نیز کمک می‌کند. استفاده از طبیعت به‌‌‌عنوان زیرساخت می‌‌‌تواند فرصتی اقتصادی به ارزش ۱۶۰میلیارد دلار ایجاد کند و ۴میلیون شغل جدید تا سال ۲۰۳۰ به‌وجود آورد.

۵. زیرساخت‌‌‌های ارتباطی سازگار با طبیعت: زیرساخت‌‌‌های ارتباطی مانند جاده‌‌‌ها، راه‌‌‌آهن، خطوط لوله و بنادر باید به گونه‌‌‌ای طراحی شوند که تاثیرات منفی بر تنوع زیستی را به حداقل برسانند. این تحول شامل ایجاد کریدورهای حیات وحش و استفاده از انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر در حمل‌‌‌ونقل است. این تغییر می‌‌‌تواند فرصتی اقتصادی به ارزش ۵۸۵میلیارد دلار ایجاد کند و ۲۹ میلیون شغل جدید تا سال ۲۰۳۰ به‌وجود آورد.

این پنج تحول نه‌‌‌تنها محافظ تنوع زیستی هستند، بلکه فرصت‌‌‌های اقتصادی و شغلی چشم‌گیری نیز ایجاد می‌کنند که با اجرای این تغییرات، می‌‌‌توان به آینده‌‌‌ای پایدار و هماهنگ با طبیعت دست یافت.

* روزنامه‌نگار

منبع آمار و ارقام: وبگاه مجمع جهانی اقتصاد