بازتاب تغییرات اقلیمی در بورس کالا

محصولات کشاورزی که بخشی از آنها در بورسکالا عرضه میشوند، امروز با ریسکهای بیشتری نسبت به گذشته مواجهاند. از سوی دیگر، صنایع وابسته به انرژی مانند سیمان و فولاد نیز با محدودیت در مصرف سوختهای فسیلی و سیاستهای محدودکننده در دوره اوج مصرف، با چالشهای جدیدی در تامین و قیمتگذاری روبهرو شدهاند.
مطالعات نشان میدهند که حوادث ناشی از تغییرات اقلیمی اثر سرریز قابلتوجهی بر بازارهای آتی بورسکالا دارند. در میان دستهبندی کالاها، کشاورزی و انرژی بیشترین اثر را از تغییرات آبوهوایی میگیرند که نشاندهنده آسیبپذیری شدید آنها در برابر خطرات مرتبط با آبوهوا مانند گرمایش زمین است. این تحقیقات با نشان دادن تاثیر قابل ملاحظه تغییرات آبوهوایی بر بازارهای کالایی، بهویژه در بخش کشاورزی و انرژی، بر اهمیت ادغام ملاحظات زیستمحیطی در فرآیندهای تصمیمگیری مالی تاکید میکنند. این رویکرد نهتنها مزایای اقتصادی را فراهم میکند، بلکه شیوههای سرمایهگذاری را با تاکید روزافزون بر پایداری و سازگاری با محیطزیست همسو میکند. در ایران نیز کمبود انرژی موجب شکلگیری بحرانهایی در صنایع مختلف شده است. چالشهایی که با وجود محدودیتهای تامین آب، برق و گاز برای صنایعی مانند سیمان و فولاد ایران به وجود آمده، زنگ خطری برای این صنایع محسوب میشوند و به ما هشدار میدهند که باید به روندهای جدیدی که تغییرات زیستمحیطی را در زنجیره تولید و توزیع در اولویت قرار میدهند، توجه ویژهای داشته باشیم.
همچنین برخی از صنایع موجود در مناطق مختلف ایران آسیبهای جبرانناپذیری به زیستبوم کشور وارد کردهاند و لزوم توقف این روند، جایگاه ملاحظات زیستمحیطی را در تصمیمات اقتصادی برجستهتر میکند. در بازارهای جهانی، مفهوم «بازارهای سبز» بهسرعت در حال گسترش است. بورسهایی مانند بورس اروپا (EEX) و بورس شیکاگو (CME) طی سالهای اخیر ابزارهایی مانند معاملات گواهی کربن، اوراق بهادار محیطزیستی و قراردادهای آتی انرژیهای تجدیدپذیر را توسعه دادهاند تا خود را با تغییرات محیطزیستی سازگار کنند. این ابزارها نهتنها به سیاستهای کاهش آلایندگی کمک کردهاند، بلکه به بستری تازه برای سرمایهگذاری نیز تبدیل شدهاند. بورسکالای ایران، بهعنوان یکی از نهادهای اصلی تنظیم بازار کالا در کشور، با وجود ابراز تمایل برخی از مسوولان جهت قرار گرفتن در این مسیر، هنوز وارد این حوزه نشده است. البته اوایل امسال بود که مدیرعامل سابق شرکت بورس انرژی ایران اعلام کرد پیشبینی میشود در اواخر سال ۱۴۰۴ معامله گواهی کربن در بورس انرژی ایران رسما آغاز شود که در صورت تحقق این هدف تا پایان سال، میتوان به طی شدن گامهای بعدی نیز امیدوار بود.
ابزارهای مالی در خدمت محیطزیست
اعتبار کربن یکی از این ابزارهای مالی قابل معامله است. هر اعتبار کربن نشاندهنده جلوگیری از عدمانتشار یا حذف یکتن دیاکسیدکربن (CO۲) یا گازهای گلخانهای معادل آن از جو زمین است. این اعتبارات بخشی از نظام تجارت کربن هستند که با هدف کاهش سرعت تغییرات اقلیمی طراحی شدهاند. اعتبارات کربن سازمانها و افراد را با ایجاد انگیزه اقتصادی، ترغیب میکند تا انتشار گازهای گلخانهای خود را کاهش دهند. زمانی که یک شرکت یا پروژه اقداماتی را در راستای کاهش انتشار گازهای گلخانهای انجام دهد (مانند استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر، افزایش بهرهوری انرژی یا بهرهگیری از فناوریهای جذب و ذخیره کربن) میتواند اعتبار کربن دریافت کند. شرکتها یا افرادی نیز که از سهمیه مجاز انتشار خود عبور کردهاند میتوانند با خرید اعتبارات از پروژههایی که گاز کمتری منتشر کردهاند، انتشار فراتر از حد معمول خود را جبران کنند. با استفاده از این اعتبارات، تعهدات قانونی یا داوطلبانه آنها نسبت به پایداری محیطزیست برآورده میشود. در ایران نیز در صورتی که زیرساختهای قانونی، فنی و نظارتی فراهم شود، اعتبارات کربن میتوانند در بورس انرژی یا بورسکالای ایران بهصورت ابزار مالی نوین عرضه شوند. با توجه به تجارب تقریبا موفق سایر کشورها ممکن است بتوان از این سیاستها بهعنوان مشوقهایی برای سوق دادن صنایع به سمت استفاده از انرژیهای پایدار و تجدیدپذیر استفاده کرد و حتی مشکلات و چالشهایی را که به علت ناتوانی در تامین انژی موردنیاز صنایع شکل گرفتهاند حل کرد.
فرصتهای اقتصاد سبز برای بورسکالا
حرکت به سمت اقتصاد سبز میتواند فرصتهایی ارزشمند برای بورسکالا فراهم کند. ایجاد بازارهای جدید مبتنی بر کالاهای پایدار (مانند انرژیهای تجدیدپذیر یا گواهیهای مصرف کمکربن) میتواند دامنه فعالیت این بورس را گسترش دهد. از سوی دیگر، تقویت شفافیت زیستمحیطی در زنجیره تولید تا عرضه، میتواند اعتبار معاملات را نزد سرمایهگذاران داخلی و خارجی افزایش دهد. همچنین، در صورت ایجاد بستر قانونی مناسب، بورسکالا میتواند به نهادی برای تنظیم معاملات زیستمحیطی کشور تبدیل شود. از سوی دیگر ممکن است ایجاد تعهد قانونی برای تولیدکنندگان، آنها را به سمت سرمایهگذاری در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر و خودکفایی در تامین انرژی موردنیاز خود هدایت کند و چالشهایی را که صنایع گوناگون در نتیجه کمبود انرژی با آن روبهرو هستند کاهش میدهد.
راهی طولانی و پر از مانع
در کنار این فرصتها، موانع و چالشهایی نیز وجود دارد. فقدان زیرساخت قانونی برای معاملات اوراق مرتبط با محیطزیست، نبود سیستم اندازهگیری دقیق آلایندگی ایجادشده در صنایع مختلف و مقاومت برخی صنایع سنتی نسبت به تغییر، موانع جدی موجود بر سر راه اقتصاد سبز در بستر بورسکالا هستند. همچنین، تحریمهای بینالمللی و محدودیت در همکاریهای فناورانه با نهادهای خارجی، میتواند فرآیند گذار به اقتصاد سبز را در ایران با مشکلات جدی مواجه کند. نیاز به سرمایه اولیه بالا جهت عبور از روشهای سنتی تولید به سمت روشهای سازگار با محیطزیست، آن هم در شرایط نابسامان و در عین حال ناتوانی اقتصاد ایران در جذب سرمایه خارجی، یکی دیگر از موانع بزرگی است که افق دستیابی به اهدافی را که دوستدار محیطزیست باشند دور و دورتر میکند. به نظر میرسد با توجه به روند جهانی و فشارهای فزاینده تغییرات اقلیمی بر زندگی روزمره و فعالیتهای اقتصادی، ورود بورسکالا به حوزه اقتصاد سبز دیگر ضرورتی اجتنابناپذیر است. البته توسعه پایدار و سازگاری اقتصاد کشور با تغییرات محیطزیستی امری همهجانبه است که همه جوانب نهادهای اقتصادی یک کشور را در بر میگیرد. محیطزیست پایدار بستری برای توسعه پایدار است که میتواند زمینهساز رشد بخشهای گوناگون اقتصاد کشور باشد و بورسکالا میتواند نقش مهمی در توسعه ابزارهای لازم جهت حرکت به سمت اقتصاد سبز ایفا کند.