کاهش بارش باران، آینده کشاورزی در ایران را تهدید میکند؛
کشت زیان در مزارع

مرضیه احقاقی: بیتوجهی به تناسب میان ارزش محصول و توان مزرعه سببشده تا بخش کشاورزی به عرصه تاراج آب تبدیل شود. مدیران بخش کشاورزی اما بدونتوجه به قاعده منطقی «تناسب آگرواکولوژیکی»، پیوسته وعده خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی را میدهند. از «گندم» و «میوه» و «نیشکر» تا «برنج»، «سیبزمینی» و حتی «موز» همه در رده محصولاتی هستند که خبر خودکفایی در تولید آنها یا برنامهریزی برای تحقق این هدف را بارها شنیدهایم.
اخیرا غلامرضا نوریقزلجه، وزیر جهادکشاورزی گفته است: «ما بیشترین حمایت را از برنج تولید داخل داشتهایم و برنامهریزی هم کردهایم که طی ۳ الی ۴ سالآینده در تولید برنج خودکفا شویم و همه مردم از برنج خوشطعم ایرانی استفاده کنند.» با اینکه بهانه غالب مدیران در حمایت از تولید محصولات باغی و کشاورزی، بحث خودکفایی است، اما با تکیه سیاستگذاران به اقدامات غیرمنطقی در بخش کشاورزی تامین امنیت غذایی را در کشور با چالش جدی روبهرو کردهاست. برای نمونه یکی از ابعاد مهم تامین امنیت غذایی توجه به موضوع تغییرات اقلیمی است، به اینمعنی که برای تولید غذا، هزینههای زیستمحیطی بسیاری از جیب طبیعت پرداخت میشود که در قیمت نهایی مواد غذایی منعکس نمیشود و نهایتا نیز اثرات شدیدی بر اقلیم برجای میگذارد. این موضوع بهخصوص برای ایران که در منطقه خشک و نیمه خشک واقع شده و برداشت قابلتوجه و غیرمنطقی آب از سفرههای زیرزمینی، کشور را به مرز بحران رسانده، حائزاهمیت دوچندانی است. بهطور خاص در سالآبی جاری که بارشها روندی مطلوب نداشته، اهمیت توجه به قاعده منطقی«تناسب آگرواکولوژیکی» در تولید محصولات کشاورزی اهمیت دوچندانی دارد.
در همینرابطه کارشناسان حوزه کشاورزی معتقدند: خودکفایی در تولید گندم، برنج و... در شرایط کنونی محیطزیستی ما، برای مدت زمان طولانی تداوم نخواهد یافت. برای نمونه سیروس جعفری استاد دانشگاه در رشته کشاورزی معتقد است: «کشاورزان ما در هر منطقهای، هر محصولی را بیتوجه به پتانسیلهای آن، کشت میکنند»، بنابراین کشاورزی در ایران در برهه کنونی نیازمند اصلاح جدی است، در غیراینصورت در آیندهای نهچندان دور ابعاد واردات محصولات کشاورزی به کشور شدتی دوچندان خواهدداشت.
«نبود برنامه توسعهای کارآمد برای بخش کشاورزی براساس آمایش سرزمینی»، «کشاورزی خردهمالکی و عدمامکان استفاده از تجهیزات جدید کشاورزی و حرکت به سمت مکانیزاسیون این بخش»، «کمتوجهی سیاستگذار به مفاهیم جدی همچون اقتصاد آب» و «کمتوجهی سیاستگذار به تناسب اگرواکولوژیکی یا کشت متناسب با پتانسیلهای منطقهای» از مهمترین ایرادات وارده بهعملکرد بخش کشاورزی کشور هستند که ما را در آستانه بحران قرار دادهاست. درواقع باید اقرار کرد کمبود نگاه تخصصی در وزارتخانههای سیاستگذار در عرصه کشاورزی از مهمترین دلایلی هستند که به بروز بحران منجر شده و خطرات جدی در کمین ایران و محیطزیست است.
خودکفایی؛ اشتباه سیاستگذاری
سیروس جعفری، عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» در ارزیابی وعدههای مداوم مسوولان وزارت جهادکشاورزی مبنیبر برنامهریزی برای خودکفایی در تولید محصولات مختلف کشاورزی گفت: تلاش برای خودکفایی در تامین محصولات مختلف کشاورزی سیاستی اشتباه و ناکارآمد است. پتانسیل کشورهای مختلف در کشت و تولید محصولات کشاورزی، تفاوتهای جدی دارد. برهمیناساس نیز انتظار میرود هر کشوری متناسب با ظرفیتهای خود برای کشت و تولید یک محصول، اقدام کند.
بهعنوان نمونه مالزی کشوری در ارتفاع است و از پتانسیل لازم برای تولید گندم برخوردار نیست؛ بنابراین مفهومی همچون خودکفایی در تولید گندم بهعنوان مادهغذایی مهم در تامین امنیت غذایی افراد، برای این کشور فاقد مفهوم و معنا است. ایران نیز در منطقهای خشک قرار دارد و با بحرانهای آبی مواجه است، هرساله نیز بر شدت بحرانهای آبی افزوده میشود، بنابراین تولید محصولات آببر همچون برنج برای ما بهمنزله ایجاد زیان روشن زیستمحیطی است. کشت گیاهانی همچون نیشکر نیز به دلیل مصرف قابلتوجه آب در ایران پیشنهاد نمیشود. میزان مصرف آب نیشکر حتی از مصرف آب برای تولید برنج نیز بیشتر برآورد میشود. میزان آورده شکر نیشکر بهخصوص در قیاس با چغندر قابلتوجه است، اما با توجه به مصرف پایین آب برای تولید چغندر، تولید این محصول نسبت به نیشکر اولویتدارد. این عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان افزود: ویژگیهای خاک از دیگر مواردی است که پتانسیل تولید یک محصول را در مناطق مختلف تعیین میکند. بهعنوان نمونه باید خاطرنشان کرد؛ خاک ایران آهکی است و تولید انبوه محصولاتی همچون انبه و موز در کشور ما شدنی نیست. حتی همان موزی که در ایران کشت میشود نیز از کیفیت لازم برخوردار نیست.
تولید براساس مزیت
این عضو هیاتعلمی دانشگاه گفت: نسبت تناسب اراضی یا تناسب آگرواکولوژیکی از دیگر فاکتورهای مهم و اثرگذار بر تولید محصولات مختلف کشاورزی است. این شاخص در تعیین محصول مناسب کشت، اهمیت ویژهای دارد. منظور از تناسب آگرواکولوژیکی این است که در هر منطقهای با توجه به ویژگیها و ظرفیتهای آن، محصولات کشاورزی با کمترین هزینه تولید و بیشترین درآمدزایی کشت شوند. این کارشناس صنعت کشاورزی با اشاره به کشت برنج در استانهای کمآب کشور همچون استان اصفهان و فارس گفت: بدونتردید با توجه به بحران کمآبی در کشور و بهخصوص در مناطق مرکزی، تولید محصولات آببر ازجمله برنج در این مناطق، فاقد هر نوع صرفه اقتصادی خواهد بود. درواقع چنانچه سیاستگذاران تولید محصولات کشاورزی را براساس تناسب آگرواکولوژیکی ساماندهی میکردند، شاهد اجرای چنین کشتهای اشتباه و مخربی برای محیطزیست نبودیم.
این عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان افزود: برای رفع بحرانها و مشکلات موردبحث نیازمند اجرای طرح آمایش سرزمینی در بخش کشاورزی هستیم، در این آمایش سرزمینی باید پتانسیل تولید محصولات مختلف کشاورزی در مناطق متفاوت، شناسایی و تعیین شود. این محصولات ابتدا باید نیازهای کشور را مرتفع و مابقی آن روانه بازارهای صادراتی شود. از آنجاکه این محصولات با اتکا به تناسب اکولوژیکی تولید میشوند، صادرات آنها نیز صرفه اقتصادی خواهدداشت. بهعنوان نمونه تولید انار، پسته، زرشک و... در ایران از رقابتپذیری بالایی برخوردار است، حال چرا باید به سمت تولید محصولاتی همچون برنج برویم؟ وی با اشاره به طرح محوری گندم، استقلال مواد غذایی و خودکفایی این بخش گفت: این مفاهیم در دنیای کنونی قابلقبول نیستند، بااینوجود مدیران و سیاستگذاران ما همچنان بر اجرای چنین طرحهایی تاکید دارند.
این عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در پاسخ به سوالی مبنیبر اینکه چرا این دست طرحهای ناکارآمد هنوز از سمت وزارت صمت و وزارت جهادکشاورزی موردتوجه قرار نگرفتهاست، گفت: متاسفانه تصمیمگیران و سیاستگذاران اشرافی به مسائل ندارند. تصمیمگیران حوزه کشاورزی براساس سیاست به مسائل نگاه میکنند. همین نگاه سیاستزده نیز مانع تصمیمگیری اصولی است. جعفری گفت: چنانچه سیاستگذار بر خودکفایی اصرار ورزد، سایر جنبههای تولید مواد غذایی در کشور دچار وقفه خواهدشد. نیاز کشور به تولید برنج سالانه،3میلیونتن برآورد میشود. کشت این حجم از برنج در کشور علاوهبر هدررفت منابع آبی، بهمنزله بیتوجهی به تولید علوفه و سایر مواد غذایی است. درهمینحال باید منتظر تحمیل خسارتهای جدی به اکوسیستم کشور باشیم. این دست سیاستهای ناکارآمد در سایر استانها و در جریان کشت سایر محصولات کشاورزی نیز بهچشم میخورد. بهعنوان نمونه برای بهبود شرایط بهرهوری کشاورزی میتوان در استانی همچون خوزستان که با مشکل کمبود آب مواجهشده، بهجای نخل، محصولات دیگری را کشت کرد.
سیاستگذاری به زیان ایران
این استاد دانشگاه در انتقاد به سیاستهای اتخاذشده در سالهای اخیر در حوزه کشاورزی گفت: برخی از سیاستهایی که در این سالها در حوزه کشاورزی اتخاذشدهاند، به زیان کشور بودهاست. تداوم اجرای این سیاستها در بخش کشاورزی درنهایت کشور را به باد خواهد داد. متاسفانه مراکز دانشگاهی که از تخصص لازم برای مدیریت شرایط برخوردار هستند نیز به صدای کمطنینی تقلیل یافتهاند. این صدا گاهی توسط برخی رسانهها به صدا درمیآید و بهسرعت هم خاموش میشود.
وی درخصوص تامین آب برای بخش کشاورزی گفت: وزارت جهادکشاورزی متولی بخش کشاورزی است، اما تامین آب نیز وابسته به وزارت نیرو است، بااینوجود سیاستگذاران به موضوع مصرف آب در کشاورزی کمتوجهی میکنند. در شرایطی که اقتصاد آب و مفاهیم مرتبط با آن، اساس حاکمیت بهرهوری از منابع آب و سیاستگذاری در حوزه کشاورزی هستند، این مفهوم در کشور ما موردتوجه قرار ندارد، یعنی بسیاری از سیاستگذاران و تصمیمگیران حتی با مفهوم «اقتصاد آب» نیز آشنا نیستند. در اقتصاد آب به شما میگویند؛ اگر یک واحد آب دارید، باید به محصولی اختصاص دهید که بیشترین درآمد را برایتان دارد. در اقتصاد آب، مفاهیمی همچون تامین نیاز داخلی معنا ندارد.
جعفری گفت: نگاهی به سیاست سایر کشورها در حوزه کشاورزی بیندازید. اولویت کشورهای بزرگ و موثری در اقتصاد همچون چین، ایالاتمتحده و... هیچگاه بر توسعه خودکفایی نبودهاست. این عدماولویت تنها به ابرقدرتهای اقتصادی دنیا اختصاص ندارد. نگاهی بهعملکرد اوکراین در حوزه کشاورزی بیندازید. این کشور همواره جزو بزرگترین تولیدکنندگان غلات دنیا بوده و هیچگاه هم بهدنبال خودکفایی نبودهاست.
متولیان غیرمسوول
جعفری گفت: از سیاستگذاران انتظار میرود ظرفیتهای بخشهای مختلف کشور در عرصه کشاورزی را ارزیابی و براساس آن تصمیمگیری کنند، بااینوجود کشاورزان ما در هر منطقهای، هر محصولی را بیتوجه به پتانسیلهای آن، کشت میکنند، برنامهای هم برای اصلاح این شرایط وجود ندارد. متولی اصلی بخش کشاورزی در ایران وزارت جهادکشاورزی است. درهمینحال عملکرد وزارت نیرو و همچنین سازمانبرنامه و بودجهنیز بر عملکرد این نهاد اثرگذار است؛ بااینوجود اقدام دقیق و قابلدفاعی در حوزه کشاورزی انجام نمیشود. وی افزود: فرض کنید شهرستانی نهچندان بزرگ به دلیل اتخاذ سیاستهای ناکارآمد در حوزه کشاورزی ناچار به تخلیه شود. بدونتردید این دست اقدامات عوارض جدی برای کشور بهدنبال خواهدداشت. حال در آن منطقه گندم هم تولید کردیم، آیا ارزش دارد؟ به بیان دقیقتر باید تاکید کرد؛ توسعهای که منجر به تخریب محیطزیست، منابع طبیعی و... شود، نتیجهبخش نخواهد بود.
این استاد دانشگاه درخصوص کشاورزی مکانیزه در کشور گفت: کشاورزی ما مکانیزه نیست. مکانیزاسیون کشاورزی در ایران به اقداماتی همچون شخم زدن و برداشت برخی محصولات محدود میشود. بخشی از این کمبود از نبود کشاورزی متمرکز در کشور نشات میگیرد. ما در کشور کشاورزی خرده مالکی داریم. کشاورزی خرده مالکی هم بهدنبال مکانیزاسیون نیست. هر صاحب ملکی، محصولی را در زمین خود میکارد. بهعلاوه آنکه مکانیزاسیون کشاورزی در شرایطی که زمینهای بزرگ به کشت یک محصول اختصاص مییابد، صرفه اقتصادی خواهدداشت.