«دنیای اقتصاد» مسیر مسقط را تبیین کرد
۳ پرسش از مذاکره

قرار است عباس عراقچی و استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ در امور خاورمیانه، این گفتوگوها را هدایت کنند. اما چه مسیری طی شد که قرار است شنبه مسقط میزبان نمایندگان تهران و واشنگتن باشد؟ مذاکره غیرمستقیم چگونه به مذاکره مستقیم تبدیل خواهد شد؟ و مذاکرهکنندگان باید چه روندی را طی کنند تا اگر توافقی حاصل شود، به سرنوشت برجام دچار نشود؟ روزنامه «دنیای اقتصاد» این پرسشها را در گفتوگو با سه کارشناس حوزه سیاست خارجی به بحث گذاشته است.
«نه» ترامپ به جنگطلبان

مجید محمدشریفی، استادیار گروه روابط بینالملل دانشگاه خوارزمی، در خصوص تفاوت دیدگاه تهران و واشنگتن درباره مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم و دلیل این نوع نگاه گفت: «سخنان ترامپ در روز دوشنبه و اشاره صریح به انجام گفتوگوهای مستقیم با ایران گویای آن است که رئیسجمهور آمریکا، مذاکراتی بدون واسطه و کوتاهمدت را ترجیح میدهد. در مقابل، مقامات جمهوری اسلامی ایران همچنان بر ضرورت انجام مذاکرات غیرمستقیم تاکید میکنند. ترجیح گفتوگوهای مستقیم از سوی آمریکا و ترجیح گفتوگوهای غیرمستقیم از سوی جمهوری اسلامی ایران را چگونه میتوان تبیین کرد؟»
محمدشریفی ادامه داد: «از تاکید ترامپ بر گفتوگوهای مستقیم چنین میتوان دریافت که رئیسجمهور آمریکا با تهیه فهرستی از خواستهها بر آن است تا در کوتاهترین زمان ممکن به یک توافق جامع با ایران دست یابد. تاکید وی بر انجام مذاکرات مستقیم حکایت از آن دارد که تیم سیاست خارجی آمریکا پیش از این با ارزیابی شرایط منطقه و موقعیت جمهوری اسلامی ایران، درخواستهایی روشن و صریح را فهرست کرده و از مقامات ایران میخواهد درباره وجوه مختلف هر یک از این خواستهها گفتوگو کنند.»وی تاکید کرد: «مهمتر اینکه تاکید بر ضرورت انجام گفتوگوی مستقیم از سوی آمریکا گواهی بر این واقعیت است که ترامپ از انجام هرگونه مذاکره طولانیمدت و پرداختن به جزئیات پیچیده فنی اجتناب کرده و خواستار یک معامله در کوتاهترین زمان ممکن است. این بدان سبب است که برخی اعضای تیم سیاست خارجی ترامپ، از جمله مارکو روبیو وزیر خارجه، و مایکل والتز مشاور امنیت ملی همنظر با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، شانس توافق با ایران را ناچیز میدانند و از گزینه نظامی حمایت میکنند. تاکید ترامپ بر گفتوگوهای مستقیم با هدف اجتناب از غلبه دیدگاه جنگطلبان در دولت است.»
به گفته این استاد دانشگاه، در مقابل به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران، مذاکرات غیرمستقیم را مسیری برای شناخت خواستههای آمریکا و پرداختن به ابعاد مختلف این خواستهها و امکان گفتوگو بر سر آنها میداند. به بیانی دیگر میتوان چنین دریافت که مقامات جمهوری اسلامی ایران همچنان در پی فهم ماهیت خواستههای دولت ترامپ هستند و بر آنند تا در فرصت مناسب با بررسی تمام ابعاد و پیامدهای این خواستهها، مسیر تداوم گفتوگوها یا انتخابهای جایگزین را ارزیابی کنند. به نظر میرسد دو سوی مذاکره فهمی متفاوت از نقش زمان در گفتوگوها دارند. درحالیکه ترامپ گذر زمان را به سود خود نمیداند و بر آن است که طولانیشدن مذاکرات میتواند سبب غلبه دیدگاه جنگطلبان شده و وی را به انجام گزینه نظامی (که آن را نامطلوب میداند) سوق دهد، مقامات جمهوری اسلامی ایران گذر زمان را عاملی میدانند که میتواند سبب تعدیل خواستههای آمریکا شده و فرصت کسب امتیازات بیشتری را فراهم کند.»
احتمال توافق بالاست

عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک دانشگاه، نیز در پاسخ به اینکه ارزیابی شما از گفتوگوهای روز شنبه در عمان بین ایران و آمریکا چیست و چه سناریوهایی را برای آن محتمل میدانید، توضیح داد: «اگر روند گفتوگوها خوب پیش برود و امیدواریم که همینطور باشد، شرایط برای یک مذاکرات خوب و توافق فراهم است. به ویژه آنکه اکنون فرصت زیادی هم وجود ندارد و تا پیش از مهرماه باید وضعیت مساله اسنپبک یا مکانیسم ماشه مشخص شود. لذا به نظر نمیرسد مانند دوره برجام شاید یک مذاکره طولانی دوساله باشیم و احتمالا ظرف دو تا سه ماه این مذاکرات باید به نتیجه برسد.»وی ادامه داد: «از سمت داخلی نیز ایران شدیدا به رفع تحریمها نیاز دارد و ترامپ هم نیازمند آن است که درگیری رخ ندهد. چون ترامپ نشان داده که این دوره میخواهد مرد صلح باشد و تمرکز خود را بر شکوفا کردن اقتصاد آمریکا، کاهش تورم و قیمت نفت قرار دهد. همچنین ترامپ با نظرات و سنگاندازیهای دولتها و سیاستمداران دیگر چندان کاری ندارد و عمدتا منافع خود و آمریکا را در نظر دارد.» فرجیراد در خصوص تفاوتها و تشابههای توافق احتمالی در آینده با توافق برجام تاکید کرد: «آقای عراقچی تجربه گفتوگو با آمریکاییها را در زمان برجام دارد و امروز میتواند از آن تجربیات بهره ببرد. ضمن اینکه ترامپ نیز انتخاب خوبی کرده و مذاکرات را در اختیار وزارت خارجه و شخص مارک روبیو قرار نداده است. روبیو نشان داده که تمایلات ضدایرانی دارد و به اسرائیل نزدیک است.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه چه توافقی منافع هر دو طرف را تامین میکند، تشریح کرد: «به نظر میرسد به نفع ایران و آمریکاست که مذاکرات را هر چه زودتر به سرانجام برسانند و وارد مسیری نشوند که یک توافق نصف و نیمه حاصل شود. یعنی به صورتی که تحریمهای ایران تا حدی لغو شود و در مقابل آژانس ماموریت بیشتری در ایران داشته باشد. ایران باید بر لغو تحریمها تاکید داشته باشد و تنها شخص ترامپ است که میتواند نظر کنگره را در این رابطه تامین کند.»
فرجیراد معتقد است در مقابل، تهران نیز باید همانطور که ترامپ خواسته به آمریکا ثابت کند که به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست و همچنین بعد از توافق آمریکا میتواند با ایران روابط اقتصادی داشته باشد.
چرا مذاکره غیرمستقیم؟

حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل، در تشریح این مساله که روند کنونی چگونه شکل گرفت و آیا شروط مذاکره به عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه تغییر یافته است، گفت: «اگر ایران روش مذاکرات غیرمستقیم را انتخاب کرده به این دلیل است که بتواند با نقطهنظرات طرف مقابل کاملا آشنا شود و بتواند نقطهنظرات خود را نیز به آمریکا منتقل کند و اگر به تفاهمی رسیدند به دنبال مذاکرات مستقیم بروند.»
بهشتیپور توضیح داد: «اگر پیشتر مخالفت با مذاکره مطرح شده بود به دلیل یادداشت ریاستجمهوری بود که ترامپ امضا کرد. در آن یادداشت دستورالعملهایی از سوی ترامپ برای همکارانش در وزارت خارجه و وزارت خزانهداری اعمال شده بود. در ایران این برداشت شکل گرفته بود که موارد ذکرشده، پیششرط مذاکرات است. به همین دلیل تهران اعلام کرد مذاکره موضوعیتی ندارد.»
به گفته این کارشناس، اما بعدتر که نامهنگاری بین ایران و آمریکا صورت گرفت، ظاهرا دو طرف به این جمعبندی رسیدند که برای کاهش فشار رسانهای گستردهای که به وجود آمده و میخواهد ایران را مخالف مذاکرات و جنگطلب نشان دهد، تهران مذاکرات غیرمستقیم را بپذیرد. در ادامه نیز با مشخص کردن دستورکارها، دو طرف درمییابند که آیا میتوانند به تفاهم برسند و مذاکرات مستقیم داشته باشند یا خیر.