راهنمای رونق توریسم

فرید قدیری: نبض بازار گردشگری ایران با استناد به نتایج 8 آزمایش داخلی و خارجی، در برخی حوزه‌ها «از کار افتاده» و در برخی دیگر «بسیار ضعیف» می‌‌زند؛ اما احیای این صنعت درآمدزا که پتانسیل درآمدی نزدیک به نفت برای اقتصاد ایران دارد، به دو شکل از جاده «توافق اقتصادی-سیاسی ایران و غرب» امکان‌‌پذیر است. «دنیای‌‌اقتصاد» در یک پرونده تحلیلی-تحقیقی، بازار گردشگری ایران را مورد بررسی قرار داده است تا ضمن چکاپ و عارضه‌‌یابی وضعیت موجود، مجموعه اصلاحات و اقداماتی  را که باید در بیرون و درون این بازار کلیدی رخ دهد به سیاستگذار معرفی کند.

اختلال در جاذبه «توریسم»

نتایج آزمایش‌‌های هشت‌گانه بازار سفر، تفریح و صنعت گردشگری ایران با فاکتورهای کلیدی همچون «مسافرت‌‌های داخلی»، «توریست‌‌های خارجی»، «جاذبه‌‌ تاریخی، میراثی و اقلیمی و فرهنگی ایران» و همچنین «روند سفر در جهان و کشورهای با توریسم مشابه ایران» نشان می‌دهد، اوضاع این بخش اقتصاد درست از مقطع «خروج یک‌‌طرفه آمریکا از برجام» یعنی از اواخر دهه 90، به سمت «رکود» یا «خواب سفر و گردشگری» چرخید و سال به سال، از «وضعیت نرمال» فاصله گرفت.

هر چند همزمانی «تنش‌‌های برجامی» با پاندمی «کرونا و قرنطینه‌ها» که مستقیم روی نبض گردشگری کشورها اثر سوء گذاشت، باعث این تصور در ذهن متولی بازار گردشگری ایران شد که «ریشه سقوط نبض سفر توریست‌‌های خارجی به کشورمان به خاطر رکود کرونایی» است.

اما یکی از همین آزمایش‌‌های هشت‌گانه که به «شناسایی دقیق آثار به جا مانده از عصر کرونا در توریسم کشورها» اختصاص دارد، ضمن رد فرضیه اثر کرونا بر گردشگری خارجی ایران، مشخص می‌‌کند سیاستگذار این بخش، در تشخیص «بیماری‌‌ توریسم ایران» دچار «خطای دید» است. مشکل، تغییر شرایط اقتصادی ایران و همچنین ارتباط با کشورها در سال‌های گذشته است که از یک‌‌سو «هزینه سفرهای داخلی» را بسیار افزایش داد و از سوی دیگر، «شرایط سفر توریست‌‌های کشورهای غربی به ایران» را نسبت به قبل سخت یا غیرممکن کرد.

در حال حاضر بازار جهانی گردشگری به لحاظ «تعداد توریست‌‌های خارجی» به وضعیت قبل از کرونا یعنی «مسافرت‌‌های خارجی 2019» برگشته و افت‌‌های سالانه تا 90 درصدی «نبض سفر گردشگران به مقاصد بین‌المللی» که از 2020 تا 2022 اتفاق افتاده بود، در 2023 و 2024 به نوعی جبران شد. این آزمایش می‌گوید، سال گذشته میلادی، اثر منفی «کرونا» در بازارهای گردشگری از بین رفت. با این حال «ورود گردشگر خارجی به ایران» در یک‌سال گذشته همچنان در سطح بسیار پایین نسبت به سال 98 قرار داشت. این دومین آزمایش است که اوضاع را نامناسب نشان می‌دهد.

تعداد گردشگران خارجی وارد شده به کشور در یکی دو سال گذشته به اندازه «نصف سال رونق (98)‌» در این حوزه بوده است. سال 98 نزدیک به 9 میلیون توریست از کشورهای مختلف به ایران سفر کردند و 11.8 میلیارد دلار درآمد از این محل نصیب اقتصاد ایران شد. آن سال «داغ‌‌ترین دوره سفر به ایران» در مقایسه با سال‌های دهه 90 شناخته شد. اما در سال گذشته با وجود آنکه نبض «ورود توریست به مقاصد جهانی گردشگری» به سال‌های قبل از کرونا برگشت و تعداد گردشگران خارجی در کل این بازار جهانی به حالت «طبیعی» کاملا نزدیک شد، «توریسم ایران همچنان از مزایا و عواید توریست خارجی» کم‌‌بهره ماند؛ پارسال حدود 4 میلیون مسافر خارجی به ایران آمدند که متولی این بخش، همه آنها را گردشگران خارجی معرفی کرده است. اما به نظر می‌‌رسد بخشی از افرادی که توریست خوانده می‌شوند، برای «تفریح و گردش» نیامده‌‌اند بلکه احتمال خیلی زیاد افرادی هستند که برای کسب و کار یا پیدا کردن شغل (اتباع خارجی) به کشورمان سفر کردند و جزو آمار توریست اعلام شده‌‌اند.

آزمایش «مسافرت ایرانی‌‌ها» سومین مرحله چکاپ بازار گردشگری است که نتایج آن می‌گوید، نوروز امسال، 60 درصد از جمعیت ایران، «مسافرت نرفتند». این «رکود سفرهای داخلی» محدود به امسال هم نیست. یک آمار رسمی مربوط به سال 1400 نیز اعلام می‌‌کند، در طول آن سال، 70 درصد خانوارهای ساکن در کشور، سفر نرفتند و سفر مابقی، «کیفیت قابل‌‌قبول» نداشته است به‌طوری‌که 58 درصد خانوارهای سفر رفته، «حتی یک‌‌شب» هم در مقصد، اقامت نداشتند.

شاید نبض بسیار پایین مسافرت‌‌های 1400 به کرونا نسبت داده شود اما در سال 1402، میزان مسافرت‌‌ها فقط 17 درصد افزایش پیدا می‌‌کند که باز هم «وضعیت نامناسب» است. مقایسه نبض «مسافرت داخلی» ایرانی‌‌ها با کشورهای مختلف بیانگر فقر «تفریح و گردش» خانوارهای ایرانی است. در جایی مثل آمریکا و دیگر کشورهای غربی، متوسط «میزان مسافرت داخلی» افراد سه بار در سال است.

جواب آزمایش سفرهای داخلی با داده‌های «هزینه‌‌کرد خانوارها برای تفریح و مسافرت» تکمیل می‌شود؛ داده‌های رسمی درباره روند میزان هزینه‌‌کرد خانوارها برای «اوقات فراغت» شامل تفریح و سفر از سال 85 تا سال قبل ‌‌از شروع کرونا نشان می‌دهد، بودجه‌‌ای که ایرانی‌‌ها در سال 98 برای «تفریح و سرگرمی» اختصاص دادند حدود سه برابر سال 85 بوده و رقمی که برای «هزینه محل اقامت و مسافرت‌‌های دسته‌‌جمعی» صرف کردند نیز دو برابر شده است. اما هزینه‌‌کرد واقعی خانوارها برای این موضوعات –پس ‌‌از کسر اثر تورم- نه‌تنها افزایش پیدا نکرده که 70 درصد افت کرده است. این به معنای آن است که سهم سفر در سبد هزینه خانوارها به دلیل «تورم عمومی بالا به ویژه در حوزه خوراکی و اجاره مسکن» در سال‌های پس ‌‌از جهش نرخ دلار (سال 97 به بعد) به‌شدت کاهش یافته و در عین حال، کیفیت مسافرت ایرانی‌‌ها نیز به سمت «سفر بدون اقامت شبانه یا چادرخوابی و...» سقوط کرده است.

به این ترتیب، نتایج چکاپ تا اینجا مشخص می‌‌کند، نه «مسافرت ایرانی‌‌ها در داخل» حال و روز خوبی دارد و نه «مسافرت خارجی‌‌ها به ایران». وزن توریسم در تولید ناخالص داخلی، آزمایش دیگری است که آن هم نشان می‌دهد، سهم بخش گردشگری در تولید ناخالص داخلی جهانی 10 درصد است اما در ایران این سهم در سال‌های اخیر به حدود 2 تا 3 درصد کاهش یافته است. گردشگری برای کشور ترکیه در سال گذشته 49 میلیارد دلار درآمد رقم زد اما درآمد گردشگری ایران از این محل (ورود توریست خارجی) در سال‌های اخیر به حدود 4 تا 4.5 میلیارد دلار محدود بود.

ایران در بین مقاصد گردشگری جهانی، رتبه‌‌ قابل بیان ندارد. با وجود آنکه توریسم کشورمان چهار ویژگی شاخص و منحصر به فرد دارد و این برتری‌‌ها، نیروی جاذبه برای به تور انداختن توریست‌‌های خارجی محسوب می‌شوند اما به دلایل مشخص این تور قدرت شکار ندارد. آزمایش رده‌‌بندی مقاصد توریست‌‌های خارجی براساس تعداد گردشگر وارد شده به هر مقصد نشان می‌دهد، ایران در رتبه 48 قرار دارد. این جایگاه پایین در شرایطی است که ایران «پنجمین کشور تاریخی جهان، کشور چهارفصل به لحاظ آب‌‌وهوا، دهمین کشور به لحاظ میراث ثبت جهانی و همچنین کشوری با 300 رشته صنایع دستی از کل 600 رشته در جهان» است. ایران در شاخص توسعه گردشگری و سفر نیز در سال 2023 از بین 119 کشور، در رتبه 73 قرار گرفت در حالی که ترکیه بیست‌و‌نهم شد.

آخرین آزمایش توریسم ایران به «وزن گردشگر خارجی در مقایسه با وزن گردشگر داخلی» اختصاص دارد. در کشورهای مختلف جهان، به‌طور میانگین 30 درصد از کل گردشگران را «توریست خارجی» تشکیل می‌دهد. این رقم برای بازار گردشگری ایران 10 درصد است در حالی‌که برای ترکیه، 45 درصد. این آزمایش‌‌ها اثبات کرد، «شرایط بازار گردشگری ایران»، اصلا مناسب نیست و جایگاه واقعی آن در توریسم جهان لطمه شدید خورده است.

علل ناخوشی بازار گردشگری

عارضه‌‌یابی‌‌های صورت گرفته در بررسی‌‌ «دنیای‌‌اقتصاد» درباره وضعیت ناخوش بازار گردشگری ایران، هم در حوزه سفرهای داخلی و هم توریست‌‌های خارجی مشخص می‌‌کند، دو علت برای اولی و سه علت نیز برای دومی مطرح است. تورم عمومی بالا و تقویم رسمی «غیرتفریحی» کشور باعث شده «مسافرت و گردش» در زندگی ایرانی‌‌ها به عنصری «گران» و «غیرقابل دسترس» تبدیل شود. میانگین تورم عمومی سالانه در کشور از سال 98 تا‌کنون به 1.5 برابر روند سه دهه قبل رسید.

هزینه سفر در سال‌های اخیر پا به پای قیمت سایر کالاها و خدمات رشد کرد و بخشی از خانوارها برای تامین کالاهای ضروری‌‌شان از جمله مسکن و خوراکی، قید مسافرت را زدند. همچنین «فقر تعطیلات منظم هفتگی» به دلیل ایراد تعطیلاتی تقویم رسمی کشورمان در مقایسه با «آخرهفته دو‌روزه» در تقویم حداقل 100 کشور جهان نیز سبب شده «فرصت مناسب» برای مسافرت ایرانی‌‌ها در طول سال به غیر از تعطیلات مناسبتی فراهم نباشد. موانع «ورود توریست خارجی» به بازار گردشگری ایران نیز شامل عملیات «ایران‌هراسی» از سوی کشورهای متخاصم، ضعف زیرساخت‌‌ها و تاسیسات گردشگری در داخل و همچنین برخی فعالیت‌‌ها در سال‌های اخیر نسبت به گردشگران خارجی در برخی شهرها می‌شود.

66 copy

گردشگری ایران در انتظار سه تحول

بررسی‌‌های «دنیای‌‌اقتصاد» درباره نحوه درمان توریسم ایران حاکی است، این بازار به خواب‌رفته برای بازگشت به «مدار رونق» نیازمند سه تحول در درون و بیرون این بخش است.

گام اول، «پیگیری سیاست تنش‌‌زدایی با هدف تقویت ارتباط با جهان» است. دوستی بیشتر و پایدار با کشورها باعث «جلب گردشگر» می‌شود و برعکس. بخش قابل توجهی از آنچه در سال 98 باعث قله‌‌پیمایی آمار ورود توریست خارجی به ایران شد، نتیجه توافقی بود که چند سال قبل از آن بین ایران و غرب برسر برجام به دست آمد.

رونق ورود توریست خارجی، باعث «رونق کسب و کار فعالان بازار گردشگری» می‌شود که نتیجه آن، «توسعه خدمات و تاسیسات تفریحی و گردشگری در کشور» و افزایش سطح عرضه خدمات در این بازار و در نهایت، «دسترسی مناسب کیفی و کمی گردشگران داخلی به امکانات تفریحی و مسافرتی» است.

به بیان دیگر، خروج از انزوا هم به نفع «حوزه توریسم خارجی» و هم در میان‌‌مدت و بلندمدت به نفع «بازار سفرهای داخلی» خواهد شد.

گام دوم، «بهبود سریع زیرساخت‌‌ها و خدمات بازار گردشگری» است. این مهم با «جلب سرمایه خارجی» امکان‌‌پذیر است. سابقه حضور شرکت‌های خارجی سرمایه‌‌گذار در صنعت هتل و تاسیسات تفریحی و گردشگری ایران طی سال‌های قبل از خروج آمریکا از برجام، بیان‌‌کننده پتانسیل این بخش برای سرمایه‌‌گذاری گسترده است. طی سال‌های 92 تا 1400، مبلغی معادل 2.7 میلیارد دلار سرمایه‌‌ خارجی در این بخش جذب شد که البته با توجه به سهم حدود 3 درصدی این بخش از کل سرمایه‌‌گذاری‌‌ها، ظرفیت جذب سرمایه خارجی آن بیشتر از این رقم است.

بررسی‌‌های «دنیای‌‌اقتصاد» در این باره نشان می‌دهد، تعداد هتل‌‌های موجود در ایران یک‌‌چهاردهم کشوری همچون اسپانیا به عنوان برترین مقصد جهانی توریست‌‌های خارجی است. سرانه اتاق‌‌های اقامتی در بازار گردشگری ایران (در هتل‌‌ها) به ازای هر 100 نفر، رقمی برابر با 0.1 است اما این شاخص برای مقاصد اصلی توریست خارجی در جهان چیزی بین 1.8 تا 2 اتاق است. این مقایسه، تاییدکننده «استعداد جذب سرمایه خارجی» در این بخش از اقتصاد ایران است.

گام سوم اصلاحات به نفع «بازار گردشگری» نیز تامین امنیت، ایمنی و آسایش توریست‌‌های سفر کرده به داخل است. ایران در شاخص امن‌‌ترین کشورها برای سفر، تقریبا جایگاهی ندارد. این وضعیت لازم است اصلاح شود با این هدف که «رونق ورود توریست می‌تواند درآمدی نزدیک به درآمد صادرات نفت» برای اقتصاد ایران به ارمغان بیاورد.

آورده توافق‌‌احتمالی برای بازار گردشگری

پیش‌‌بینی می‌شود، توافق ایران و غرب برای رفع تنش‌‌ها که قرار است با «توافق اقتصادی» تکمیل شود، به دو شکل «بازار گردشگری» را متحول کند. بررسی‌‌های «دنیای‌‌اقتصاد» در این باره نشان می‌دهد، حل تنش‌‌های سیاسی در حوزه بین‌الملل، نبض «ورود توریست به ایران» را دست‌‌کم تا قله سال 98 و در حالت مورد انتظار، تا بیش از دوبرابر آن قله، افزایش می‌دهد. این بازار پتانسیل جذب 20 میلیون گردشگر از کشورهای مختلف هم همسایه‌ها و هم از اروپا و آمریکا را دارد. بیش از یک میلیارد نفر توریست در جهان، سالانه به مقاصد مختلف سفر می‌‌کنند به‌طوری‌که نیروی جاذبه توریسم ایران در صورت نبود موانع و مزاحم، حتما می‌تواند سهم دندانگیر از این بازار عظیم را به سمت خود جذب کند. جذب 20 میلیون گردشگر یعنی درآمد حداقل 30 میلیارد دلاری در سال که این رقم یعنی «رقابت توریسم با نفت». آورده دوم «توافق اقتصادی ایران و غرب در پی توافق سیاسی» برای بازار گردشگری کشورمان، شکل‌‌گیری آزادراه سرمایه خارجی است.

  گردشگری در انتظار دیپلماسی