چرا سیاستهای حمایتگرایانه در بلندمدت اثر معکوس بر شاخصهای اقتصادی دارد؟
روزنامه شماره ۶۲۲۰
سیاستهای حمایتگرایانه نظیر تعرفه، شبیه ماه عسل است؛ اما در بلندمدت اثر تخریبی بر اقتصاد خواهد داشت. ترامپ به تازگی تعرفههای جدیدی را بر کشورهای مختلفی همچون کانادا و چین اعمال کرده است. به گفته کارشناسان، در این شرایط با تداوم سیاستهای تعرفهای، آمریکا نهتنها درگیر افزایش هزینههای تولید و تورم داخلی خواهد شد، بلکه با واکنشهای تلافیجویانه سایر کشورها نیز مواجه میشود. تجربه جنگ تجاری با چین در دوره اول ترامپ نشان داد که این سیاستها در نهایت به ضرر تولیدکنندگان و مصرفکنندگان آمریکایی تمام میشود. کاهش صادرات بهدلیل اعمال تعرفههای متقابل، زیانهای اقتصادی گستردهای به بار آورده و بسیاری از صنایع، بهویژه کشاورزی و فناوری را با مشکلات جدی روبهرو خواهد کرد. از سوی دیگر، افزایش هزینههای تولید ناشی از تعرفههای سنگین، رقابتپذیری شرکتهای آمریکایی را در بازارهای جهانی کاهش میدهد. این روند باعث میشود که شرکتها برای کاهش هزینهها، تولید خود را به کشورهای دیگر منتقل کنند که برخلاف هدف ترامپ برای احیای صنعت داخلی خواهد بود. علاوه بر این، تعرفهها با افزایش قیمت کالاهای مصرفی، قدرت خرید خانوارها را کاهش میدهند و در نتیجه، به رشد اقتصادی نیز آسیب میزند. علاوه بر پیامدهای اقتصادی، سیاستهای تعرفهای ترامپ میتواند تبعات سیاسی و ژئوپلیتیک نیز به همراه داشته باشد. یکی از مهمترین این تبعات، کاهش اعتماد شرکای تجاری به ایالات متحده است. بسیاری از کشورها، از جمله متحدان سنتی آمریکا مانند اتحادیه اروپا، ژاپن و کانادا بهدلیل سیاستهای تجاری غیرقابل پیشبینی ترامپ، به دنبال کاهش وابستگی به بازار آمریکا و ایجاد پیمانهای تجاری جایگزین هستند. این روند میتواند در بلندمدت نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا را در سطح جهانی کاهش دهد. همچنین تشدید جنگهای تجاری و اعمال تعرفههای بیشتر میتواند به بیثباتی بازارهای مالی منجر شود. سرمایهگذاران معمولا به سیاستهای اقتصادی پایدار و قابل پیشبینی نیاز دارند؛ اما سیاستهای ترامپ با ایجاد فضای عدم اطمینان میتواند منجر به فرار سرمایه و کاهش سرمایهگذاریهای بلندمدت شود.