۲۷مدیر کسبوکار تجدیدپذیر به «دنیایاقتصاد» اعلام کردند
وضعیت قرمز انرژی سبز

سینا ولیمیرزا: بوروکراسی «فضای کسبوکارهای تجدیدپذیر» را مخدوش کرده است. با اینکه قرار بود تجدیدپذیرها دوای ناترازی برق باشند و دولت از آنها برای عبور از بیبرقی استفاده کند، اما رویکردی که وزارت نیرو در پیش گرفته، باعث شده است تا سرمایهگذاران از ورود به این فضا دلزده شوند. پاسخ 27فعال حوزه انرژی به «دنیایاقتصاد» نشان میدهد، امسال نهتنها ناترازی بدتر خواهد شد، بلکه به نظر میرسد مجموع اقدامات وزارت نیرو برای تحریک انگیزه سرمایهگذاران به توسعه تجدیدپذیرها نتیجه عکس داشته است. در واقع خروجی این تصمیمات ایجاد فضای کسبوکار نهچندان جذاب و در عین حال بسته بوده که امکان جذب سرمایههای بزرگ و کوچک به این حوزه را کمرنگ کرده است. 85درصد حاضران در نظرسنجی «دنیایاقتصاد» تمایل خود به سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر را کم و دلیل این موضوع را موانع مالی و بوروکراسی میدانند.
به عقیده 27فعال اقتصادی، همکاری بخش خصوصی و دولتی میتواند موانع مالی و ساختاری را کاهش دهد. حمایتهای دولت در تامین تجهیزات، هزینههای اولیه را کاهش میدهد و ریسک پروژهها را پایین میآورد. تضمین خرید برق با قیمت منصفانه، سودآوری را تضمین خواهد کرد، جذابیت سرمایهگذاری را افزایش خواهد داد و توقف قیمتگذاری دستوری توسط بازار را کارآمدتر خواهد کرد. همچنین مدلهای PPP (مشارکت عمومی-خصوصی) میتوانند با تجمیع منابع مالی، ریسک سرمایهگذاری در این بازار پرظرفیت را تقسیم کنند. این همکاریها میتوانند با افزایش اعتماد و شفافیت، سرمایهگذاری در تجدیدپذیرها را تسریع کنند.
پاسخها نشان میدهد که ناترازی برق چالشی جدی برای اقتصاد ایران است و انرژیهای تجدیدپذیر راهکاری کلیدی برای رفع این مشکل هستند. با این حال، موانع مالی، بوروکراسی و سیاستهای غیررقابتی مانع توسعه این بخش شدهاند. تمایل بالای فعالان به سرمایهگذاری، پتانسیل رشد را نشان میدهد، اما تحقق آن نیازمند اصلاحات ساختاری در تامین مالی، قوانین و بازار برق است. سیاستگذاری باید بر کاهش هزینههای سرمایهگذاری، ایجاد مشوقهای واقعی و تقویت بخش خصوصی متمرکز شود. این مجموعه تدابیر میتواند نقطه پایانی بر سلطه «ناترازی» بر صنعت و تولید کشور باشد و زمینه را برای استقرار رشد اقتصادی پایدار فراهم آورد.
پرسش اول: پیشبینی ناترازی برق
90درصد فعالان اقتصادی در پاسخ به این پرسش که «شما حجم ناترازی برق در سالجاری را نسبت به سال گذشته چگونه پیشبینی میکنید؟» اعلام کردهاند حتما در سالجاری ناترازی بیشتر خواهد شد.
ناترازی برق (کمبود عرضه نسبت به تقاضا) یکی از چالشهای کلیدی اقتصاد ایران است که بر تولید صنعتی، رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی تاثیر میگذارد. پیشبینی اکثریت (89درصدی) پاسخدهندگان، مبنی بر افزایش ناترازی برق در سال 1404 نشاندهنده تداوم فشار بر زیرساختهای انرژی کشور است. از منظر اقتصادی، تداوم روند افزایشی ناترازی میتواند کاهش تولید صنعتی، افزایش هزینههای اقتصادی و تحمیل فشار مضاعف بر شهروندان و تجار را در پی داشته باشد. قطعی برق موجب کاهش ظرفیت تولید، افزایش هزینههای عملیاتی و کاهش رقابتپذیری صنایع میشود. همچنین کسبوکارها برای جبران ناترازی به ژنراتورهای گرانقیمت یا توقف تولید متوسل میشوند که هزینههای تولید را بالا خواهد برد. نکات ذکرشده نیاز به سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی، بهویژه تجدیدپذیرها را برجسته میکند. البته این پیشبینی با توجه به رشد تقاضای برق و محدودیتهای عرضه (مانند تحریمها و کمبود سرمایهگذاری) دور از ذهن به نظر نمیرسد. بیتوجهی به افزایش ناترازی میتواند رشد اقتصادی را که در سالهای اخیر در محدوده 2 تا 4درصد بوده، تضعیف کند. نکته قابلتوجه اظهارات اخیر وزیر نیرو مبنی بر کاهش ناترازی در سال آینده تا ۱۰هزار مگاوات است؛ پیشبینیای که تنها یک نفر از میان 27کارشناس شرکتکننده در نظرسنجی با آن موافق است.
پرسش دوم: زیان کسبوکارها از ناترازی
27فعال اقتصادی در پاسخ به این سوال که «آیا در سال گذشته کسبوکار شما از ناترازی انرژی دچار زیان شده است؟» اعلام کردهاند در کسبوکار خود اغلب از قطع برق زیان دیدهاند. پاسخ 20نفر از 27نفر گزینه «بله» و پاسخ 7نفر دیگر گزینه «خیر» بوده است. در واقع 74درصد از کسبوکارهای پاسخدهنده زیان ناشی از ناترازی برق را تجربه کردهاند که نشاندهنده تاثیر گسترده این مشکل بر اقتصاد است. از منظر اقتصادی، زیان ناشی از قطعی برق، هزینههای اضافی که متحمل بنگاهها شده در کنار توقف تولید، بهوضوح سودآوری بنگاهها را در سال گذشته کاهش داده است. تداوم مستمر زیانهای ناشی از ناترازی میتواند انگیزه سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی را کاهش دهد و به خروج سرمایه از کشور منجر شود. همچنین کسبوکارهای کوچکتر که توان مالی کمتری برای جبران ناترازی دارند، در برابر این اتفاقات آسیبپذیرتر هستند که میتواند نابرابری اقتصادی را تشدید کند. یافتهها ضرورت سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر را برای کاهش زیانهای اقتصادی و افزایش تابآوری کسبوکارها نشان میدهد.
پرسش سوم: تمایل به سرمایهگذاری در تجدیدپذیرها
در این بخش از فعالان اقتصادی پرسیده شده که «آیا شرکت شما قصد سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر را دارد؟» که 23نفر به این پرسش، پاسخ «بله» دادهاند. تمایل بیش از 85درصد فعالان اقتصادی به سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر نشانهای از جذابیت بالقوه این بخش است. تمایل به سرمایهگذاری در این بخش میتواند به افزایش ظرفیت تولید برق، کاهش ناترازی و رشد اقتصادی پایدار منجر شود. همچنین تقاضای بالا برای سرمایهگذاری، مشروط به رفع موانع، فرصت جذب سرمایه داخلی و خارجی را افزایش میدهد. عدمتمایل 15درصدی مدیران کسبوکار ممکن است به دلیل نااطمینانیهای اقتصادی (نوسانات ارزی و تحریمها) یا موانع ساختاری (بوروکراسی) باشد. این تمایل با توجه به پتانسیل بالای ایران در انرژی خورشیدی و بادی و نیاز به تنوعبخشی به منابع انرژی، نقطه قوتی برای توسعه بخش تجدیدپذیر است.
پرسش چهارم: جاذبهها و دافعههای تجدیدپذیرها
فعالان اقتصادی همچنین به این سوال پاسخ دادند که «در صورت تمایل به سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، عوامل موثر بر تصمیمگیری شما کداماند؟» هفتنفر به گزینه کاهش اثر منفی ناترازی بر کسبوکار، 16نفر به کسب سود از فروش برق تجدیدپذیر، سهنفر به متنوعسازی سبد درآمد و یک نفر به ارتقای تصویر برند و مسوولیت اجتماعی اشاره کردند. بنابراین اکثریت پاسخدهندگان، انگیزه سودآوری از فروش برق را دلیل اصلی سرمایهگذاری میدانند که نشاندهنده رویکرد اقتصادی و بازارمحور کسبوکارهاست؛ انگیزهای که سیاستگذار دولتی از اهمیت توجه به آن غافل است. درحالحاضر جذابیت فروش برق تجدیدپذیر به سیاست خرید تضمینی دولت و قیمتگذاری مناسب وابسته است. قیمتگذاری دستوری (پایینتر از هزینه تولید) میتواند این انگیزه را تضعیف کند. در وهله دوم فعالان اقتصادی به دنبال کاهش زیانهای ناشی از قطعی برق هستند که نشاندهنده استراتژی دفاعی برای حفظ پایداری کسبوکار آنهاست. این ترکیب انگیزهها نشان میدهد که سیاستگذاری باید بر تقویت سودآوری از طریق خرید تضمینی منصفانه و کاهش ریسکهای عملیاتی تمرکز کند.
پرسش پنجم: ارزیابی فضای سرمایهگذاری
در پرسش بعدی از فعالان حوزه انرژی پرسیده شده که «فضای موجود برای سرمایهگذاری بخش خصوصی در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟» در پاسخ به این سوال، ششنفر اعلام کردهاند فضا باز و جذاب است، 10نفر اعلام کردهاند فضا بسته اما جذاب است، هشتنفر اعلام کردهاند فضا باز است ولی جذابیت کافی ندارد، ضمن اینکه سهنفر فضا را بسته و غیرجذاب دانستهاند. با تجمیع گزینهها اکثریت 67درصدی فضا را بسته (37درصد) یا فاقد جذابیت کافی (30درصد) میدانند که نشاندهنده موانع ساختاری در جذب سرمایهگذاری است. فضای بسته به دلیل بوروکراسی، تحریمها و محدودیتهای مالی، هزینههای ورود به بازار را افزایش داده است. از سوی دیگر 37درصد شرکتکنندگان جذابیت را به پتانسیل بازار (تقاضای بالای برق) و 22درصد به فرصتهای موجود نسبت میدهند، اما این جذابیت به دلیل موانع محقق نشده است. فضای نامناسب سرمایهگذاری، رشد ظرفیت تجدیدپذیرها را کند کرده و عدم تمایل ناترازی برق را تشدید خواهد کرد. در سیاستگذاری در حوزه تجدیدپذیرها باید بر کاهش بوروکراسی و افزایش جذابیت از طریق مشوقهای مالی تمرکز شود.
پرسش ششم: چالشهای توسعه تجدیدپذیر
در پرسش بعدی از افراد پرسیده شد که «بزرگترین چالش در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در کشور از نظر شما چیست؟» که 6نفر مسائل مجوزدهی و بوروکراسی و 17نفر تامین مالی و دسترسی به سرمایه را عنوان کردهاند. انتخاب گزینه «مشکلات تامین مالی و دسترسی به سرمایه» از سوی اغلب افراد، بهعنوان بزرگترین چالش، نشاندهنده محدودیتهای نقدینگی در اقتصاد ایران است. همچنین باید دانست تحریمها و نرخ بهره بالا، دسترسی به سرمایه را محدود کرده و هزینههای پروژههای تجدیدپذیر را افزایش داده است. در مرتبه دوم مدیران حوزه انرژیهای تجدیدپذیر مشکلات مجوزدهی را مانع اصلی میدانند که هزینههای زمانی و مالی پروژهها را بالا برده و بازده سرمایهگذاری را کاهش داده است. همچنین چالشهای قیمتگذاری دستوری و عدمشفافیت در مالکیت برق تولیدی، انگیزه سرمایهگذاری را تضعیف میکند. این چالشها نشاندهنده نیاز به اصلاحات ساختاری در نظام مالی، قوانین و بازار برق است.
پرسش هفتم: پیشبینی ظرفیت جدید
در پرسش بعدی پرسیده شده «تصور میکنید در سال 1404 چندهزار مگاوات برق تجدیدپذیر جدید ایجاد شود؟» از بین پنجگزینه مختلف، چهارنفر گفتهاند بیش از ۳هزار مگاوات، 12نفر به بیش از هزار مگاوات رای دادهاند و هشتنفر نیز به گزینه کمتر از هزار مگاوات رای دادهاند. در واقع اکثریت پاسخدهندگان، پیشبینی میکنند ظرفیت جدید کمتر از 3هزار مگاوات باشد. این نکته نشاندهنده رشد کند این بخش در سال آینده است. دلایل اصلی ظرفیت پیشبینیشده را میتوان موانع مالی، بوروکراسی و تحریمها دانست؛ عواملی که هر کدام محدودیتهای سرمایهگذاری را تشدید میکنند. با توجه به پیشبینی افزایش حجم ناترازی در سال آینده، توسعه کمتر از 3هزار مگاواتی ظرفیت نمیتواند ناترازی برق را بهطور معناداری در کوتاهمدت کاهش دهد. کارشناسان معتقدند تحقق ظرفیتهای بالاتر (مثل 5هزار یا 10هزار مگاوات)، نیازمند جذب سرمایه خارجی و تسهیلات داخلی است.
پرسش هشتم: سنجش عملکرد وزارت نیرو
در سوال دیگری، از افراد خواسته شده به عملکرد وزارت نیرو در زمینه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر نمره بدهند؟
11نفر نمره متوسط و 10 نفر نمره بسیار بد را انتخاب کردهاند. عملکرد ضعیف تا متوسط وزارت نیرو (93درصد نمرات در بازه یک تا ۳) نشاندهنده ناکارآمدی سیاستگذاری در این حوزه است. عدمموفقیت در جذب سرمایه، تسهیل مجوزها و ایجاد مشوقهای موثر، توسعه تجدیدپذیرها را آهستهتر از نیاز کشور کرده است. از سوی دیگر عملکرد ضعیف بخش دولتی، اعتماد بخش خصوصی را کاهش میدهد. افزایش مداخلات دستوری در کنار غفلت از مکانیزمهای بازارمحور، جذابیت تجدیدپذیرها را برای سرمایهگذاران کاهش داده است. در حالی که سودآوری، محور اصلی تصمیمسازی بنگاههاست؛ همان نکتهای که در پاسخهای پرسش چهارم با اکثریت 59درصدی تاکید بر «کسب سود از فروش برق تجدیدپذیر» بهروشنی بیان شده است.
پرسش نهم: مهمترین اقدام برای توسعه
در این سوال کیفی، «دیدگاه فعالان حوزه انرژی، پیرامون مهمترین اقدام برای توسعه بخش انرژیهای تجدیدپذیر در ایران» پرسیده شده که پاسخهای کلیدی عمدتا حول تامین مالی و تسهیلات ارزانقیمت یا اصلاح ساختار بازار برق و حذف قیمتگذاری دستوری میچرخد. پاسخهای کیفی فعالان اقتصادی بر موانع کلیدی اقتصاد ایران از جمله کمبود نقدینگی، بوروکراسی و مداخلات دولتی متمرکز هستند. همچنین آنها معتقدند تسهیلات ارزانقیمت میتواند هزینههای اولیه پروژهها را کاهش دهد و بازگشت سرمایه را تسریع کند. سادهسازی مجوزها، میتواند هزینههای غیرمالی پروژهها را کاهش و جذابیت سرمایهگذاری را افزایش دهد. حذف قیمتگذاری دستوری و توسعه تابلوی سبز بورس انرژی، با تقویت سودآوری، توسعه بخش تجدیدپذیر را تقویت خواهد کرد. در کنار مسائل اقتصادی و فنی، افزایش آگاهی عمومی و صنعتی میتواند تقاضای داخلی برای انرژی پاک را بالا ببرد. البته این اقدامات نیازمند هماهنگی بین سیاستهای پولی، تجاری و انرژی در میان نهادهای سیاستگذاری کشور است.
پرسش دهم: اولویتهای کلیدی شرکتها
در سوال دیگر، اولویتهای کلیدی کسبوکار افراد در دوسال آینده در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر پرسیده شده که افراد عمدتا بر توسعه نیروگاههای خورشیدی، تشویق به استفاده از پنلهای خورشیدی، سرمایهگذاری در تولید تجهیزات داخلی، فرهنگسازی و احداث نیروگاههای کوچکمقیاس متمرکز بودند. اولویتهای پاسخدهندگان، نشاندهنده استراتژیهای رشد و تابآوری در برابر محدودیتهاست. تمرکز بر پروژههای خورشیدی به دلیل پتانسیل بالای ایران، میتواند به کاهش ناترازی و افزایش تولید کمک کند. افزایش تقاضای داخلی میتواند بازار تجدیدپذیرها را گسترش دهد و اقتصاد مقیاس را تقویت کند. این اولویتها نیازمند حمایت دولتی در قالب تسهیلات و کاهش موانع است.
پرسش یازدهم: فرصتهای همکاری بین بخش خصوصی و دولتی
در سوال پایانی نیز از افراد پرسیده شده که «چه فرصتهایی در همکاری بین بخش خصوصی و دولتی میبینید که میتواند روند توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را تسهیل کند؟» از بین پاسخهای مختلف، چند گزینه کلیدی خارج شده که تامین تجهیزات توسط دولت، تسهیل صدور مجوزها، سرمایهگذاری مشترک، خرید تضمینی برق تجدیدپذیر و کاهش دخالت دولت در بازار مهمترینها هستند.