برای صدساله شدن نخست باید متولد شد
هفته کاری چهار روزه برای کل سازمان

«اندرو بارنز»، کارآفرین نیوزیلندی در سال ۲۰۲۰ کتابی با عنوان «هفته کاری چهارروزه» منتشر کرد که در آن بر لزوم ایجاد تعادل بین کار و زندگی از طریق کاستن از روزهای کاری در طول هفته تاکید کرد.
او برای نوشتن این کتاب دست به تحقیقی گسترده زد و ۹۱ شرکت آمریکایی، کانادایی، انگلیسی و استرالیایی را که بیش از ۳۵۰۰ نیروی کار داشتند مورد بررسی قرار داد.
او به این نتیجه رسید که پیادهسازی الگوی هفته کاری چهارروزه در این شرکتها باعث شده درآمدشان تا ۳۵درصد افزایش پیدا کند. جالبتر آنکه بر تمایل کارکنان برای ماندن در شرکت افزوده شده و از میزان غیبت آنها کاسته شده است.
براساس مصاحبههای انجام شده با کارکنان این شرکتها، مشخص شد که آنها از هفتههای کاری چهارروزه به شدت راضی و خشنود بودند و معتقد بودند که این الگوی کاری به میزان قابلتوجهی باعث شادتر شدن آنها در محل کار و خانه، کاهش چشمگیر فرسودگی شغلی و رضایتمندی حداکثری از بودن در محل کار شده است.
تجربه موفق پیادهسازی الگوی هفتههای کاری چهارروزه ثابت کرد که قاعده موسوم به ۱۰۰-۸۰-۱۰۰ در مورد شرکتهایی که کارکنانشان فقط چهار روز در هفته کار میکنند مصداق پیدا میکند که براساس آن، کارکنانی با ۱۰۰درصد دستمزد عادی با گذراندن ۸۰درصد ساعات کاری معمول به ۱۰۰درصد بهرهوری و کارآمدی دست مییابند.
البته باید دانست که پیادهسازی الگوی هفتههای کاری چهارروزه به معنای تداوم و رعایت ۴۰ ساعت کار در هفته نبوده و قرار نیست در صورت محدود شدن تعداد روزهای کاری به چهار روز در هفته، کارکنان مجبور باشند مثلا به جای ساعت ۴ بعدازظهر تا ساعت ۶ در محل کار بمانند.
نقش مدیران و رهبران سازمان در پیادهسازی الگوی هفته کاری چهارروزه و بهرهگیری حداکثری از مزایای پرشمار آن، کلیدی و تعیینکننده است. بهطورکلی برای به موفقیت انجامیدن هفتههای کاری چهارروزه و افزایش چشمگیر بهرهوری و رضایتمندی فردی و سازمانی، باید یکسری موارد را مدنظر داشت.
۱- از تمام کارکنانتان در مورد هفته کاری چهارروزه نظرخواهی کنید
پیادهسازی و اجرای الگوی هفتههای کاری چهارروزه چیزی نیست که بدون مشارکت فعال تمام کارکنان و بهصورت دستوری و از بالا به پایین قابلاجرا باشد.
در واقع اگر کارکنان یک سازمان، از همان آغاز در جریان تصمیم رهبران سازمان برای اجرای این الگوی کاری باشند و از آنها نظرخواهی شود، احتمال اینکه تمام سازمان از مزایای چنین طرحی بهرهمند شوند بهشدت افزایش پیدا میکند. علاوه بر این، کارکنان نیز قدر این فرصت ارزشمندی که سازمان در اختیار آنها قرار داده تا وقت بیشتری را با خانواده خود بگذرانند بیشتر خواهند دانست.
در ضمن نظرخواهی و جلب مشارکت حداکثری کارکنان در تمام مراحل اجرای این طرح باعث میشود انبوهی از ایدههای خلاقانه و مبتکرانه در این خصوص روی میز رهبران سازمان قرار گیرد. تمام این ایدهها میتوانند در نهایت به افزایش چشمگیر بهرهوری فردی و سازمانی منجر شوند.
۲-اعتمادسازی فراموش نشود
این کاملا طبیعی است که بعضی از کارکنان در زمان روبهرو شدن با پیشنهاد هفتههای کاری چهارروزه دچار این نگرانی شوند که کاهش روزهای کاری به چهار روز در هفته، احتمالا باعث کاهش حقوق و مزایایی خواهد شد که آنها قبلا دریافت میکردند.
رهبران و مدیران سازمان باید به شکلهای مختلف به کارکنانشان این اطمینان خاطر را بدهند که حقوق و مزایای آنها هیچ تغییری نخواهد کرد و هیچ چیز تهدیدآمیزی در این میان وجود ندارد.
۳- با تحکم و به شکل دستوری در خصوص هفتههای کاری چهارروزه صحبت نکنید
یکی از اشتباهات رایج در میان نومدیران و حتی مدیران باسابقه این است که بهمحض اجرای یک طرح یا پروژه جدید در سازمان، وارد فاز دستوری شده و میکوشند از طریق صدور دستورهای اجرایی و تحکم کردن به کارکنان، آنها را وادار به انجام یکسری کارها کنند.
به عنوان مثال، دیده شده که بعضی از مدیران در سازمانها و شرکتهایی که هفتههای کاری چهارروزه را اجرایی کردهاند کارکنان را ملزم به خروج از محل کار رأس ساعتی مشخص کرده یا جلوی حضور یافتن کارکنان در محل کار در روزهای خاصی را گرفتهاند. توجیه آنها هم این بوده که کارکنان نباید بیش از حد مشخصی در محل کار بمانند.
شاید برخی کارکنان به دلایل مختلف مانند نیاز به تکمیل یک پروژه یا به پایان رساندن یک گزارش یا کارهایی از این دست ترجیح دهند ساعات بیشتری را در محل کار باقی بمانند یا به طور داوطلبانه و خودخواسته در روزی غیر از چهار روز کاری در محل کار حاضر شوند.
در چنین حالتی مدیران نهتنها نباید با این خواسته کارکنان مخالفت کنند، بلکه باید از کارکنان بهخاطر فداکاری و تعهدشان نسبت به کار و وظیفهای که بر عهده دارند تقدیر و تشکر کنند.
۴- ایدههای مرتبط با نحوه اجرایی کردن هفتههای کاری چهارروزه را در کل سازمان به اشتراک بگذارید
تجربه نشان داده که الگوی هفتههای کاری چهارروزه در مرحله اجرا با موانع و پیچیدگیهای فراوانی روبهرو خواهد بود و چه بهتر که از خود کارکنان برای اجرای این الگو کمک گرفته شود.
برای این کار لازم است جریان سیال اطلاعات و ایدهها در تمام بخشهای سازمان وجود داشته باشد و تمام کارکنان این اختیار و امکان را داشته باشند ایدههایشان را برای اجرای بهینه هفتههای کاری چهارروزه به اطلاع رهبران و تصمیمگیران سازمان برسانند.
بنابراین بههیچعنوان نباید در زمان اجرای الگوی هفتههای کاری چهارروزه مطلقگرا و یکجانبهگرا بود و باید دریچه گفتوگو و تعامل برای بهتر اجرا شدن این الگو را به روی کارکنان باز گذاشت.
۵- مزایای پیادهسازی الگوی هفتههای کاری چهارروزه را به اطلاع همه برسانید
پس از اجرای الگوی هفتههای کاری چهارروزه لازم و ضروری است که در مورد مزایا و اثرات مثبت ناشی از اجرای آن به تمام ذینفعان و مشارکتکنندگان در آن اطلاعرسانی و از پنهانکاری و بیاعتنایی نسبت به آگاهیبخشی به دیگران پرهیز کرد.
بنابراین بهتر است که مزایای اجرای این طرح به طور کامل و مستمر به اطلاع کارکنان، سهامداران، هیاتمدیره و حتی مشتریان و عموم مردم رسانده شود تا در نتیجه تمام دستاندرکاران دراین خصوص توجیه شوند و نسبت به آن مخالفت و مقاومتی نشان ندهند.
منبع: MIT