گفتوگوی دنیای اقتصاد با جواد عشقینژاد
چهار راه پیش روی صنعت برای تامین مالی از بازار سرمایه
هم اکنون ۶۰ درصد سهام این شرکت متعلق به هلدینگ و چند شرکت وابسته به آن است و ۴۰ درصد آن پذیره نویسی عام شد که حدود ۱۵۵ هزار نفر در این پذیره نویسی شرکت کردند.
این تأمین سرمایه تنها محدود به پروژههای گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس نیست. براساس برنامههای پیش بینی شده، این شرکت نه تنها برای صنعت نفت، گاز و پتروشیمیهای خارج از گروه، کار تأمین مالی از طریق بازار سرمایه را انجام خواهد داد بلکه به دنبال ارائه این خدمت به همه صنایع و به ویژه شرکتهای دانش بنیان است.
انحصاری که شکست
در همین راستا به گفته مدیرعامل شرکت، «تأمین سرمایه خلیج فارس» یک شرکت تک بخشی و تخصصی نیست و در برنامه خود ارائه خدمات صنایع بزرگ، متقاضیان خدمت، سرویسهای مالی از جمله صنعت فولاد، خودرو و غیره که متقاضیان این حوزه محسوب میشوند را دارد.
یادآور میشود در مجموعههای صنعتی کشور، بیشترین پروژههای در حال اجرا متعلق به «گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس» است؛ این گروه در حدود ۱۵ میلیارد دلار پروژه در حال اجرا دارد و در نیمه اول سال ۱۴۰۰ حدود ۸ میلیارد دلار پروژه را در عسلویه و ماهشهر کلنگزنی کرده که از این پروژهها میتوان به عنوان ریلگذاری برای آینده صنعت پتروشیمی نام برد.
جوادعشقی نژاد در گفت و گو با «دنیای اقتصاد» با اشاره به اینکه شورای عالی بورس، با این مجوز در عمل انحصار شرکتهای تأمین سرمایه در شبکه بانکی کشور را شکست و اجازه داد که شرکتهای بزرگ صنعتی هم وارد این عرصه شوند و بتوانند برای پروژههای کشور از طریق بازار سرمایه، تأمین سرمایه کنند گفت: این آغاز یک مسیرجدید برای رونق پروژهها در کشور و پررنگتر شدن نقش بازار سرمایه در تأمین مالی آنها است.
وی با اشاره به اینکه مساله تأمین مالی درسطح کلان اقتصاد در تمامی کشورها شامل دو مبحث بانک محور و بورس محور است افزود: انتخاب هر کدام از این روشها مزیتهای مختص به خود دارند اما اینکه در یک کشور برای توسعه به کدام یکی از این دو وجه روی آورند تأمین مالی از آن جهت را قویتر میکنند.
نائب رئیس هیات مدیره تفارس اضافه کرد: در چند دهه گذشته تأمین مالی در ایران تکیه بر بازار پول و بانکها داشته اما بنا به دلایل مختلف، صنعت به دنبال راهکار جایگزینی برای مسیر تأمین مالی خود رفت و باعث اصلاح بازار سرمایه در سال ۸۴ و اجرای بخش اساسی آن و پیاده سازی ابزارهای مالی، مجوزهای تأمین سرمایهها و ابزارهای دیگری که به توسعه این بازار کمک کرد رفت.
به گفته وی این موضوع موجب شد تا صنعت بتواند بخشی از تقاضای خود را از بازار سرمایه تأمین و با فراهم کردن زیرساختهای اولیه بتواند یک جایگزین نسبی برای بازار پول و نیازهای صنعت و تولید کنندگان ایجاد کند.
تنوع ابزارهای تأمین مالی در صنایع
عشقی نژاد با اشاره به اینکه تنوع ابزارهای بازار سرمایه هر روز بیشتر میشود، تصریح کرد: در شرایط فعلی ابزارهای بزرگ از لحاظ قدرت و نقدینگی در حال شکل گیری اولیه است، اما آنچه در دولت به عنوان پیش قراول بازار سرمایه میبینیم این است که ابعاد این اعداد روز به روز در حال رشد بوده و بازار سرمایه در حال پاسخگویی به سنجش تواناییها است تا مشخص شود از کدام یک از روشهای تأمین مالی از بازار سرمایه میتواند نیازها را رفع کند.
وی با تاکید بر اینکه چند مسیر برای تأمین مالی از بازار سرمایه وجود دارد، گفت: نکته اول این است که بازار سرمایه میتواند برای صاحب صنعت، سهامدار خرد جذب کند؛ منابع پولی که در صورت عدم جذب سم اقتصاد محسوب میشوند و میتوانند اختلال در بازار را ایجاد کنند از سویی جذب سهامداران خرد به اندازهای است که مدیریت شرکت حفظ شده و در نهایت خللی در مکانیسم اداره شرکت ایجاد نمیشود و در عین حال ورود سرمایه سهامداران خرد، بازدهی مناسبی را ایجاد میکند، بنابراین رضایت سرمایهگذار و تولید کننده در گام اول ایجاد شده تا بخشی از تأمین مالی خود را انجام دهند.
عشقی نژاد تصریح کرد: البته تمام مباحث ذکر شده برای تأمین مالی کافی نیست در این میان مسیرهای افزایش سرمایه دیگری وجود دارد که بر اساس آن به هنگام ایجاد طرحهای توسعه، شرکا در کنار هم قرار گرفته و با ابزارهایی که در یک دهه گذشته در بازار سرمایه، فراهم شده این کار را انجام دهند. در این راستا معاملات حق تقدم شرکتها به توسعه و ورود سرمایه گذار جدید به بازار میانجامد و طرحهای توسعهای به شرط اینکه توجیه لازم را داشته باشند میتوانند به عنوان یک روش دیگر برای این کار در نظر گرفته شوند و نتایج لازم را برای آن صنعت داشته باشد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه اگر توسعه و شروع فعالیت در صنعتی آنقدر بالا باشد که به هیچ کدام از این دو روش نتوان به نتیجه رسید راه حل سومی به عنوان بازار اولیه به منظور تأمین مالی برای ایجاد یک صنعت وجود دارد که نمونه آن در تأمین سرمایه خلیج فارس بوده است. طراحی صحیح، گرفتن مجوزهای لازم، فراخوان و جمعآوری منابع به نحوی که بازار اولیه شرایط جمع کردن منابع ریالی برای ایجاد یک صنعت یا یک فعالیت اقتصادی تجاری را فراهم کرده باشد و به دنبال جمع آوری مالی جمعی، سهام در بازار ثانویه معامله شود از ضروریات است.
عشقینژاد به نوع چهارم تأمین مالی اشاره کرد که منجر به مشارکت شده و استفاده از ابزارهایی مانند ابزار مالی اسلامی را در بر دارد. وی افزود: انواع صکوک تأمین مالی به صورت استقراض است که تأمین مالیهایی بر پایه مالی یا بر پایه بدهی هستند و بر اساس این قاعده یک تأمین مالی بازار سرمایه خواهید داشت که در موعد مقرر بر اساس مکانیسم و سبکی که تعریف شده قابل بازپرداخت است و این سرمایه گذاران به صورت دائم در کنار شرکت نخواهند بود و بخشی میتوانند به صورت دائم در کنار سهامداران اصلی شرکت قرار بگیرند که سهام پروژهها از نوع دوم هستند.
مدیرعامل تامین سرمایه خلیج فارس به عنوان نکته آخرگفت: هیچ کدام از این متقاضیان منابع به طور مستقیم با منابع مالی، صاحبان سرمایه روبه رو نمیشوند و اینجا است که نهادهای مالی واسطهای مانند تأمین سرمایهها کنار آنها قرار میگیرند و فعالیت اصلی بر عهده تأمین سرمایه است. در این شرایط گاهی از منابع خود استفاده میکنند و گاهی نیاز به تعهدهایی مانند تعهدهای پذیرهنویسی دارند و به یک نتیجه کاملاً حرفهای میرسند. امروزه در دنیا تأمین سرمایهها و سرمایه گذار هر دو را پوشش میدهند و توانستهاند ابزار مالی توسعه کشور باشد.
در کنار دانش بنیانها هستیم
وی درباره خدماتی که این تامین سرمایه قصد دارد به بخش صنعتی، ارائه دهد، اظهار داشت: تامین سرمایهها اما نه صرفا به عنوان محلی برای تامین مالی پروژهها با روشهای نوین، در دسترستر و با مشارکت مردم و از طریق بازار سرمایه میتوانند نقشی مهم در تامین مالی پروژهها داشته باشند که میتوانند به عنوان یک مشاور برای مهندسی مالی در کنار شرکتها از دانش بنیان و کوچک تا شرکتهای بزرگ قرار بگیرند تا با مهندسی مجدد مالی، سوددهی آنها را افزایش دهند، مدیریت داراییهای مالی را انجام دهند و برای ارزشگذاری، مشاورههای موثر و کاربردی به شرکتها ارایه دهند.
به گفته عشقینژاد، از دیگر سو قانون برای پترو پالایشیها پیشبینی کرده که چهل درصد از هزینه ساختشان از طریق بورس تامین شود و در این مسیر تامین سرمایهای چون «خلیح فارس» میتواند از ابتدا تا انتهای مسیر تامین مالی از طریق بازار سرمایه در کنار این شرکتها باشد.
او ادامه داد: شرکتهای متوسط، کوچک و دانش بنیان در صنعت پتروشیمی اما با مشکلات خاص خود در تامین مالی مواجه هستند، در این مسیر «تامین سرمایه خلیج فارس» با تمرکز بر همین شرکتها که عرضه کننده محصولات شیمیایی یا خدمات فنی و مهندسی برای صنعت هستند یک VC یا «صندوق سرمایه پذیر خطرپذیر» تشکیل خواهد داد و خود محور این «سرمایهگذاری جسورانه» روی این شرکتها خواهد شد.
مدیرعامل تامین سرمایه خلیج فارس خاطر نشان کرد: در ادامه همراهی با این شرکتها که نقشی مهم در «ساخت داخل» دارند، تامین سرمایه خلیج فارس با ایجاد یک شرکت لایسنسور در ذیل خود به نحو احسن از دانش و توانایی این شرکتها حفاظت و حراست خواهد کرد و صادرات محصولات شیمیایی و فنی و مهندسی را این شرکتها از طریق آن لاینسنس میتوانند به راحتی انجام دهند و این کاری است که پیش از این در اختیار شرکتهای غربی بوده است.