چنگال تورم در سفره غذا

سلام روان و جسم ایرانیان در چنگال تورم

بانک جهانی در جدیدترین گزارش خود از ناامنی غذایی و تورم خوراکی‌ها در کشورهای مختلف جهان، نرخ‌های تورم غذایی در ایران در ۹ ماه ابتدای سال میلادی گذشته را ارقامی قابل‌توجه و  همگی را در محدوده بالاتر از ۲۰ درصد اعلام کرده است.

واقعیت آن است پیامدها و مصائب ناشی از تورم فراوان است و زمانی که این مشکل در حوزه مواد غذایی پدیدار می‌شود ،عواقب بزرگ‌تری را بر وضعیت معیشتی  خانوارها به‌جای می‌گذارد. هشداری که بارها تکرار شده، اما چندان توجهی به آن نشده است و حالا سلامت روان و جسم ایرانیان را در چنگال خود قرار داده است. ازآن‌جهت که بیشترین تأثیر روانی را برای خانوارها ایجاد می‌کند، به‌علاوه به دلیل بالاتر بودن سهم هزینه‌های غذایی و همچنین ضریب اهمیت بیشتر این گروه هزینه‌ای در سبد خانوارهای دهک‌های پایین درآمدی، تأثیر قابل‌‌توجهی بر الگوی مصرفی آن‌ها داشته و به یک چالش اساسی برای مردم تبدیل می‌شود نمونه‌ای ازآنچه این روزها در جامعه نمایان است.

فقط اگر نرخ تورم گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها را دریکی از ماه‌های منتهی به پایان سال بررسی کنیم، طبق گزارش مرکز آمار ایران از تغییرات قیمت خرده‌فروشی اقلام خوراکی پرمصرف در دی‌ماه ۱۴۰۳ قیمت ۲۵ درصد از اقلام این فهرست نسبت به ماه مشابه پارسال، بیشتر از ۵۰ درصد افزایش داشت.

همچنین مقایسه تغییر قیمت ۵۳ قلم خوراکی منتخب مرکز آمار بیانگر آن است که قیمت یک‌سوم از این اقلام، افزایش نقطه‌ای بین ۳۰ تا ۵۰ درصد را تجربه کردند.

در سطح تغییرات ماهانه قیمت نیز ۷۴ درصد از این اقلام خوراکی پرمصرف، افزایش قیمتی دو درصد یا بیشتر را تجربه کردند که بر اساس تعریف وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، حد فراتر از بحران نامیده می‌شود.

در این میان استان اصفهان دارای بیشترین تورم خوراکی با ۲۹.۳ درصد ،پس‌ازآن، استان خراسان رضوی قرار دارد که تورم اقلام خوراکی در این استان برابر با ۲۸.۷ درصد بوده است. در رتبه سوم، استان سمنان با تورم خوراکی ۲۸.۳ درصد قرار دارد.

به گفته کارشناسان اقتصادی آمارهایی که به‌طور ماهانه در ارتباط با تورم اقلام خوراکی ارائه می‌شود جنبه کوتاه‌مدت دارد و بلندمدت نیست .اما قطعاً نشانه‌ای از عمق بحرانی است که برای سبدهای غذایی مردم رخ‌داده است.

در این حال نابسامانی در تخصیص ارز موردنیاز برای واردات نهاده‌های تولید و کالاهای اساسی، افزایش نرخ ارز در سال آینده و افت درآمدهای نفتی و تشدید تحریم‌ها بخشی از نگرانی‌های موجود برای  تأمین غذا در ماه‌های پیش رو است.

چه‌بسا افسار این تورم ،گسیخته شده و هرچه می‌گذرد شرایط ناخوش‌تر و تاب‌آوری خانواده‌ها هم کمتر می‌شود.

یک فاجعه که به دنبال حذف پروتئین‌ها و ویتامین‌ها

بیماری‌هایی مانند پوکی استخوان، کوتاهی قد کودکان ایرانی، گسترش دیابت و کبد چرب، تشدید مشکلات کلیوی و ریوی و... را همراه آورده است که هزینه سلامت آن‌ها در آینده چند برابر معیشت امروزشان خواهد بود. به عبارتی جبران کردن آن بسیار پرهزینه و گاهی غیرممکن است.

و انگار متولیان کشور هم اصلاح این شرایط را یا به فراموشی سپرده و یا آنکه توانی برای اصلاح ندارند. درصورتی‌که بنا بر تأکید کارشناسان حوزه تغذیه ،سلامت و اقتصاد، شوک‌های تورمی متعدد و رشد سریع قیمت مواد خوراکی طی دو سال گذشته، دلیل اصلی کاهش سرانه میزان کالری لازم بر پایه مصرف کلسیم و پروتئین و ویتامین‌ها برای حداقل نیمی از جامعه بوده است.

بنا به گفته ناهید امینی کارشناس تغذیه گرانی مواد غذایی از یک‌سو شرایط روانی مردم را نشانه گرفته است و از طرفی هم الگوهای غذایی ناسالم را ترویج داده است.

وی در گفت‌وگو با دنیای اقتصاد بیان می‌کند: چنین شرایطی موجب محدودیت دسترسی مردم به غذاهای سالم و مغذی و درنتیجه کشش افراد به سمت غذاهای ارزان‌تر و بی‌کیفیت‌تر شده است. غذاهای فرآوری شده و کاهش مصرف میوه‌ها و سبزی‌ها  که بر سلامت جسمی تأثیر منفی می‌گذارد.

و توضیح می‌دهد: زمانی که از تغییر در الگوهای مصرف ،حرف می‌زنیم به این معنا که با افزایش قیمت‌ اقلام اصلی ،خانواده‌ها به سمت کاهش مصرف برخی مواد غذایی مفید و گران‌قیمت ،سوق می‌یابند. به‌عنوان‌مثال، کاهش مصرف پروتئین‌های حیوانی مانند گوشت و لبنیات و جایگزینی آن‌ها با غلات و نشاسته‌ها. این تغییرات نه‌تنها بر تعادل غذایی تأثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند موجب کمبود برخی ویتامین‌ها و مواد معدنی در بدن شود.

این کارشناس تصریح می‌کند: ماحصل این نوع رفتار غذایی در وهله نخست تأثیر بر سلامت جسمی ،بروز مشکلات بهداشتی مانند چاقی، دیابت، و بیماری‌های قلبی و مشکلاتی نظیر کم‌خونی و اختلالات تغذیه‌ای است .تا جایی که حدود ۱۸ درصد از بزرگ‌سالان اصفهان که افراد بالای ۲۵ سال را شامل می‌شود در مرحله پیش دیابت قرارگرفته‌اند که این جدای از آمار افرادی است که دارای بیماری دیابت نوع اول و دوم هستند.

همچنین حدود ۶۳ درصد از افراد بالای ۱۸ سال در استان اصفهان نیز به‌اضافه وزن و چاقی مبتلا هستند .که برای جلوگیری ازاین‌گونه مشکلات اقدامات جدی لازم است وگرنه با آینده‌ای روبرو خواهیم بود که به‌جای یک جامعه سالم و پویا ، جامعه‌ای با انواع و اقسام بیماری‌ها را خواهیم داشت.

به گفته این کارشناس اقدام جدی یعنی ، جایگزینی پروتئین‌ها و مواد غذایی سالم با غذاهای ناسالمی که موجب مشکلاتی چون  چاقی و دیابت می‌شود.

درواقع اصلی‌ترین دلیل برای شیوع چاقی در کنار پرخوری ،استفاده از مواد خوراکی غیرضروری و ناسالم و حذف مواد مغذی سالم است.

امینی یادآور می‌شود :تورم خوراکی‌ها  علاوه بر تأثیرات جسمی، به‌سلامت روانی افراد نیز آسیب می‌زند. نگرانی از تأمین مایحتاج زندگی، اضطراب و استرس‌های مالی به افسردگی و مشکلات روانی دیگری منجر می‌شود. به‌خصوص در خانواده‌های با درآمدهای پایین، این وضعیت می‌تواند به تنش‌های خانوادگی و اجتماعی هم افزوده شود.

این کارشناس تأکید می‌کند: درمجموع ،گرانی اقلام غذایی ضروری و موردنیاز و از طرف دیگر، کاهش قدرت خرید واقعی مردم، آثار نامطلوبی بر سبد غذایی مردم به‌جای گذاشته  و خواهد گذاشت. به‌طوری‌که برخی از اقلام مصرفی موردنیاز برای سلامت از سبد مصرفی خانوار حذف‌شده یا کاهش‌یافته و این شرایط برای گروه‌های دارای درآمد متوسط به پایین بسیار حادتر است.

بنابراین مهم‌ترین و اولین پیامد تورم مواد غذایی، کاهش مصرف و تهدید سلامتی مردم به‌خصوص کودکان و سالمندان است.

بحران سوءتغذیه در میان ایرانیان، جدی است

ایران در نقشه جهانی امنیت غذایی که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد، منطقه بحرانی معرفی شد. اخطار برای شرایطی که به دلیل  سوءتغذیه در پیش بود.

و اکنون به نظر می‌رسد آن بحران ،جدی شده است. در شرایطی که در چهارچوب هرم معروف مازلو، اقلام خوراکی همیشه در اولویت هستند.

انتشار گزارش اخیر مرکز آمار، درباره کاهش دوباره نرخ مصرف دو رکن اساسی غذایی ( گوشت و میوه )در میان دهک‌های کم‌درآمد، نشان می‌دهد بخش بزرگترِ  جامعه  از الگوی مصرفی پیروی می‌کنند که کالری موردنیاز استاندارد را تأمین نمی‌کند و این واقعیت ،می‌تواند هم به دلیل کاهش درآمد خانوارها و هم  ناشی از تغییر الگوی مصرف خوراکی‌ها در دهه ۹۰ باشد.

قابل تأمل آنکه علی‌رغم تورم بالای مواد غذایی ،همچنان خبرهایی از افزایش قیمت گوشت سفید و اقلامی مانند برنج و حبوبات در آینده نزدیک، منتشر می‌شود به این مفهوم که مصرف این مواد غذایی بااهمیت ،حتی ممکن است  بیشتر از این روزها  هم کاهش یابد.

اخباری هولناک از فقر غذایی در ایران که گویا برنامه‌ای روشن و مشخصی برای بهبود و گذر از این وضعیت ،وجود ندارد یا اگر تدبیر و برنامه‌ای هم باشد بسیار کمرنگ و نامحسوس است.