اهمیت حفظ نرخ آرد نوع ۶ برای امنیت غذا

افزایش نرخ این نوع آرد در سال ۱۴۰۴، علاوه بر آسیب زدن به بخش نان صنعتی، ممکن است فشار بیشتری بر دولت در تامین برنج – بهعنوان مهمترین کالری جایگزین نان – وارد کند. در کنار این مسائل اقتصادی، نباید تغییر سبک زندگی و الگوی تغذیه نسل جدید، بهویژه نسل Z، را نادیده گرفت.
نانهای حجیم؛ یک وعده غذایی مستقل، نه صرفا مکمل غذاهای سنتی یکی از مهمترین تفاوتهای نانهای حجیم با نانهای سنتی، نقش آن در وعدههای غذایی است. نانهای حجیم مانند نان تُست، باگت و برگر، برخلاف نانهای سنتی که معمولا همراه غذاهای دیگر مانند برنج مصرف میشوند، خود میتوانند تشکیل دهنده بخش مهمی از یک وعده غذایی مستقل باشند. این نوع نانها میتوانند جایگزین غذاهایی با پخت طولانی و پرمصرف از نظر انرژی شوند. این موضوع از دو جنبه اهمیت دارد:
۱. کاهش فشار بر واردات برنج و مصرف آب کشاورزی
با حفظ نرخ آرد نوع ۶، نانهای حجیم رفته رفته جایگاه قویتری در رژیم غذایی مردم خواهند یافت و نیاز به کربوهیدراتهای جایگزین مانند برنج میتواند کاهشى شود.
در سال ۱۴۰۱ میزان واردات برنج 2.13 میلیارد دلار بود.
در سال ۱۴۰۲ این رقم به 1.2 میلیارد دلار کاهش یافت.
در سال ۱۴۰۳ با افزایش تولید داخلی، واردات برنج به ۷۰۰هزار تن رسید. چیزی در حدود ٨٠٠ میلیون دلار.
اما این کاهش واردات، در بلندمدت کافی نیست. چرا؟
میزان آب مصرفی برای کشت برنج بسیار بیشتر از گندم است:
• برنج: ۱۵۰۰۰ لیتر در هر هکتار
• گندم: ۵۰۰۰ لیتر در هر هکتار
جایگزینی یا ایجاد بالانس تدریجی برنج با نانهای حجیم صنعتی، میتواند به کاهش مصرف آب و فشار بر منابع آبی کشور نیز کمک کند. نکته مهم آن است که در صورت حفظ نرخ آرد نوع ٦ و امکان به صرفه بودن آن برای مصرف کننده، مهاجرت از نان سنتی که دولت ٢٥٠ همت سالانه برای آن تخصیص میدهد فراهم خواهد شد اگر چه این میزان با توجه به اختلاف آرد نوع ١ به نرخ ٨٠٠ تومان و نوع ٦ به نرخ ١٦٠٠٠ تومان اندک است باز هم کمککننده دولت خواهد بود. اما اگر این خطای محاسباتی رخ دهند و نرخ نوع ١ باز هم ثابت بماند و نرخ آرد نوع ٦ مربوط به نانهای صنعتی و نیمه صنعتی افزایش یابد، این گسل قیمتی افزایش خواهد یافت که نتیجتا مهاجرت معکوس از نان صنعتی و نیمه صنعتى به نان سنتى رخ خواهد داد و فشار بر آرد نوع ١ بیش از پیش خواهد شد جایی که دولت عمده هزینه را دارد.
۲. نقش نانهای صنعتی و نیمهصنعتی در کنترل مصرف برنج و کالریهای بنیادین به وسیله غذاهای سریعِ ارزانقیمت
نانهای حجیم صنعتی و نیمهصنعتی، بهویژه نانهای تست و باگت، میتوانند در کاهش مصرف برنج و باقی کالریهای بنیادین که وابسته به واردات هستند نقش کلیدی ایفا کنند.
در کشور ما غذاهای سریع و ساندویچهای ارزانقیمت یکی از مهمترین راههای حال حاضر تامین غذای اقتصادی برای مردم هستند. بخش تصمیمساز کشور باید با حمایت از توسعه نانهای صنعتی و نیمهصنعتی که اغلب حجیم هستند در تهیه کالریهای بنیادین بالانس بهتری ایجاد کند. هر ساندویچ یا غذای سریع حدودا دارای ٥٠٠ تا ٧٠٠ کالری است که برای انسان امروزی که بین ٢٢٠٠ تا ٢٤٠٠ کالری در روز مصرف میکند نقش بسزایی در اقتصاد معیشت ایشان بازی میکند.
۳. تناسب با تغییر سبک زندگی و نیازهای نسل جدید
نسل Z که اکنون وارد بازار کار و مصرف شده است، الگوی تغذیهای متفاوتی نسبت به نسلهای قبل دارد.
این نسل برخلاف والدین خود که به غذاهای سنتی متکی بودند، به دنبال وعدههای غذایی سریع، مغذی و آماده مصرف است.
نانهای صنعتی حجیم، مانند نان تُست، این امکان را فراهم میکنند که افراد، بهویژه نسل Z، بتوانند یک وعده غذایی سریع، سالم و غنی از فیبر، دانههای مغذی و پروتئینهای مصرفی در فرآیند تولید این گونه نانها داشته باشند.
اگر نرخ آرد نوع ۶ ثابت بماند، هزینه تامین کالری روزانه برای این نسل متعادل خواهد ماند و این یک امر مهم برای دولت محترم است.
مقایسه ساختار مصرف گندم در بخش صنف و صنعت و اینکه چرا نرخگذاری آرد نانهای صنعتی و نیمه صنعتی باید از بخش صنف و صنعت جدا شوند
طبق دادههای رسمی، سالانه ۱۲ میلیون تن گندم در کشور مصرف میشود:
• ۱۰ میلیون تن آن به نانهای سنتی اختصاص دارد که یک کربوهیدرات کم ارزش، در فرآیندی با راندمان پایین، ضایعات بالا و غیرشفاف تولید میشود. حال بحث آرد کامل برای غنی کردن این نان داغ است که از دستور این نوشته خارج است ولی قطعا نیاز به ترغیب تولیدکننده آرد، نان و فرهنگسازی برای مصرفکننده دارد.
• ۲ میلیون تن در صنف و صنعت مصرف میشود که شامل کارخانههای ماکارونی، کانفکشنری و نانهای صنعتی و نیمه صنعتی است.
• ۵۰۰هزار تن از این ۲ میلیون تن، مختص نانهای صنعتی و نیمهصنعتی است.
اما نکته مهم اینجاست: نانهای صنعتی نباید در دسته صنف و صنعت از بابت نرخگذاری قرار بگیرند، چراکه برخلاف ماکارونی و شیرینیجات صنعتی این محصولات تاریخ مصرف طولانی ندارند و امکان صادرات آنها وجود ندارد. در بخش 1.5 میلیون تن با افزایش نرخ ارز ماده اولیه ایشان یعنی آرد دارای سوبسید میشود و کالای ایشان به صورت کاذب در بازارهای صادراتی رقابتی میشود.
هر ساله با افزایش نرخ ارز و ثبات نرخ آرد در این بخش از تولیدات آردی با ماندگاری ٩ ماه تا ٢٤ ماه تا سال بعدی زراعی این سوبسید ظاهر میشوند. باید توجه داشت که آرد نوع ٦ تخصیص داده شده برای نانهای صنعتی تماما به مصرف افراد ساکن ایران میرسد و نه کشورهای همسایه در قالب صادرات. البته صنایعی که مصرفکننده 1.5 میلیون تن گندم هستند نیز خواستار امکان واردات گندم و حتی آرد جهت مصارف خود هستند و عقیده دارند دولت باید ایشان را در این امر آزاد بگذارد.
نتیجهگیری: حمایت از نان صنعتی، حمایت از آینده تغذیه ایران
حفظ نرخ آرد نوع ۶ در سطح سال ۱۴۰۳ برای سال ۱۴۰۴، تنها یک تصمیم اقتصادی نیست، بلکه اقدامی اساسی برای تثبیت بخشی از امنیت غذایی کشور است.
نانهای حجیم صنعتی و نیمهصنعتی، نهتنها یک مکمل برای غذاهای سنتی نیستند، بلکه بخش مهمی از یک وعده غذایی مستقل و کامل محسوب میشوند.
گسترش این فرهنگ غذایی جدید، ضمن کاهش فشار بر تامین منابع کالریهای بنیادین، موجب خواهد شد که ایران از نظر تغذیهای به سمت یک سبک زندگی سالمتر و متناسب با نیازهای نسل Z حرکت کند.
دولت با تثبیت نرخ آرد نوع ۶، میتواند به افزایش هزینه غذاهای اقتصادی مردم دامن نزد و همزمان از رشد صنعت نان صنعتی، اشتغالزایی، کاهش فشار بر واردات کالریهای بنیادین و حتی کاهش هزینههای درمانی ناشی از سوءتغذیه حمایت کند.
این حمایتى است که جامعه ایران به آن نیاز دارد و نسل Z، که آینده این کشور را میسازد، انتظارش را میکشد.
* مدیر عامل تک نان جنوب