نخستین بار نیست که بورس تهران چنین رفتاری از خود نشان می‌دهد. در طول دهه‌‌‌های اخیر، هر بار که خطری منطقه را تهدید کرده، بورس ایران سریع‌‌‌تر و شدیدتر از دیگر بازارهای مالی واکنش نشان داده است. در حالی که بازارهای جهانی در مواجهه با بحران‌ها تلاش می‌کنند تا تعادل خود را حفظ کنند، بورس تهران همواره با حرکات هیجانی خود، سرمایه‌گذاران را متضرر کرده است. علت این مساله را می‌توان در ضعف‌‌‌ ساختاری بازار سرمایه ایران و ماهیت اقتصادی کشور جست‌وجو کرد.

 ریشه‌‌‌های سقوط

اقتصاد ایران همواره با مجموعه‌‌‌ای از چالش‌‌‌های بنیادین مواجه بوده که آن را در برابر هرگونه تحول سیاسی یا اقتصادی، بیش از حد حساس و واکنش‌‌‌پذیر کرده است. نبود تنوع در منابع درآمدی، وابستگی شدید به نفت، تحریم‌‌‌های بین‌المللی و سیاست ‌‌‌ارزی نامطلوب، از جمله عواملی هستند که موجب شده‌‌‌اند کوچک‌ترین تغییری در فضای بین‌المللی، مستقیما بر بازارهای مالی ایران اثر بگذارد. از سوی دیگر، ‌دسترسی نداشتن به بازارهای مالی بین‌المللی، مانع ورود سرمایه‌‌‌ جدید به بورس شده و آن را در برابر خروج سرمایه، بیش از حد حساس کرده است. دسترسی محدود به سرمایه‌‌‌ خارجی باعث شده است که در مواقع بحران، بازار سرمایه تنها با تکیه بر منابع داخلی، فشارهای ناشی از خروج سرمایه را تحمل کند. علاوه بر این، عمق کم بازار و نبود ابزارهای مالی پیشرفته رایج در سراسر دنیا به این مشکلات دامن زده است. در شرایطی که بازارهای جهانی می‌‌‌توانند با استفاده از ابزارهای مالی متنوع، اثرات ریسک‌‌‌های ژئوپلیتیک را کنترل کنند، بورس تهران چنین امکانی ندارد.

 تصمیمات یک‌شبه؛ متهم اصلی شکنندگی

سیاست‌‌‌های اقتصادی دولت در سال‌های اخیر، نقش مهمی در افزایش نااطمینانی در بازار سرمایه داشته است. تغییرات مداوم در سیاست‌‌‌های ارزی، نرخ بهره و تصمیمات غیرشفاف مربوط به صنایع، مانند قیمت‌گذاری دستوری، همگی از جمله عواملی هستند که موجب شده‌‌‌اند بازیگران بورسی نسبت به آینده زمین بازی خود دچار عدم‌اطمینان مزمن باشند. در حالی که بورس به چشم‌‌‌انداز پایدار و سیاست‌‌‌های پیش‌بینی‌‌‌پذیر نیاز دارد، تصمیم‌گیری‌‌‌های لحظه‌‌‌ای و غیرشفاف، سرمایه‌گذاران را دچار سرگردانی کرده و میل به سرمایه‌گذاری بلندمدت را کاهش داده است. این عدم‌اطمینان، در مواقع بحرانی، خود را به شکل فروش‌های گسترده و خروج سرمایه نشان می‌دهد.

 آهن‌ربای طلایی

در هفته‌‌‌های اخیر، افزایش تنش‌‌‌های ژئوپلیتیک در خاورمیانه، موجب شده است تا نگرانی‌ها درباره آینده اقتصادی ایران افزایش یابد. تهدیدهای امنیتی، احتمال افزایش تحریم‌‌‌های بین‌المللی و مبهم بودن آینده سیاست‌‌‌های خارجی، همگی از جمله عواملی هستند که سرمایه‌گذاران را به سمت دارایی‌‌‌های امن‌تر سوق داده‌‌‌‌اند. درچنین شرایطی سرمایه‌گذاران سرمایه خود را به سمت بازارهایی با امنیت بیشتر مثل دلار و طلا سوق می‌دهند. این الگو بارها تکرار شده‌ و نشان می‌دهد که اعتماد عمومی به بازار سرمایه در ایران، همچنان شکننده و ناپایدار و ترمیم آن زمان‌بر است.

 چشم‌انداز آینده بازنده منطقه

اگرچه برخی از کارشناسان، ریزش روزهای اخیر را موقت تلقی می‌کنند، اما تا زمانی که مشکلات ساختاری برطرف نشود، نوسانات شدید این بازار ادامه‌دار خواهد بود. اصلاح بازار سرمایه، نیازمند مجموعه‌‌‌ای از سیاست‌‌‌های اقتصادی پایدار، افزایش شفافیت در تصمیم‌گیری‌‌‌ها، کاهش وابستگی بورس به تصمیمات دولتی و توسعه ابزارهای مدیریت ریسک است.  در کوتاه‌‌‌مدت، انتظار می‌رود که با افزایش تنش‌‌‌های سیاسی، خروج سرمایه ادامه‌دار باشد. سیاستگذاران با توجه به حجم بی‌اعتمادی شکل‌گرفته در بازار، مسیر سختی را پیش‌رو دارند. در بلندمدت، در صورت اصلاحات بنیادین، می‌‌‌توان انتظار داشت که بورس تهران در برابر شوک‌‌‌های بیرونی، واکنش‌‌‌‌های کنترل‌‌‌شده‌‌‌تری از خود نشان دهد.