نتیجه شوراها روی اقتصاد و اجتماع
در نتیجه احتیاج به یک واحدی داشتند که به این کارها برسد، ولی در کنار آن، آغاز دوره علم، دولت آمد یک کار دیگری کرد و آن هم این بود که شورای روستا، شورای دهکده درست شد و این شورای دهکده را خود مردم انتخاب میکردند، مردم ده، هر کسی را که میخواستند خودشان انتخاب میکردند.

درست خاطرم نیست چند نفر بودند، هفت، هشت نفر. این شورا حق داشت برای عمران روستا مالیات بگیرد؛ روشن هم کرده بودیم در چه چیزهایی و تا چه حدی میتوانند مالیات بگیرند، نه اینکه هر کاری دلشان بخواهد بکنند. میزان و نوع کارهایی هم که آنها میتوانستند رویش مالیات بگیرند، روشن شده بود. این کار دو سال عملی شد و شما نمیتوانید فکر کنید چقدر اثر مثبت داشت.
اثر مثبت چی؟ اقتصادی؟
بهخصوص از نظر اجتماعی. این شوراهای ده که در روستاها ایجاد شده بود، در یک بخش، یک شورای کلی بین خودشان داشتند که یکمقدار هماهنگی ایجاد بکنند که برای این هم پیشبینی شده بود که بتوانند با هم تماس داشته باشند.