کشورداری بر اساس امر ملی

۱. قدرت‌گیری راست جدید

روند جهانی‌شدن، به‌رغم ایجاد فرصت‌های اقتصادی و ارتباطات بین‌المللی، تهدیدات جدیدی را نیز به‌همراه آورده است. در این فضا، مرزها و حاکمیت ملی به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه، همچنان اهمیتی حیاتی دارند. ایران در این میان به‌عنوان کشوری با تهدیدات منطقه‌ای و بحران‌های امنیتی، باید تلاش کند تا با تقویت هویت ملی، انسجام اجتماعی و امنیت داخلی خود را تضمین کند.

۲. وستفالیای جدید

مفهوم دولت‌کشور که در قرارداد وستفالیا شکل گرفت، امروزه به‌عنوان یک ارکان اساسی در سیاست بین‌الملل مطرح است. ایران نیز به‌عنوان یک کشور مستقل، در شرایطی قرار دارد که به‌ویژه در مواجهه با تهدیدات خارجی و بحران‌های منطقه‌ای، تقویت دولت ملی که در اصل همان دولت کشور است، یک اولویت اساسی به‌شمار می‌آید. ایران باید از هرگونه تفرقه و افتراق داخلی که تهدیدی برای یکپارچگی ملی به‌شمار می‌آید، پرهیز کند.

۳. راهکار تقویت هویت ملی ایران

در شرایط بحرانی، هویت ملی و انسجام اجتماعی می‌تواند به‌عنوان یک راهکار موثر برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی عمل کند. استفاده از نام‌ها و نشان‌های ایرانی، ترویج زبان فارسی و تقویت همبستگی ملی، از جمله راهکارهایی است که کشور می‌تواند در پیش گیرد تا هویت ملی خود را حفظ و در برابر تهدیدات ایستادگی کند. این امر به‌ویژه در مواجهه با تفرقه‌هایی که از سوی عوامل خارجی دامن زده می‌شود، ضرورت دارد.

۴. ایران و امر ملی

ایران کشوری است با تاریخ و فرهنگی غنی که در آن، مفاهیم «امر ملی» و «امر محلی» از یکدیگر تفکیک می‌شوند. ایران هیچ‌گاه به‌طور واقعی دچار مشکلات جدی ناشی از امر محلی نبوده است. در این کشور، امر ملی به‌عنوان یک مفهوم عقلانی، تاریخی، قراردادی و عرفی شناخته می‌شود که اساس کشورداری بر آن استوار است. این امر ملی موجب همبستگی و انسجام اجتماعی شده است. مشکل آنجاست که با نقشه قومیت به جای امر محلی نشست و خواهان ورود به کشورداری است.  درک صحیح از امر محلی، اگرچه به‌طور تاریخی در جامعه ایران وجود داشته است، اما نباید به‌عنوان یک مقوله سیاسی و در راستای تقویت تفرقه‌های اجتماعی در نظر گرفته شود. زبان‌های محلی، بدون در نظر گرفتن زمینه‌های تاریخی و اجتماعی آنها می‌توانند به‌عنوان خط قرمزهایی خطرناک برای انسجام ملی ایران عمل کنند. دامن زدن به این موضوعات، موجب شکاف‌های سیاسی و اجتماعی خواهد شد و تهدیدی جدی برای امنیت کشور به‌شمار می‌آید. امر محلی نمی‌تواند جایگزین امر ملی شود.

۵. نقش حزب توده برای تجزیه

تاریخ نشان داده است که تلاش‌های خارجی برای ایجاد شکاف در ایران، به‌ویژه از سوی حزب توده، نه به‌عنوان یک مطالبه محلی، بلکه به‌عنوان بخشی از نقشه‌های قدرت‌های بزرگ برای تجزیه ایران بوده است. ایران همواره در برابر این تلاش‌ها مقاومت کرده و بر وحدت ملی خود تاکید داشته است. این دوگانه «امر محلی» و «امر ملی» که در قالب تفاوت‌های قومی و زبانی مطرح می‌شود، سرآغاز ایجاد بحران ساختگی است. برساخته‌ای که قابلیت اجرا ندارد؛ چون از اساس آنچه وجود دارد امر متکثر محلی و امر وحدت‌بخش ملی است.

۶. فارسی؛ زبان مادری ایرانیان

زبان فارسی، به‌عنوان زبان ملی و زبان مشترک ایرانیان، هویت ملی این کشور را به‌خوبی نمایان می‌سازد. در کنار آن، زبان‌ها و گویش‌های مختلف محلی، هویت‌های فرهنگی غنی و متنوعی را در ایران نمایان می‌سازد. این تنوع زبانی باید در چارچوب حفظ هویت ملی و با نگاه به‌عنوان میراثی فرهنگی، پاس داشته شود، نه آنکه به مساله‌ای قانون‌گذارانه و تهدیدآمیز در عرصه کشورداری تبدیل شود. به‌عنوان مثال، زبان‌های محلی می‌توانند در زمینه‌های فرهنگی، گردشگری و میراث تاریخی مورد توجه قرار گیرند؛ اما نباید جایگزین زبان ملی شوند. اکنون آموزش و زبان‌های بی‌شمار متکثر داخلی رواج دارد و نیاز به قانون‌گذاری ندارد. قانون تنها برای امر ملی معنا‌دار است و قابلیت اجرا دارد.

۷. نیاز ایران به همزیستی مسالمت‌آمیز و کشورداری مبتنی بر منافع ملی

در شرایط کنونی، ایران به‌جای تمرکز بر مسائل قومی و زبانی، نیازمند یک کشورداری مبتنی بر منافع ملی است. همزیستی مسالمت‌آمیز میان گروه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی، بر اساس اصول عقلانی، عرفی و قراردادی، بهترین مسیر برای تقویت امنیت و توسعه کشور است. تقویت زبان فارسی و دوری از مفاهیم تفرقه‌انگیز قومی و فدرالیسم، در این راستا ضروری است. قانون تبلور امر ملی و کشورداری مصالح عامه شهروندان است.

۸. ایران، کشوری با تاریخ و عقل جمعی و قراردادی

ایران کشوری است که از دوران باستان تاکنون، بر اساس عقل جمعی، عرف و قراردادهای اجتماعی، «امر ملی» را بر «امر محلی» ترجیح داده است. این تصمیم تاریخی موجب شکل‌گیری یک هویت ملی واحد شده است که به‌عنوان بنیانی برای کشورداری به‌شمار می‌آید. ایران به‌عنوان یک کشور مستقل، باید بر اساس این مبانی تاریخی و عقلانی، به تقویت کشورداری ملی بپردازد. قومیت، زبان قومی و فدرالیسم برساخته‌هایی برای تضعیف ایران هستند.

در پایان، آنچه ایران به آن نیاز دارد، کشورداری بر اساس امر ملی است که در آن، ایده ایران، زبان فارسی و انسجام ملی به‌عنوان ارکان اساسی شناخته و تقویت شود. هرگونه انحراف از این مسیر می‌تواند کشور را به سوی بحران‌های بیشتر سوق دهد و ثبات و توسعه آن را تهدید کند.

* استاد علوم سیاسی