ارتباط میان بازاریابی، فروش و تحقیق و توسعه:
لزوم هماهنگی بین بخشی برای تحقق اهداف سازمان

این سه بخش نهتنها در ایجاد استراتژیهای موفق و اجرایی در یک سازمان مؤثر هستند بلکه باید بهطور همزمان با یکدیگر همکاری کنند تا از فرآیند نوآوری تا جذب مشتریان و رشد پایدار، به یک هدف مشترک دست یابند.
چرا هماهنگی بین بازاریابی، فروش و تحقیق و توسعه اهمیت دارد؟
مطالعات مختلف نشان میدهند که عدم هماهنگی بین این سه بخش میتواند منجر به اتلاف منابع، تاخیر در فرآیند توسعه محصولات، مشکلات دررسیدن به اهداف فروش و ایجاد تجربه مشتری منفی شود. در حقیقت، ارتباط ضعیف میان بازاریابی، فروش و تحقیق و توسعه میتواند از قدرت رقابتی شرکت کاسته و فرصتهای بازار را از دست بدهد.
مطالعهای از McKinsey & Company (۲۰۲۲) نشان میدهد که سازمانهایی که توانستهاند این بخشها را با یکدیگر هماهنگ کرده و تعاملات منظم و موثر میان آنها برقرار کنند، معمولاً از عملکرد بالاتر، رضایت مشتری بیشتر و رشد پایدار برخوردار هستند.
چالشهای اصلی در هماهنگی بین بازاریابی، فروش و تحقیق و توسعه
۱. تفکیک وظایف و اهداف متضاد
هرکدام از این بخشها اهداف خاص خود را دارند. بخش تحقیق و توسعه معمولاً تمرکز زیادی بر روی نوآوریهای فنی و ایجاد محصولات جدید دارد، درحالیکه بازاریابی بیشتر به دنبال آگاهیبخشی و بهبود تجربه مشتریان معطوف است و فروش به تحقق فروش محصولات و خدمات در بازار توجه میکند. این اهداف ممکن است گاهی تضاد ایجاد کنند و منجر به جهتگیریهای مختلف در عملکرد هر بخش شوند.
۲. نداشتن اطلاعات و دادههای مشترک
یکی از بزرگترین چالشها در هماهنگی میان این بخشها، عدم تبادل دادهها و اطلاعات بهروز است. هرکدام از این بخشها به دادههای مختلفی دسترسی دارند و اگر این دادهها بهطور مؤثر به یکدیگر منتقل نشود، نمیتوانند تصمیمات درستی اتخاذ کنند.
۳. فرآیندهای متفاوت و زمانهای اجرایی مختلف
درحالیکه تیمهای فروش معمولا بهسرعت عمل کرده و بر اهداف کوتاهمدت متمرکز هستند، تیم تحقیق و توسعه اغلب بر مراحل پیچیده و بلندمدت توسعه محصول تمرکز دارد و بازاریابیها عمدتا باید میان این دو تعادل ایجاد کرده و به همین دلیل غالبا با هر دو بخش دچار چالشهای متفاوتی میشوند. این تفاوتهای زمانی اگر مدیریت نشوند میتوانند منجر به عدم تطابق اهداف و پیشبینیها در سازمان شود.
چگونه هماهنگی بین این بخشها را بهبود دهیم؟
مطالعهای از McKinsey & Company (2023) نشان میدهد که برای بهبود هماهنگی بین بخشهای مختلف یک سازمان، باید چندین استراتژی کلیدی موردتوجه قرار گیرد.
۱. استراتژی مشترک و هدفگذاری یکپارچه
یکی از مهمترین گامها در بهبود هماهنگی بین بخشها، تعیین استراتژی مشترک است که همه بخشها به آن پایبند باشند. سازمانها باید اهداف مشترک، مانند رضایت مشتری، رشد پایدار و نوآوری را تعیین کرده و هر بخش را در مسیر دستیابی به این اهداف قرار دهند. این استراتژی باید در سطح کل سازمان تدوینشده و بهتمامی بخشها منتقل شود تا افراد بهطور هماهنگ برای دستیابی به آن تلاش کنند.
۲. استفاده از فناوریهای داده محور برای هماهنگی بهتر
در دنیای امروز، دادهها و فناوری اطلاعات نقشی اساسی در بهبود هماهنگی بین بخشها ایفا میکنند. استفاده از سیستمهای یکپارچه مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) و پلتفرمهای تجزیهوتحلیل دادهها به تیمهای بازاریابی، فروش و تحقیق و توسعه این امکان را میدهد که دادههای مشترک و بهروز را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. این امر میتواند به تصمیمگیریهای بهتر و سرعت بیشتر در فرآیندهای مختلف کمک کند.
۳. ارتباطات مستمر و مؤثر
برای افزایش هماهنگی بین این بخشها، ایجاد کانالهای ارتباطی باز و منظم ضروری است. این میتواند شامل جلسات منظم، تیمهای کاری مشترک و به اشتراکگذاری بهموقع اطلاعات باشد. بر اساس گزارش McKinsey & Company (2022)، شرکتهایی که ارتباطات متقابل و مستمر بین تیمهای بازاریابی، فروش و تحقیق و توسعه دارند، قادرند سریعتر به تغییرات بازار واکنش نشان دهند و نوآوریهای خود را با موفقیت در بازار پیادهسازی کنند.
۴. ارتقای فرهنگسازمانی مبتنی بر همکاری
برای هماهنگی مؤثر بین این بخشها، باید فرهنگ همکاری در سازمان تقویت شود. این فرهنگ باید بر تقدیر از همافزایی بین بخشی و حل چالشها بهطور مشترک تأکید کند. کارکنان باید حس کنند که تیمهای مختلف در راستای یک هدف مشترک عمل میکنند و این همکاری میتواند به رشد و موفقیت سازمان کمک کند.
نتیجهگیری: تحقق اهداف سازمان با همراستایی بین بخشی
درنهایت، موفقیت سازمانها بستگی زیادی به توانایی آنها در ایجاد همراستایی و هماهنگی بین بخشهای بازاریابی، فروش و تحقیق و توسعه دارد. زمانی که این بخشها با یکدیگر بهطور مؤثر همکاری کنند، نهتنها میتوانند تجربه مشتری بهتری ایجاد کنند بلکه قادر خواهند بود در دنیای رقابتی امروز، از نوآوریهای خود بهرهبرداری بیشتری کنند.
مطالعات McKinsey & Company نشان میدهند که سازمانهایی که توانستهاند این سه بخش را با یکدیگر هماهنگ کنند، نسبت به رقبا پیشروتر و موفقتر بودهاند. ازاینرو، اگر به دنبال رشد پایدار و موفقیت در بازار هستید، باید بر ایجاد هماهنگی مؤثر بین این بخشها تمرکز کنید.
* دکترای جامعهشناسی اقتصاد و توسعه
- منابع:
۱. McKinsey & Company. (۲۰۲۲). Strategic Insights for Market Leaders. Retrieved from www.mckinsey.com
۲. McKinsey & Company. (۲۰۲۳). Marketing & Sales: Strategy and Execution.
۳. Harvard Business Review. (۲۰۲۱). The Value of Cross-functional Collaboration.