خشکسالی، دغدغه اصلی نصف جهان

بیش از ۹۸ تا ۱۰۰ در صد استان تحت تاثیر خشکسالی
«آب نیست» جملهای تاکیدی درچند سال گذشته است که همواره از سوی کارشناسان هشدار دادهشده و راهکارها و سیاستهای نهچندان کارآمدی نیز برای مقابله با آن ارایه و گاه اجرایی شده است.
از مصرف بهینه تا ممانعت از برداشتهای بیرویه و...که البته اجرای صحیح هرکدام نیازمند بسترسازی و حمایت است.
قابلذکر است خشکسالی ایران پیشینهای طولانی دارد. بهگونهای که به دلیل قرار گرفتن کشور ما در کمربند خشکی کره زمین از هزاران سال پیش با مشکل کمآبی روبهرو بوده و در این چند سال گذشته این بحران شکل جدیتری به خود گرفته است.
در این میان برخی از استانها ظاهراً با مشکلات شدیدتری ناشی از کمآبی دستبهگریبان شدهاند.
اصفهان که خود دارای رود زایندهای مانند زنده رود است سالهاست با چالش کمآبی و واضحتر آنکه با بیآبی این رودخانه مواجه و از شرق تا غرب، از شمال تا جنوب آن گرفتار خشکسالی شدیدی شده است.
بهطوریکه دستوپنجه نرم کردن مردم اصفهان با این بحران و انتظار چندماهه آنها برای جاری شدن چندروزه زایندهرود در این سالهای گذشته از موضوعات پر دغدغه ساکنان منطقه است.
شرایطی که نزدیک به دو دهه در اصفهان استمرار داشته و حالا فراگیر! کم نیستند کسانی که میگویند برای شرایط فعلی، دلیلی جز سوء مدیریت وجود ندارد. از طرفی کاهش شدید بارندگی نسبت به میانگین دهساله و از سویی هم به اجرا درآمدن پروژههای غیر کارشناسی انتقال آب، دستبهدست هم داده تا این خطر، هرروز شدت بیشتری گیرد و پیامدهایی غیرقابلجبران به همراه داشته باشد. و اکنون بهجایی رسیده است که به گفته مسوولانش، بیش از ۹۸ در صد مساحت استان، تحت تاثیر خشکسالی شدیداست.
مشکلات زیستمحیطی، عمدهترین پیامد کمآبی
بر اساس گزارشهای آماری، ایران با متوسط بارندگی سالانه ۲۵۰ میلیمتر از مناطق خشک و نیمهخشک محسوب میشود که در مقایسه با متوسط جهانی ۸۰۰ میلیمتری کمتر از یکسوم است. تبخیر در کشور نیز در مقایسه با متوسط جهانی، سه برابر است.
با این اوصاف همانگونه که اشاره هم شد مشخص است ایران دارای اقلیم خشک و کم آب است و کمبارشی امسال، مقولهای تازه نیست. اما افزایش دما، کاهش بارشها و تغییرات اقلیمی این سالها ازجمله عواملی است که چالش آب را پررنگتر ازهر زمان کرده و بدترین پیامدش هم به نظر میرسد تخریب و فرسایش اکوسیستم منطقه و زندگی مردم بوده است.
بنا به گفته شینا انصاری رییس سازمان حفاظت از محیطزیست، متاسفانه اکنون ۴۳ درصد از تالابهای کشور در معرض خشکی قرار دارند و به کانونهای گردوغبار تبدیلشدهاند. این وضعیت یکی از بحرانها و چالشهای بزرگ کشور ما است.
وی بیان میکند: ما خواهان دریافت حقآبههای محیطزیستی هستیم که در سالهای گذشته اختصاص داده نشدهاند. نتیجه این بیتوجهیها، خشکی تالابها و مرگ موجودات زنده است.
این مسوول اظهار میکند: به دلیل بیتوجهی به موضوع محیطزیست در دهههای گذشته، اکنون با وضعیت بحرانی مواجه شدهایم. نهتنها در اصفهان، بلکه درمجموع ۳۱ استان کشور بهجز گیلان، با این مشکل دستوپنجه نرم میکنیم. استان کرمان و دشت رفسنجان بیشترین میزان فرونشست رادارند که ازنظر گستردگی، استان خراسان رضوی و ازنظر دربرگیری محدودههای سکونتگاهی و شهری، استان اصفهان در صدر خطرخیزی قرار دارند.
او تاکید میکند: مشکلات اصلی امروز استان اصفهان، نتیجه توسعههای ناپایدار در سالهای گذشته است؛ واگذاریهای بیرویه و توسعههای نامناسب باعث شده که برداشت بیرویه از منابع آب صورت گیرد. ظاهراً تصور میکردیم که منابع آب نامحدود هستند و میتوانیم هرچقدر خواستیم از آنها استفاده کنیم.
اما در حال حاضر بنا بر گزارشهای ارائهشده وضعیت اصفهان بحرانی است. همچنین، اقدامات غیرمجاز در حوزه کشاورزی باید موردتوجه قرار گیرد. متاسفانه، مدیریت منابع آب در قوانین بهدرستی مدنظر قرار نمیگیرد.
در این حال کاهش گونههای مختلف آبی و خشکی و تهدید زیستگاههای اکوسیستمهای آبی، افزایش حجم آبهای آلوده و تاثیر بر کیفیت آبهای زیرزمینی، گسترش بیابان و کاهش زمینهای قابلکشت، کاهش تعداد و تنوع گونههای آبزی و پرندگان مهاجر، تخریب زیستگاههای طبیعی، فرسایش و کاهش حاصلخیزی خاک و درنهایت عمیقتر شدن فرونشستها از عواقب محیطزیستی کمآبی این استان است.
برنامهها تاکنون کارساز نبوده است
وضعیت خشکسالی در اصفهان بسیار جدی و نیازمند اقدامات فوری و اساسی است.
حتی استاندار هم تاکید میکند: اصفهان دیگر چیزی برای بخشیدن ندارد. مشکلاتی که این استان با آن روبهرو است، روزبهروز در حال افزایش است و با ادامه این روند، در کمتر از هشت سال آینده ممکن است اصفهان از سکنه خالی شود.
اکنون زمینهای کشاورزی شرق و غرب اصفهان نابودشده و نهفقط کشاورزی این استان با مشکل روبرو است بلکه خانههای ساکنانش هم از بیآبی درامان نمانده و با دیوارهای ترکخورده و زمین فرونشسته در گوشهکنار این استان خودنمایی میکند. بهطوریکه از اصفهان بهعنوان یکی از بحرانیترین شهرهای جهان ازنظر فرونشست زمین نامبرده میشود.
بااینوجود، عواقب مشکل بیآبی بسیار فراتر از مخاطراتی است که برای ساکنان این دیار رقم خورده است. یک بحران زیستمحیطی قلمداد میشود که درمجموع فلات مرکزی ایران را در آستانه یک فاجعه قرار داده و پیامدهای آن تابهحال، بر تنوع زیستی، کیفیت آب، خاک، وزندگی اجتماعی و اقتصادی مردم تأثیر عمیق و گستردهای را داشته است.
بدون تردید عبور از آن نیز نیازمند یک برنامه جامع و ملی برای احیای زایندهرود و اعمال مدیریت یکپارچه براین رود از سراب تا پایاب است. ضمن آنکه مدیریت صحیح منابع آب، اصلاح الگوی کشت، استفاده از فناوریهای نوین در آبیاری و توجه به تغییرات اقلیمی از راهکارهایی است که میتواند به کاهش اثرات این بحران کمک نماید.
چهبسا برنامههای متولیان در حوزه مدیریت منابع آبی بسیار فراوان اما ظاهراً تاکنون کارساز نبوده است.