میوه تبعید روشنفکران

در دوران حکومت استالین، اتحاد جماهیر شوروی به اجبار میلیون‌ها شهروند تحصیل‌کرده را که به‌عنوان دشمنان خلق شناخته می‌شدند، به اردوگاه‌های کار اجباری در سراسر قلمرو وسیع خود فرستاد. در حین مطالعه این فصل تاریک از تاریخ روسیه، دو اقتصاددان، به نام گرهارد تووز و پیر لوئیس ویزینا، الگوی غیرمنتظره‌ای را کشف کردند؛ مناطق اطراف اردوگاه‌هایی که تعداد بیشتری از این زندانیان تحصیل‌کرده را در خود جای داده‌اند، امروزه به‌طور قابل توجهی رونق اقتصادی بیشتری دارند و توسعه‌یافته‌تر هستند. این دو در مقاله خود در مجله اقتصادی آمریکا، شواهد قانع‌کننده‌ای ارائه می‌کنند که چگونه سرمایه انسانی – آموزش و مهارت‌های افراد – می‌تواند مزیت‌های اقتصادی پایداری را ایجاد کند که در طول نسل‌ها ادامه دارد.

ویزینا در مصاحبه‌ای با ژورنال اقتصادی آمریکا گفت: «ما شروع به بررسی سیستم تبعید اجباری گولاگ کردیم و فکر کردیم که این سیستم به توضیح فساد و توسعه‌نیافتگی در منطقه کمک می‌کند. اما متوجه شدیم برعکس نتایج اقتصادی مثبتی در ارتباط با مکان‌های نزدیک کمپ‌های تبعید وجود دارد. وقتی عمیق‌تر در تاریخ و داده‌ها جست‌وجو کردیم، متوجه شدیم که این نتایج با تمرکز «دشمنان» تحصیل‌کرده در اردوگاه‌های خاص مرتبط است.»

این داستان برای محققان اهمیت شخصی دارد. خانواده خود تووز، آلمانی‌ نژادهای روسیه، از جمله کسانی بودند که به اردوگاه‌های قزاقستان فرستاده شدند. این ارتباط شخصی به تحقیقات ۱۰ساله آنها درباره چگونگی شکل دادن و ارتباط این رویداد غم انگیز در تاریخ شوروی به توسعه اقتصادی بلندمدت کمک کرده است.

5 copy

دشمنان خلق در مجمع‌الجزایر گولاگ

سیستم مخوف گولاگ با برنامه پنج‌ساله استالین در سال1928 شروع و با مرگ استالین در سال1953 پایان یافت. محققان برای انجام تحلیل خود به دو داده کلیدی نیاز داشتند. اول، آنها به میکروفیلم‌های آرشیو شوروی که ترکیب زندانیان در اردوگاه‌های مختلف را مستند می‌کرد، دسترسی پیدا کردند. ویزینا خاطرنشان می‌کند که شوروی‌ها واقعا در مستندسازی چیزها خوب بودند؛ زیرا آنها یک اقتصاد برنامه‌ریزی‌شده داشتند. آنها اطلاعاتی درباره همه چیز فراهم کرده بودند. این به نویسندگان این امکان را داد تا تشخیص دهند که کدام اردوگاه دارای نسبت بیشتری از زندانیان تحصیل‌کرده است. دوم، آنها داده‌های مدرن دقیقی از شرکت‌های روسی، از جمله دستمزد، سود و سطح تحصیلات کارکنان به‌دست آوردند. با ترکیب این مجموعه داده‌ها، آنها توانستند نتایج اقتصادی امروز را در میان مناطق نزدیک به اردوگاه‌هایی که نسبت‌های متفاوتی از زندانیان تحصیل‌کرده را در خود جای داده‌ بودند، مقایسه کنند.

یک سوال مهم این بود که آیا توزیع زندانیان تحصیل‌کرده در بین اردوگاه‌ها به اندازه کافی تصادفی است که به‌عنوان یک آزمایش طبیعی عمل کند و به محققان اجازه دهد تا تاثیر افراد تحصیل‌کرده را جدا کنند؟

از طریق تحقیقات تاریخی گسترده، آنها هیچ مدرکی مبنی بر تخصیص استراتژیک زندانیان تحصیل‌کرده توسط برنامه‌ریزان شوروی به اردوگاه‌های خاص پیدا نکردند. ویزینا توضیح می‌دهد که همه چیز درباره اهداف تبعید، سیاسی بود تا اقتصادی. آنها می‌خواستند از شر این تهدید علیه رژیم خلاص شوند. آنها زمانی که روشنفکران را به تبعید فرستادند اهداف صنعتی یا اقتصادی نداشتند.

تاثیری که زندانیان سیاسی تحصیل‌کرده بر نتایج اقتصادی آینده داشتند، چشم‌گیر بود. در مناطق اطراف اردوگاه‌هایی که بیشتر «دشمنان خلق» را در خود جای داده‌اند، دستمزدها امروز 22درصد بالاتر است، سود شرکت‌ها به ازای هر کارمند 14درصد بیشتر و فعالیت‌های اقتصادی –همان‌طور که با شدت نور شبانه اندازه‌گیری می‌شود - 46درصد بیشتر است. محققان همچنین دریافتند که ساکنان مدرن و ثروتمند در نزدیکی این اردوگاه‌ها به احتمال زیاد از فرزندان زندانیان سیاسی و خود نیز دارای تحصیلات عالی هستند.

چرا سطح تحصیلات افراد در اردوگاه‌ها چنین تفاوتی در توسعه بلندمدت مناطق ایجاد کرد؟ درحالی‌که مقاله نویسندگان به‌طور مستقیم مکانیسم‌ها را بررسی نمی‌کند، ویزینا به چندین عامل اشاره می‌کند. افراد تحصیل‌کرده در استفاده از تکنیک‌ها و فناوری‌های مدیریتی بهتر عمل می‌کنند. آنها مکمل سایر کارمندان هستند و به انتقال و انباشت دانش در شرکت‌ها و شهرها کمک می‌کنند. بنابراین این عوامل خارجی سرمایه انسانی در طول زمان ظاهر می‌شوند. این یافته‌ها شواهد غیرمعمولی را ارائه می‌دهند که تمرکز سرمایه انسانی می‌تواند مزایای بلندمدتی برای مناطق ایجاد کند و توسعه را برای چندین نسل شکل دهد.

6 copy

 روسیه در زمان سوسیالیسم

لنین گفته بود به این دشمنان خلق، دشمنان سوسیالیسم، دشمنان زحمتکشان رحم نمی‌شود! جنگ تا سر حد مرگ بر ضد ثروتمندان، روشنفکران بورژوا، سرکشان و دژخیمان ادامه دارد. «دشمنان خلق» میلیون‌ها هنرمند، مهندس، مدیر و استاد بودند که تصور می‌شد تهدیدی برای رژیم شوروی هستند. آنها همراه با میلیون‌ها مجرم غیرسیاسی دیگر به اردوگاه‌های کار اجباری پراکنده در سراسر اتحاد جماهیر شوروی فرستاده شدند؛ چیزی که الکساندر سولژنیتسین (1973) برنده جایزه نوبل، مجمع الجزایر گولاگ نامید. درحالی‌که این اپیزود تاریک در تاریخ بشر توسط سولژنیتسین آشکار شده و توسط مورخان به تفصیل بیان شده است، تحقیقات اقتصادی کمی به درک پیامدهای آن برای توسعه اختصاص یافته است.

تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که سیستم گولاگ اثرات دائمی بر توزیع جمعیت شهرها در سراسر اتحاد جماهیر شوروی سابق داشته و ترجیحات سیاسی و سطح اعتماد را در درازمدت تحت تاثیر قرار داده است. میهو و همکاران(2020) همچنین نشان می‌دهند که تبعیدهای قومیتی در دوران استالین به انتشار هنجارهای اجتماعی منجر شد. با این حال اثرات توسعه بلندمدت گولاگ و به‌طور دقیق‌تر اسکان مجدد دشمنان خلق (روشنفکران و نخبگان) هنوز مورد بررسی قرار نگرفته است.

هدف قرار دادن نخبگان تحصیل‌کرده، نامیدن آنها به‌عنوان «دشمنان خلق» و حمایت از زندانی شدن آنها را می‌توان تا آغاز انقلاب روسیه در سال1917 ردیابی کرد. بیش از یک دهه بعد، استالین توسعه سیستم گولاگ را آغاز کرد. از سال 1928 تا زمان مرگ استالین در سال 1953، حدود 11.3میلیون زندانی به 474اردوگاه اختصاص داده‌شده به فعالیت‌های اقتصادی مختلف مانند جنگل‌داری، معدن، تولید یا کشاورزی فرستاده شدند.

دشمنان خلق (روشنفکران) حدود 30درصد از زندانیان را تشکیل می‌دادند. در نتیجه، گولاگ جمعیت تحصیل‌کرده‌تری نسبت به سایر نقاط اتحاد جماهیر شوروی داشت. در سال1939، بر اساس سرشماری اتحاد جماهیر شوروی در همان سال، سهم زندانیان گولاگ با تحصیلات دانشگاهی 1.8درصد بود که سه برابر بیشتر از کل اتحاد جماهیر شوروی بود. یکی از این دشمنان خلق، نیکولای کوندراتیف، اقتصاددان بود که به‌خاطر مشارکتش در نظریه چرخه تجاری شهرت داشت. در سال1930 او به اردوگاه گولاگ در سوزدال، در شمال شرق مسکو فرستاده شد؛ زیرا تئوری‌های اقتصادی او در خط فکری حزب قرار نمی‌گرفت. او برای چندین سال در حین زندان موفق به انجام تحقیقات شد؛ اما در نهایت در جریان وحشت بزرگ سال 1938 اعدام شد. فقط یک‌سال بعد، جوزف شومپیتر پیشنهاد کرد که به چرخه‌های طولانی اقتصادی به‌عنوان امواج کوندراتیف اشاره شود.

untitled
زندانیان گولاگ در حال صرف غذا

پس از مرگ استالین در سال1953، اردوگاه‌ها شروع به بسته شدن کردند؛ اما بسیاری از زندانیان سابق در نهایت در مناطق نزدیک گولاگ ساکن شدند و به کار برای همان پروژه‌های صنعتی ادامه دادند. در گزارشی در سال1983، استفان کوهن، مورخ اقتصادی روسیه توضیح می‌دهد: میلیون‌ها بازمانده دیگر به سادگی جایی برای بازگشت نداشتند. سال‌ها حبس همه‌چیز را از بین برده بود، خانواده، شغل، دارایی‌ها و سلامت روحی و جسمی آنها... برخی از تبعیدیان قبلا خانواده‌های جدیدی را با دیگر تبعیدیان و شهروندان آزاد تشکیل داده بودند که آنها را به مناطق دورافتاده بند کرده بود و برخی تبعیدی‌ها وابستگی روانی شدیدی به مناطق زندانی طولانی‌مدت پیدا کرده بودند. بنابراین، میلیون‌ها بازمانده ترجیح دادند، اکنون به‌عنوان شهروندان آزاد و کارمندان حقوق‌بگیر، در منطقه وسیع امپراتوری منحل‌شده گولاگ باقی بمانند. حالا این حضور آزادانه آنها به طرز چشم‌گیری ترکیب جمعیتی، اجتماعی و سیاسی چندین مرکز اداری سابق و شهرهای نزدیک گولاگ را تغییر داد.

از آنجا که دشمنان خلق اغلب پس از سقوط گولاگ در شهر نزدیک اردوگاه خود باقی ‌ماندند، اسکان اجباری آنها ممکن است از طریق انتقال بین نسلی سرمایه انسانی، اثرات پایداری داشته باشد. دریافتیم که سطوح آموزش عالی واقعا در طول نسل‌ها ادامه داشته است. نتایج یک نظرسنجی اخیر از خانوارها نشان می‌دهد که نوه‌های دشمنان خلق امروز بیش از دیگران تحصیلات دانشگاهی دارند و والدین آنها نیز چنین بودند. استندآپ کمدین معروف روسی به نام روسلان بلی نیز در مصاحبه‌ای توضیح می‌دهد که فرزندان دشمنان خلق بسیار متفاوت هستند. او توضیح می‌دهد که چرا پس از تورهایی که او را به تمام نقاط کشور برد، ماگادان شهری که روشنفکران در گذشته به آن تبعید شده بودند سومین شهر مورد علاقه اوست و با سایر شهرهای مشابه متفاوت است.

نویسندگان برای بررسی اینکه آیا اسکان تصادفی دشمنان خلق منجر به نتایج بهتر برای توسعه محلی در بلندمدت می‌شود یا خیر، به آرشیو دولتی فدراسیون روسیه در مسکو رفته و داده‌هایی را درباره نوع جنایات مرتکب‌شده توسط زندانیان گولاگ جمع‌آوری کردند. این به آنها امکان داد که سهم دشمنان خلق را در هر یک از 79 اردوگاه در روسیه در سال1952 در پایان گولاگ اندازه گیری کنند و سپس با استفاده از مجموعه داده‌های شرکت‌های روسی در سال2018، مکان کمپ‌ها را با شرکت‌های مجاور تطبیق دهند.

همان‌طور که پیش‌تر گفته شد در سال2018 در میان شرکت‌هایی که در شعاع 30کیلومتری گولاگ‌های سابق واقع شده‌اند؛ به‌ویژه آنهایی که در نزدیکی اردوگاه‌هایی که سهم بیشتری از دشمنان خلق داشتند، دستمزد بیشتری پرداخت می‌شود و این شرکت‌ها به ازای هر کارمند سود بیشتری نیز شناسایی می‌کنند.

نمودار ارائه‌شده در این گزارش نشان می‌دهد که چگونه این اثر توسط روشنایی شبانه سرانه که نماینده‌ای برای توسعه اقتصادی است، ثبت می‌شود (هندرسون و همکاران، 2012). حرکت از شهری در نزدیکی گولاگ که در آن دشمنان مردم ۱۹درصد از زندانیان را تشکیل می‌دادند، یعنی میانگین اردوگاه‌ها در سال۱۹۵۲، به شهری در نزدیکی اردوگاه با ۴۷درصد یا افزایش یک انحراف استاندارد از میانگین، سرانه روشنایی را تا ۵۸درصد و سود به ازای هر کارمند را تا ۶۵درصد و همین‌طور متوسط ​​دستمزدها را نیز افزایش می‌دهد. نویسندگان ما را قانع می‌کنند که شهرها از نظر جزئیات جغرافیایی، صنعتی یا فرهنگی تفاوت‌های زیادی با یکدیگر ندارند و همین‌طور مارا قانع می‌کنند که تبعید به شهرها به خوبی یک فرآیند شبه‌تصادفی بوده و بنابراین با مشکل درون‌زایی مواجه نیستیم. 

در این شرایط حتی یک تخمین ساده آماری می‌تواند یک آزمایش طبیعی باشد تا اثرات مهارت‌های روشنفکران را بر توسعه اقتصادی بلندمدت ارزیابی کند. نه فعالیت‌های اقتصادی در گولاگ‌ها و نه ویژگی‌های جغرافیایی مطلوب، سهم دشمنان خلق در سراسر اردوگاه‌ها را پیش‌بینی نمی‌کند و نشان می‌دهد که این اثر توسط دشمنان خلق هدایت می‌شود. در واقع، دشمنان خلق ممکن است به مناطق پربارتر با خاک بهتر، به اردوگاه‌های نزدیک‌تر به شهرهای مولد با نیروی کار ماهر یا به فعالیت‌های مهارت بر یا سرمایه‌بر اختصاص داده شده باشند که خود شکوفایی بلندمدت را پیش‌بینی می‌کند و تحت تاثیر قرار می‌دهد. اما داده‌ها نشان می‌دهد که چنین نیست و روایت تاریخی نیز این را تایید می‌کند. این استدلال به‌عنوان مثال توسط روایات تاریخی ارائه شده است: «هدف اصلی تبعید در همان ابتدا، نابودی فیزیکی دشمنان بود نه استفاده از آنها به‌عنوان نیروی کار ارزان و انگیزه‌های سیاسی بر انگیزه‌های اقتصادی اولویت مطلق داشت.»

Picture5 copy
صف روشنفکران در تبعید به گولاگ

 خلاصه کلام

این مقاله با ارائه شواهدی مبنی بر تاثیر بلندمدت دشمنان خلق (روشنفکران و نخبگان تحصیل‌کرده جامعه روس) بر توسعه، به ادبیات تداوم بلندمدت یا ماندگاری به‌ویژه زیرمجموعه‌ای که بر سرمایه انسانی و رشد تمرکز دارد، کمک می‌کند. نقش سرمایه انسانی در تقویت رشد در هسته تحقیقات اقتصادی قرار دارد، با این حال شناسایی این اثر در مکان‌های مختلف دشوار بوده است. بسیاری از آخرین مشارکت‌ها بر آزمایش‌های طبیعی تاریخی تکیه دارند. روشا و همکاران (2017)، برای مثال نشان می‌دهند که مناطق خاصی از برزیل که در آن مهاجران با مهارت بالا در حدود سال1900 در آن ساکن شده‌اند، از طریق یک سیاست حمایت‌شده از سوی دولت، امروزه سطح تحصیلات و درآمد سرانه بالاتری دارند. درولر(2018) نشان می‌دهد که مهاجران اروپایی نرخ باسوادی را افزایش داده و به صنعتی شدن در شهرستان‌های آرژانتین کمک کردند. هورنونگ(2014) نشان می‌دهد که در اواخر قرن هفدهم پروس، شرکت‌های نساجی در مناطقی که هوگونوهای ماهر (بافندگان) از فرانسه مهاجرت می‌کردند، افزایش بهره‌وری را تجربه کردند. چن و همکاران(2020) نشان می‌دهند که اسکان اجباری 16میلیون فارغ‌التحصیل دبیرستان به روستاهای دورافتاده در چین در طول انقلاب فرهنگی مائو تسه تونگ منجر به آموزش و سرریز مثبت بیشتر برای کودکان روستایی شد که در معرض جوانان تحصیل‌کرده بودند.

این مطالعه به این ادبیات درباره تاثیر طولانی‌مدت مهاجران تحصیل‌کرده کمک می‌کند، نه تنها با آشکار کردن پرونده دشمنان خلق، بلکه با ارائه یک آزمایش طبیعی که به موجب آن مهاجران تحصیل‌کرده خود مکان خود را برای مهاجرت انتخاب نکردند، بلکه به‌طور اجباری در سراسر مکان‌ها به روشی شبه تصادفی اسکان داده شدند.

بیش از 60سال پس از مرگ استالین و نابودی گولاگ، مناطق اطراف اردوگاه‌هایی که سهم بیشتری از دشمنان خلق داشتند، امروز ثروتمندتر هستند؛ زیرا دستمزدها و سود شرکت‌ها و همچنین سرانه روشنایی شبانه بیشتری را نشان می‌دهند. نویسندگان استدلال می‌کنند که آموزش منتقل‌شده از دشمنان اجباری خلق به فرزندان و نوه‌های آنها تا حدی رونق در سراسر مناطق روسیه را توضیح می‌دهد. این مطالعه تووز و ویزینا را می‌توان به‌عنوان یک آزمایش طبیعی دانست که تداوم بلندمدت آموزش عالی و اثرات آن بر رفاه بلندمدت را شناسایی می‌کند. متاسفانه، همچنین نشان می‌دهد که چگونه اعمال وحشیانه توسط افراد دیوانه می‌تواند مسیر توسعه منطقه‌ای را در طول نسل‌ها شکل دهد.

گولاگ یکی از تاریک‌ترین اپیزودهای تاریخ معاصر بشر است. رژیم شوروی برای تحکیم قدرت خود و فشار برای صنعتی شدن، میلیون‌ها نفر را کشت و به اردوگاه‌های کار اجباری پراکنده در سراسر اتحاد جماهیر شوروی فرستاد. در این مقاله پیامدهای بلندمدت این سیاست جابه‌جایی بر نتایج توسعه اقتصادی منطقه‌ای مورد بررسی قرار گرفت.

* دبیر گروه اندیشه روزنامه دنیای اقتصاد

  • منبع:

Enemies of the people, Gerhard Toews and Pierre-Louis Vézina, ۲۰۲۵, American Economic Journal: Macroeconomics