ریسک ترامپ و مدیریت بحران

بنابراین مذاکره با ایران حتی در داخل آمریکا مصرف انتخاباتی دارد؛ جمهوری‌خواهان با «تهدید ایران» رأی می‌‌‌گیرند، دموکرات‌‌‌ها با «مذاکره با ایران» و این بازی را ساده‌لوح‌ترین سیاستمداران دنیا نیز تشخیص می‌دهند. مانند توافق با طالبان یا کره‌شمالی، ترامپ اهل توافق نمایشی است و قطعا اگر بداند توافق با ایران هزینه‌‌ سیاسی داخلی یا منطقه‌‌‌ای برایش دارد، وارد نمی‌شود.

برای همین هم در دوره خودش برجام را پاره کرد و هیچ‌گاه به دنبال جنگ با ایران هم نرفت و نخواهد رفت؛ چون «لولوی ایران» برایش کارآمدتر بود تا یک توافق یا جنگ واقعی! چرا؟ چون تضمین بازار فروش سلاح، حضور دائمی نظامی در منطقه، کنترل بازار انرژی و حفظ امنیت اسرائیل در گرو لولوسازی از ایران است. آمریکا سال‌هاست میلیاردها دلار سلاح به کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس می‌‌‌فروشد و عربستان، امارات، قطر و کویت بزرگ‌ترین مشتریان صنایع نظامی آمریکا هستند و تمام این خریدها با ادعای مقابله با تهدید ایران توجیه می‌‌‌شوند و هر بار تنش با ایران بالا می‌رود، قراردادهای تسلیحاتی جدید بسته می‌شود. 

آمریکا هزاران نیرو و ده‌‌‌ها پایگاه، از بحرین تا عراق، در خاورمیانه دارد و ایران‌هراسی بهانه‌‌‌ای است برای تثبیت این حضور و جلوگیری از نفوذ روسیه و چین. بنابراین خروج آمریکا از منطقه یعنی واگذاری زمین بازی به رقبا؛ پس ایران باید همیشه تهدید بماند. از طرف دیگر بحران با ایران یعنی افزایش ریسک در خلیج‌فارس و تنگه‌هرمز و قیمت نفت و گاز در بازار جهانی بالا می‌رود و آمریکا به‌عنوان صادرکننده نفت و گاز شیل سود می‌‌‌برد؛ اروپا هم مجبور می‌شود بیشتر به آمریکا وابسته شود تا به روسیه یا ایران و همان‌طور که قبلا گفته شد جمهوری‌خواهان با ایران‌‌‌هراسی رأی می‌‌‌گیرند و دموکرات‌‌‌ها با مذاکره با ایران خودشان را اهل دیپلماسی نشان می‌دهند. بنابراین آمریکا با برجسته‌سازی تهدید ایران همزمان به اسرائیل قدرت چانه‌‌‌زنی بیشتر و کمک‌‌‌های مالی نظامی بیشتری می‌دهد و در همین راستا طرح عادی‌‌‌سازی روابط اعراب با اسرائیل (طرح ابراهیم) را مطرح می‌سازد.

بنابراین واضح است برای آمریکا و متحدانش بودن ایران تهدیدآمیز اما کنترل‌‌‌شده، هم سود اقتصادی دارد و هم سود ژئوپلیتیک و داخلی، به همین دلیل هیچ‌گاه به دنبال جنگ واقعی یا توافقی که همه‌چیز را حل کند نخواهد رفت و این وضعیت خاکستری ایده‌‌‌آل‌‌‌ترین سناریو برای آمریکاست. با تمام این تفاسیر برای مقابله با ریسک ترامپ در سال ۲۰۲۵، هم ایران و هم دنیا باید با نگاه به سناریوهای بدبینانه و افق بلندمدت مجموعه‌‌‌ای از سیاست‌‌‌ها و تاکتیک‌‌‌های دفاعی و تهاجمی را طراحی کنند.

Usa-Iran copy

اروپا، چین، روسیه و کشورهای منطقه باید با تقویت ائتلاف‌‌‌های راهبردی اقتصادی مثل بریکس‌پلاس برای کاهش اثر تحریم‌‌‌های دلاری و تسریع در پروژه‌‌‌های تسویه غیردلاری تجارت انرژی (یوآن، روبل، طلا و رمزارزهای دولتی)، افزایش ذخایر استراتژیک نفت و گاز برای مقابله با شوک‌‌‌های قیمتی و افزایش نفوذ در غرب آسیا برای مدیریت تنش‌‌‌ها و بهره‌‌‌برداری از ضعف آمریکا در منطقه اقدام کنند.

به‌طور خاص اروپا باید با تلاش برای احیای برجام اروپایی یا مدل‌‌‌های جدید همکاری با ایران در جهت حفظ استقلال انرژی از آمریکا از طریق توافق با قطر، ایران و منابع آفریقا و تقویت سازوکارهای مالی مستقل از دلار مثل INSTEX یا مشابه آن برای تجارت با ایران اقدام کند و کشورهای منطقه می‌توانند با سیاست تنش‌‌‌زدایی با ایران از سوی عربستان، امارات و قطر برای جلوگیری از چالش جدید و توسعه خطوط لوله و مسیرهای انتقال انرژی جایگزین تنگه هرمز با سرمایه‌گذاری مشترک منطقه‌‌‌ای برای حفظ ثبات قیمت نفت اقدام کنند. در این بین، ایران با کاهش آسیب‌‌‌پذیری ارزی و مالی به کمک تنوع‌‌‌بخشی به درآمدهای ارزی با تمرکز بر صادرات غیرنفتی و تجارت منطقه‌‌‌ای و توسعه صندوق‌های پوشش ریسک ارزی و استفاده از ابزارهای مالی نوین و تسویه با شرکای اصلی (چین، هند و روسیه) با ارزهای محلی و قراردادهای پایاپای می‌تواند اقدامات همسو در جهت کنترل و مدیریت ریسک‌های احتمالی را انجام دهد. 

همچنین با قوی‌تر‌سازی دیپلماسی فعال و بلوک‌‌‌سازی منطقه‌‌‌ای و تحکیم روابط با چین، روسیه، هند و کشورهای آسیای میانه همزمان با تنش‌‌‌زدایی با کشورهای عربی برای کاهش میدان بازی ترامپ در خاورمیانه با پیگیری مذاکرات تاکتیکی با اروپا برای شکاف انداختن در اجماع غربی علیه ایران می‌توان تاب‌‌‌آوری اقتصادی و مدیریت شوک‌‌‌ها را تنظیم کرد. در این مسیر اصلاح ساختار بودجه و کاهش وابستگی به نفت، افزایش ذخایر راهبردی کالاهای اساسی و انرژی و اجرای سیاست‌‌‌های مهار نقدینگی و مدیریت هوشمند بازار ارز اجتناب‌ناپذیر است. همچنین با استفاده از دیجیتالی کردن تجارت خارجی و حرکت به سمت رمزارزهای ملی و منطقه‌‌‌ای برای تسویه مبادلات و استفاده از فین‌‌‌تک‌‌‌ها و پلتفرم‌‌‌های دیجیتال برای دور زدن سیستم‌های مالی تحت کنترل آمریکا می‌توان اثرات مخرب فشار حداکثری آمریکا را تعدیل کرد.

* پژوهشگر اقتصادی