جهادیان ترکستان در خدمت تحریرالشام

«عمر فاروق»، روزنامه‌نگار مستقر در استانبول، در گزارشی برای «فارن پالیسی» نوشت، طی دهه گذشته، هزاران اویغور از طریق ترکیه از چین به سوریه وارد شدند. امروزه، رهبران اویغور در سوریه می‌گویند که تعداد اعضای جامعه‌ آنها حدود ۱۵هزار نفر است که ۵هزار نفرشان از مبارزان هستند. بیشتر آنها در شهر «ادلب» که تحت کنترل شورشیان است یا در مناطق محصور نزدیک شهر «جسر الشغور» زندگی می‌کنند. «ترکستانی‌ها»، همان‌طور که بسیاری از سوری‌ها آنها را چنین می‌نامند، مدارسی را افتتاح کرده‌ و پمپ‌بنزین‌ها و رستوران‌ها را اداره می‌کنند. در نانوایی‌های محلی، آنها نان‌های سنتی گرد و ضخیمی را می‌پزند که برخی از همسایگان سوری آنها نیز به آن علاقه پیدا کرده‌اند. اکثریت قریب به‌اتفاق آنها گذرنامه ندارند؛ اما مانند دیگران در مناطق تحت کنترل شورشیان، کارت شناسایی دارند و صدها نفر در دانشگاه ادلب ثبت‌نام کرده‌اند؛ جایی که دولت موقت اعلام کرده که آنها، مانند سوری‌های محلی، می‌توانند بدون شهریه در آن تحصیل کنند.

دولت موقت سوریه آنها را نیز در ساختار نظامی رسمی خود گنجانده است؛ تاییدی بر نقشی که جنگجویان اویغور در سرنگونی اسد ایفا کردند و جنگی که به گفته رهبران اویغور، حدود ۱۱۰۰اویغور در آن جان باختند. در ماه ژانویه، صدها فرمانده نظامی با لباس فرم گرد هم آمدند تا به سخنرانی احمد الشرع، رهبر جدید سوریه، پس از سرنگونی اسد گوش فرا دهند و در میان آنها «عبدالعزیز داوود هدابردی»، یک اویغور از روستایی در نزدیکی آکسو در چین، حضور داشت. هدابردی در سال۲۰۱۲ به سوریه آمد و شاخه‌ محلی «حزب اسلامی ترکستان» (TIP) را رهبری می‌کند؛ گروهی که بیشتر اویغورهای سوریه به آن تعلق دارند. او به‌عنوان رئیس یگان۱۳۳ شورشیان، در کمک به پایان دادن به رژیم اسد نقش مهمی داشت و به همراه دو اویغور دیگر که به سرهنگی منصوب شدند، به‌عنوان سرتیپ در ارتش جدید سوریه گمارده شد. چندین جنگجوی خارجی دیگر در سوریه جدید چنین رتبه‌هایی دریافت کرده‌اند.

حضور «حزب اسلامی ترکستان» در سوریه می‌تواند برای آینده این کشور مهم باشد؛ زیرا به نظر می‌رسد تحریم‌های بین‌المللی علیه آن یا لغو شده یا در مسیر لغو شدن قرار دارد. «هیئت تحریرالشام» (HTS) که رهبری حمله علیه اسد را بر عهده داشت و از آن زمان منحل و در دولت جدید ادغام شده است، توسط سازمان ملل به‌عنوان یک سازمان تروریستی فهرست شده است. چین اعلام کرده است که حضور گروه‌هایی مانند «حزب اسلامی ترکستان» باعث شده است پکن همچنان این فهرست تروریستی را حفظ کند و تغییری در آن ندهد.

بااین‌حال، دیدگاه‌های پکن درباره «حزب اسلامی ترکستان» با نگرانی‌هایی درباره نحوه برخورد آن کشور با اقلیت اویغور در داخل - که ناشی از گزارش‌های مربوط به حبس گسترده و ادعاهایی مبنی بر تلاش دولتی برای از بین بردن تمایز مذهبی و فرهنگی این گروه قومی است- روبه‌رو می‌شود. سیاست چین در سین کیانگ -یا ترکستان شرقی، همان‌طور که برخی از اویغورها به آن اشاره می‌کنند- باعث جلب همدردی اقلیت‌های قومی در میان دولت‌های غربی شده و برخی از اویغورهای خارج از کشور را جسور کرده است تا آشکارا خواستار استقلال از پکن شوند، حتی اگر این به معنای جنگیدن برای آن [استقلال] باشد. برای دیاسپوراهای جهانی اویغورها، «حزب اسلامی ترکستان» اولین نیروی مبارز موفقی است که آرمان آنها از آن برخوردار بوده است. «رقیه توردوش»، یک استاد دانشگاه اویغوری-کانادایی و رئیس سابق «فدراسیون ترکستان شرقی کانادا» گفت: «ما به آنها افتخار می‌کنیم.» او گفت صحنه‌های مربوط به آزادی زندانیان سوری از اسارت به او این امید را داد که اویغورهایی که در زندان‌ها و اردوگاه‌های به‌اصطلاح بازآموزی در چین نگهداری می‌شوند و برخی تخمین می‌زنند صدها هزار نفر باشند، نیز روزی آزاد خواهند شد. توردوش گفت: «برخی از اویغورها می‌گفتند وقتی درهای زندان‌های اسد را باز کردند، خیلی گریستند؛ زیرا احساس می‌کردند زندان‌های چین را باز می‌کنند.»

هدابردی مانند بسیاری از اویغورهایی که در نهایت به سوریه رسیدند، سال‌ها به دنبال مکانی برای اقامت در خارج از چین بود. این مرد ۴۸ساله در اواخر دهه۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ در چین زندانی بود و سپس آزاد ‌شد. در سال۲۰۱۰ او یک گذرنامه جعلی تهیه کرد و راهی مالزی شد. هدابردی سپس به افغانستان سفر کرد؛ جایی که با گروه‌های شبه‌نظامی نوپای اویغور که برای حفظ حضور خود در بحبوحه‌ حملات پهپادهای آمریکایی در افغانستان و عملیات نظامی پاکستان در آن‌سوی مرز در وزیرستان تلاش می‌کردند، ارتباط برقرار کرد.

مهاجران اویغوری که در دهه۱۹۹۰ به افغانستان سفر کردند، توسط طالبان اجازه‌ اقامت در آنجا را دریافت کردند. تا سال۱۹۹۸، یکی از رهبران اویغور در آنجا به نام «حسن محسوم»، اردوگاه‌های آموزشی ایجاد و «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» (ETIM) را راه‌اندازی کرد. پس از سال۲۰۰۱، چین به شکل موفقیت‌آمیزی تلاش‌هایی انجام داد تا «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» توسط ایالات‌متحده به‌عنوان یک سازمان تروریستی در فهرست قرار گیرد و رهبری این گروه به منطقه وزیرستان پاکستان گریخت؛ جایی که آنها روابط نزدیک‌تری با القاعده برقرار کردند. محسوم در حمله‌ نظامی پاکستان به یک پایگاه القاعده در سال۲۰۰۳ کشته شد. 

جانشین او، «عبدالحق الترکستانی»، در سال۲۰۰۵ به شورای رهبری القاعده منصوب شد و در طول سال‌ها توانست از حملات هواپیماهای بدون سرنشین ایالات‌متحده جان سالم به در ببرد؛ اما این گروه از نظر تعداد به حدی کاهش یافت که ایالات‌متحده در سال۲۰۲۰ آن را از فهرست سازمان‌های تروریستی خارج کرد و گفت: «هیچ مدرک معتبری مبنی بر ادامه‌ حیات جنبش اسلامی ترکستان شرقی وجود ندارد.» پکن اصرار دارد که «حزب اسلامی ترکستان» همان «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» است که با نام دیگری فعالیت می‌کند و همچنان وابسته به القاعده است و مجموعه‌ای از حوادث در چین - از ترور امامان طرفدار دولت گرفته تا حملات با چاقو - و همچنین بمب‌گذاری انتحاری سال۲۰۱۶ در سفارت چین در بیشکک را به این گروه نسبت می‌دهد.

«شان رابرتز»، استاد دانشگاه جورج واشنگتن که درباره جمعیت اویغورها مطالعه می‌کند، می‌گوید هیچ‌یک از این حملات «به‌وضوح به حزب اسلامی ترکستان یا جنبش اسلامی ترکستان شرقی نسبت داده نشده است». سخنگوی «حزب اسلامی ترکستان» در سوریه تایید کرد که این گروه مسوول این حملات نبوده است. این سخنگو افزود که «حزب اسلامی ترکستان» هیچ آرزویی برای راه‌اندازی کارزارهای تروریستی بین‌المللی ندارد؛ زیرا این اقدامات برای ماموریت بلندمدت این گروه برای جلب حمایت سیاسی جهانی زیان‌بار است و دیگر ارتباطی با القاعده ندارد. وقتی هدابردی در سال۲۰۱۲ به سوریه نقل‌مکان کرد، این سفر درست در زمانی بود که موجی از مهاجران اویغور به آنجا می‌رفتند. طبق برخی تخمین‌ها، هزاران مرد جوان، عمدتا از طریق ترکیه، وارد سوریه‌ تحت کنترل شورشیان شدند. 

رابرتز که مصاحبه‌های گسترده‌ای با مهاجران انجام داده بود، گفت که این بخشی از جنبشی بود که تا حدودی با تایید ضمنی دولت ترکیه تشویق می‌شد. با این کار، ترکیه سعی داشت روی یک خط باریک قدم بردارد: این کشور در حال حاضر میزبان میلیون‌ها پناهنده سوری است؛ اما رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور، نیز به دنبال حفظ حمایت عمومی از آرمان اویغورها بود تا ملی‌گرایان را در کنار خود نگه دارد. رابرتز می‌گوید: «بسیاری از افرادی که در نهایت به سوریه رسیدند، افرادی بودند که اساسا چین را ترک کرده و به ترکیه رفته بودند. به نظر می‌رسد برخی از افراد در داخل ترکیه پیشنهاد کردند - که احتمالا این پیشنهاد با تایید دولت ترکیه مواجه شد- که آنها به سوریه بروند؛ اینکه در آنجا این اویغورها باید با این گروه [منظور شورشیان سوری است] کار کنند، با ارتش آموزش ببینید، روزی بتوانند برگردند و برای میهن خود بجنگند و البته از خانواده‌هایشان مراقبت می‌شود.»

«حزب اسلامی ترکستان» در سوریه می‌گوید اعضایش به دنبال مکانی برای اسکان به این کشور جذب شدند؛ اما بسیاری از آنها به این دلیل به مبارزه علیه اسد پیوستند که این کشور آنها را به یاد تاکتیک‌هایی می‌انداخت که در چین علیه آنها به کار گرفته می‌شد: جاسوسی گسترده، حبس نامحدود و تبعیض بر اساس باورهای قومی و مذهبی.

سخنگوی حزب اسلامی ترکستان گفت: «اویغورها شباهت‌هایی بین رژیم سرکوبگر بشار اسد و حزب کمونیست چین می‌دیدند و در نتیجه، در کنار سوری‌ها به مبارزه پیوستند.» در سال‌های بعد، مبارزان «حزب اسلامی ترکستان» در کارزارهای شورشیان در جسر الشغور، حلب، ادلب و لاذقیه شرکت کردند. هدابردی اعضای خانواده‌اش، از جمله همسر و دو پسرش را در حملات هوایی رژیم از دست داد. در سال ۲۰۲۱، او از آکادمی نظامی هیئت تحریرالشام در ادلب فارغ‌التحصیل شد و در اواخر سال۲۰۲۴، رهبری جنگجویانی را که در حمله‌ای شرکت داشتند که در نهایت به دمشق رسید، بر عهده داشت.

رابرتز گفت، احتمال اینکه «حزب اسلامی ترکستان» هنوز با گروه‌های جهادی جهانی ارتباط داشته باشد، مانع از این شده که برخی از رهبران اویغور در خارج از کشور به حمایت از این گروه بپردازند. بسیاری از دیاسپوراهای اویغور در غرب «از گفتن اینکه این گروه حتی وجود دارد، طفره رفته‌اند و ادعا می‌کنند که [حزب اسلامی ترکستان] توطئه‌ای از سوی چین برای بی‌اعتبار کردن آنها در سطح جهانی است.» در همین حال، دیگرانی هم هستند که این موضع را اتخاذ می‌کنند که «ما باید به سرنگونی اسد افتخار کنیم و این نشان می‌دهد که اگر ما تابه‌حال دولتی می‌داشتیم، می‌توانستیم ارتش هم داشته باشیم.» 

یکی از این گروه‌ها، «اتحادیه بین‌المللی سازمان‌های ترکستان شرقی» است که نزدیک به دو دهه در ترکیه فعال بوده است. این سازمان فراگیر عمدتا محافظه‌کار توسط «هدایت اوغوزخان»، یک اویغور اهل کاشغر که در پاکستان تحصیل کرده و سپس در ترکیه ساکن شد، رهبری می‌شود. اوغوزخان در بیانیه‌ای که در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد، گفت: «سرنگونی رژیم اسد توسط سوری‌ها و به دست گرفتن دولت، کورسوی امید فوق‌العاده بزرگی برای ما، مردم ترکستان شرقی بوده است.»  آینده «حزب اسلامی ترکستان» در سوریه به این بستگی دارد که دولت جدید دمشق مجبور به دادن چه نوع امتیازاتی به قدرت‌های خارجی می‌شود. از نظر فنی، هدابردی و هزاران جنگجوی اویغور که «حزب اسلامی ترکستان» را تشکیل می‌دهند، اکنون بخشی از ارتش سوریه هستند؛ اما هنوز تابعیت سوری ندارند. الشرع گفته است که جنگجویان خارجی بخش جدایی‌ناپذیر پیروزی شورشیان بوده‌اند. او اظهار کرد که اعطای تابعیت به آنها چیزی است که ارزش بررسی دارد. دولت او همچنین تلاش کرده است به دیگران اطمینان دهد که دیگر جاه‌طلبی‌های جهادی جهانی ندارد.

«افتخار فردوس»، سردبیر «دفتر خاطرات خراسان» که فعالیت‌های جهادی در منطقه را رصد می‌کند، می‌گوید: درحالی‌که «هیئت تحریرالشام» از زمان به قدرت رسیدن در قیاس با طالبان در افغانستان پیشرفت بسیار بیشتری داشته اما ممکن است از این درگیری درس‌های مهمی برای سوریه وجود داشته باشد. فردوس گفت: «تصرف سوریه از سوی هیئت تحریرالشام دومین مورد از یک گروه شبه‌نظامی جهادی است که در این قرن کنترل کامل یک کشور را به دست گرفته است.» او این پرسش را مطرح کرد که آیا اعضای «حزب اسلامی ترکستان» به‌طور اندام‌وار در سوریه ادغام شده‌اند یا صرفا روی کاغذ ادغام شده‌اند، آن هم برای کاهش نگرانی‌های جهانی درباره حضورشان در این کشور. در افغانستان، طالبان به جنگجویان خارجی پول دادند تا آرمان‌های جهادی جهانی خود را کنار بگذارند، درحالی‌که در سوریه، هیئت تحریرالشام رویکردی به همان اندازه از بالا به پایین اتخاذ کرده و «حزب اسلامی ترکستان» را در زنجیره فرماندهی نظامی خود گنجانده است. 

برای چین، حضور شبه‌نظامیان اویغور در افغانستان تهدیدی بزرگ‌تر از حضور آنها در سوریه بود. تا حدودی به همین دلیل است که پکن مشتاق جلب نظر طالبان بوده است، به این امید که تضمین‌هایی مبنی بر عدم حمله‌ی جهادی‌ها از این کشور به‌دست آورد و تا حدودی نیز موفق شده است: در دو دهه گذشته، تنها تعداد انگشت‌شماری از حملات به چین یا منافع چین در خارج از کشور به «حزب اسلامی ترکستان» مرتبط بوده‌اند. اینکه آیا همین موفقیت در سوریه تکرار خواهد شد یا خیر، هنوز مشخص نیست.