هفت نقش هوشمصنوعی که مدیران باید در آنها خبره شوند

منظور او این است که هیچکس با این امید وارد کسبوکار نمیشود که میراثش شرکتی باشد که تنها از چند مدیر و تعدادی مدل زبانی بزرگ تشکیل شده باشد. او میگوید: «سازمانهای ما از انسانها ساخته شدهاند؛ ما فرهنگ سازمانی داریم و باید از آن محافظت کنیم.» نیاز به «حفظ نقش انسان در فرآیندها» کمکم دارد به اندازه این ادعا که هوش مصنوعی به دنبال مشاغل بهتر است نه کاهش آنها، کلیشهای میشود. اما این نقش اغلب به شیوههای نو و ناآشنا نیازمند مدیریت است. من اصطلاح «حامی روانی در دوران تحول» را به فهرست رو به رشد نقشهایی افزودهام که مدیران باید آنها را فرا بگیرند، زیرا هوش مصنوعی اصطلاحات مدیریتی جدید و غیرمنتظرهای را به وجود میآورد. در ادامه شش مورد دیگر آمده است:
پروشدهنده ظرفیتها: جکی رایت، مدیر ارشد فناوری و پلتفرم موسسه مککینزی که مسوولیت پیادهسازی ابزارهای هوش مصنوعی در این شرکت مشاوره را بر عهده دارد، میگوید: «ما باید به طور گسترده کارکنانمان را در مورد امکاناتی که هوش مصنوعی فراهم میکند، آگاه کنیم.» نیتین میتال، رهبر جهانی هوش مصنوعی در موسسه مشاوره «دلویت» هم اضافه میکند که نقش مدیر امروزی شامل «ایجاد انگیزه و حمایت» از کارهایی است که میتوان با فناوری جدید به شکلی متفاوت انجام داد.
مدیریت نگرانیها: هیچکس نباید «ترس کارکنان از کنار گذاشته شدن» را دست کم بگیرد. ترس کنار گذاشته شدن، در مقابل ترس از دست دادن فرصتها قرار دارد. مت وود، مدیر فناوری تجاری و نوآوری شرکت PwC و معاون پیشین هوش مصنوعی آمازون وب سرویسز، میگوید که تلاش مداوم برای کارآیی «باعث ایجاد بیاعتمادی زیادی در سازمانها میشود». این وظیفه مدیران است که تلاش کنند هر دو نوع نگرانی ناشی از هوش مصنوعی را مدیریت کنند.
طراح ساختار سازمانی: تیمها باید از توانایی ابزارهای هوش مصنوعی به شکل صحیح و در جای مناسب استفاده کنند. به گفته آدیتیا بهاسین، مدیر ارشد فناوری اطلاعات بانک آمریکا، مدیران ابتدا باید مشخص کنند چه بخشهایی از هر کار قابلیت خودکارسازی دارد، «چه چیزهایی را میتوان بهبود داد و فرآیندهای جدید چگونه خواهند بود». سپس، به گفته هاریک وین، همتای بهاسین در خدمات مشاوره شرکت تاتا، آنها باید طراحی کار را تغییر دهند تا اطمینان حاصل شود که کارکنان «بیشتر روی چرایی و چیستی کار تمرکز میکنند و اجازه میدهند ماشین بیشتر کارهای مربوط به چگونگی انجام آن را بر عهده بگیرد».
تقویتکننده رشد: به گفته وود از PwC، مدیران باید از خود بپرسند «امروز با استفاده از این فناوری چه مهارتهایی را میتوانند در [کارکنان] سریعتر توسعه داده و تقویت کنند؟»
تعدیلکننده بلندپرواز: سال گذشته یکی از مدیران اجرایی، تاثیر استفاده از هوش مصنوعی مولد را به منزله ترفیع فوری برای تمام دوهزار کارمندش توصیف کرد. اما به گفته میتال از دلویت، برای اینکه یک مشاور بتواند با یک مشتری مهم بنشیند و «او را مطمئن کند که راحت است و احساس کند شما قابل اعتماد هستید، سالها تجربه لازم است و نمیتوان صرفا با دستور دادن به هوش مصنوعی به آن دست یافت». مدیران باید اعضای تیم خود را با دقت راهنمایی کنند تا این مهارتها را کسب کنند و فورا تصور نکنند که چون هوش مصنوعی به آنها کمک میکند، میتوانند همه کارها را انجام دهند.
ارزیاب ایدهها: بهاسین از بانک آمریکا، میگوید با استفاده از هوش مصنوعی، اگر خروجی کارکنان بیشتر شامل ایدهها و تحلیلها باشد تا موارد فنی مانند کد یا اسلاید، «نقش مدیر به جای بررسی جزئیات کار هر فرد یا مهارتهای فنی او، بیشتر بر تشویق بازبینی همکاران و اطمینان از کیفیت کلی متمرکز میشود».
مدیران احتمالا باید حتی اصول اولیه قراردادهای کاری کارکنان را با توجه به هوش مصنوعی بازبینی کنند. منسی میپرسد: «اگر به لطف هوش مصنوعی کاری را در دو ساعت انجام میدهید، آیا همان دستمزد هفت ساعتی را دریافت خواهید کرد که قبلا میگرفتید؟ چطور این موضوع را مدیریت خواهیم کرد؟» این پیشبینی از تغییرات اساسی در کار مدیریت، نکات مهمی را در پی دارد. دانیل لی، متخصص فناوری محیط کار و استاد دانشکده مدیریتMIT، اشاره میکند که «همه میدانند چطور درباره فرهنگ و مدیریت تغییر حرف بزنند.» به همین دلیل است که رهبران سازمانی به طور طبیعی هوش مصنوعی را در این چارچوبها قرار میدهند. اما او میگوید آنها باید بنیانهای استفاده موثر از هوش مصنوعی، بهویژه دادههای باکیفیت و سازماندهیشده مناسب را بنا نهند.
مزایای بالقوه هوش مصنوعی فراوان است. برای مثال، میتوان از آن برای انتشار دانش و تجربیات معلمان و مدیران متخصص استفاده کرد و به حل چالش آموزش نیروی کار در مورد فرصتهای موجود کمک کرد. با این حال، به قول لی، مدیران ابتدا باید راهی پیدا کنند که «چطور افراد را تشویق کنند، به آنها پاداش دهند و علاقهمندشان کنند» تا ایده ارزشمندشان را با هوش مصنوعی به اشتراک بگذارند و تفکراتشان را با آن ترکیب کنند. همچنین باید توضیح دهند که چگونه همین ماشین ممکن است شما، شغلتان و سازمانی را که در آن کار میکنید در یک سفر بیبازگشت به سوی نابودی کسب و کار بفرستد.
منبع: Financial Time