«دنیای اقتصاد» چالشهای توسعه نیروگاههای خورشیدی را بررسی کرد
خورشید طلوع میکند؟

سریعترین و پایدارترین راه برای تحقق این هدف، واردات یکپارچه پنلهای خورشیدی، اینورترها، ترانسفورماتورهای با ولتاژ بالا و سازههای پیگیری از چین است. این رویکرد هزینهها را کاهش میدهد و سرعت و کیفیت را افزایش میدهد؛ درحالیکه با حداقل هزینه ارزی و تمرکز بیشتر همراه است. هدف این طرح، توانمندسازی بخش خصوصی و تقویت تولید داخلی است. تیمهای مهندسی ایرانی مسوول طراحی، مشاوره و نظارت خواهند بود و تامینکنندگان محلی کابلها، پنلها، سازههای ثابت و دیگر اجزای ضروری را تامین خواهند کرد. پیمانکاران خورشیدی، به همراه کسانی که مدیریت پست برق و خطوط انتقال را بر عهده دارند، بهطور فعال در این کار شرکت خواهند کرد.
اما توافق اخیر شورای اقتصاد مبتنی بر طرح وزارت نیرو، برای استفاده از فاینانس چینی برای احداث ۱۷۵۸ مگاوات نیروگاه خورشیدی، با وجود وعدههای اولیه، به نظر میرسد که یک توافق غیراجرایی و متزلزل در راهاندازی باشد. پس از گذشت ۲ماه از اعلام این طرح، هنوز هیچ نشانهای از مقدمات حتمی و قطعی لازم برای آغاز پروژه در کشور مشاهده نمیشود.
این عدم پیشرفت به وضوح نشاندهنده ضعف در برنامهریزی و اجرای توافقات جز سفارشگذاری کالا و تسویه پیشپرداخت آن به پیمانکاران محدود آن است. به ویژه اینکه توافق بهطور مشخص به قرارداد خط یک ایران و چین وابسته است و با توجه به شرایط فعلی، بعید به نظر میرسد این پروژه تا تابستان ۱۴۰۴ به مرحله بهرهبرداری برسد.
علاوه بر این، در صورتی که هدف اصلی این توافق تسهیل و تسریع در اتصال نیروگاهها باشد، باید به این نکته توجه داشت که صرفا تاکید بر ظرفیت ۳مگاواتی بدون برنامهریزی دقیق و مشاورههای لازم، نمیتواند مشکل را حل کند. این نوع رویکرد نه تنها به تحقق اهداف کلان انرژی کشور کمک نخواهد کرد، بلکه ممکن است منجر به اتلاف منابع و زمان نیز شود. بنابراین لازم است که در این زمینه برنامهریزی و نظارت دقیقتری صورت گیرد تا از بروز مشکلات مشابه جلوگیری شود.
عدم ارتباط با صنایع کوچک و متوسط
یکی دیگر از نقاط ضعف این توافق، عدم ارتباط مستقیم آن با صنایع کوچک و متوسط و سرمایهگذاران داخلی است. در حالی که این طرح میتواند فرصتی مناسب برای رشد و توسعه این صنایع از محل تامین انرژی لازم رفع تعهد قانونی آنان باشد، اما به نظر میرسد در برنامهریزیها توجه کافی به این بخش نشده است. در واقع، عدم توجه به نقش صنایع کوچک و متوسط در زنجیره تامین و اجرای پروژههای بزرگ، میتواند به تضعیف اقتصاد داخلی و عدم استفاده از ظرفیتهای موجود منجر شود. کما اینکه قید فوریت در صنایع برای کاهش ضررهای آتی، قطعی به نظر میرسد.
این توافق به گونهای در حال عملیاتی شدن است که بیشتر بر خرید تجهیزات و فناوریهای خارجی تمرکز دارد، بدون اینکه برای تقویت زیرساختهای داخلی و ایجاد فرصتهای شغلی جدید برای سرمایهگذاران و مجریان داخلی برنامهای داشته باشد. در نتیجه، این رویکرد نه تنها نفعی برای کشور ندارد، بلکه ممکن است به تضعیف توانمندیهای داخلی و کسبوکار خورشیدی نیز منجر شود. بنابراین، ضروری است که در آینده، برنامهریزیها به گونهای صورت گیرد که صنایع کوچک و متوسط اعم از تولیدی، صنعتی، معدنی و مجریان نیز در فرآیندهای اجرایی مشارکت شفاف داشته باشند.
فقدان مقدمات اجرایی و مشاوره
توافق مذکور همچنین از نبود مقدمات اجرایی مشخص رنج میبرد. در حالی که مسوولیت اجرای پروژه به چینیها (و نماینده داخلی آنها) یا پیمانکاران داخلی واگذار شده است، اما هیچ شفافیتی درباره مجریان داخلی، ساختگاهها، طراحی و هماهنگیهای بومی وجود ندارد. این نوع فقدان شفافیت میتواند منجر به بروز مشکلات جدی در مراحل بعدی پروژه شود و اجرای آن را با چالشهای جدی مواجه کند.
علاوه بر این، عدم برنامهریزی دقیق برای مشاوره و نظارت عالیه بر پروژه نیز نقطه ضعف بزرگی محسوب میشود. اگرچه تامین تجهیزات از خارج ممکن است به نظر ساده بیاید، اما بدون وجود یک ساختار مدیریتی قوی و نظارت مستمر، احتمال بروز مشکلات در مراحل اجرایی بسیار بالا خواهد بود. بنابراین، لازم است که مسوولان مربوطه به اهمیت برنامهریزی و نظارت بر پروژهها توجه بیشتری داشته باشند تا از بروز مشکلات مشابه در آینده جلوگیری شود. خصوصا که پیشرفت در آمادهسازی زیرساختهای اساسی فوقالذکر برای اجرا، راهاندازی و بهرهبرداری نیروگاههای خورشیدی، در هالهای از ابهام قرار دارد.
همچنین انتخاب پیمانکاران داخلی و خارجی محدود که کارنامه ارزنده، پایدار و قابل اتکا در زمینه انرژی خورشیدی ندارند، یکی دیگر از نگرانیهای جدی در اجرای این پروژه است. پیمانکارانی که تجربه موفق و پایدار در زمینه نیروگاههای خورشیدی ندارند، نمیتوانند تضمینی برای موفقیت پروژه ارائه دهند. کما اینکه در تجارب گذشته سرمایهگذاری حتی در این زنجیره، با وجود فرصتسازیهای مالی، بانکی و ارزی، اقبال موفقی در نتایج پایدار پروژه نداشته است. این موضوع میتواند منجر به اتلاف منابع مالی و زمانی شود و در نهایت کیفیت پروژه را تحت تاثیر قرار دهد. به علاوه، عدم توجه به مقدمات داخلی از جمله انتخاب مجریان، طراحی ساختگاهها و هماهنگیهای بومی نیز نشاندهنده ضعف جدی در فرآیند اجرایی است. اگرچه تامین تجهیزات از چین ممکن است آسان باشد، اما بدون وجود یک تیم مجرب و کارآمد داخلی و همچنین ساختگاه آماده به عملیات اجرا، احتمال موفقیت پروژه کاهش مییابد. بنابراین ضروری است که مسوولان با دقت بیشتری نسبت به انتخاب پیمانکاران اجرایی عمل کنند و از تجارب موفق واقعی داخلی بهرهبرداری کنند تا بتوانند پروژههایی با کیفیت بالا را به سرانجام برسانند.
متاسفانه، عدم پیشرفت پروژه در مقدمات لازم داخلی همچون طراحی، تحویل ساختگاه، فنسکشی، عملیات عمرانی، فونداسیون سازههای نصب پنل خورشیدی، کانالکشیها، مقدمات ارت و سایر موارد ضروری نیز یکی دیگر از نقاط ضعف این توافق است. بدون انجام این مقدمات، امکان اجرای موفقیتآمیز پروژه با زمانبندی مذکور، تقریبا غیرممکن خواهد بود. عدم توجه به این مقدمات نه تنها میتواند باعث تاخیر در اجرای پروژه شود، بلکه ممکن است کیفیت نهایی کار را نیز تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین لازم است که مسوولان مربوطه هر چه سریعتر اقداماتی برای تسریع در انجام مقدمات لازم انجام دهند تا بتوانند پروژه را به مرحله اجرایی نزدیکتر کنند. بدون وجود یک برنامهریزی جامع و دقیق، بهرهگیری از مشاوره مجریان توانمند و نظارت عالیه بر روند پروژه، آینده این پروژه همچنان مبهم باقی خواهد ماند.
در نهایت، مشخص نبودن سازوکار اجرا و انتخاب مجریان قبل از شروع پروژه یکی از بزرگترین چالشهاست. بدون وجود یک چارچوب مشخص برای انتخاب مجریان و تعیین مسوولیتها، احتمال بروز مشکلات جدی در مراحل اجرایی بسیار بالا خواهد بود. این عدم شفافیت میتواند منجر به اتلاف منابع مالی و انسانی شود و همچنین کیفیت نهایی پروژه را تحت تاثیر قرار دهد. ضروری است که قبل از آغاز هرگونه پروژهای، سازوکارهای لازم برای انتخاب مجریان و تعیین مسوولیتها مشخص شود. این امر نه تنها باعث افزایش شفافیت میشود، بلکه اطمینان بیشتری را نسبت به موفقیت پروژه فراهم میکند. بنابراین، پیشنهاد میشود که مسوولان مربوطه هر چه سریعتر اقداماتی را برای تعیین سازوکارهای لازم انجام دهند تا بتوانند از بروز مشکلات مشابه جلوگیری کنند. آنچه مشخص است این روند فعلی، موفقیت طرح برای راهاندازی و بهرهبرداری در تابستان ۱۴۰۴ را با مخاطره اساسی همراه خواهد کرد.