اصفهان، نصف جهان؛ اما برای همه؟
فقر و سلامت روان در اصفهان؛ بحران خاموشی که کسی نمیبیند

فقر فقط به معنای نداشتن پول نیست؛ فقر یعنی اضطرابی که شبها خواب را از چشمانت میگیرد، شرمی که نمیگذارد سرت را در جمع بالا بگیری، و حسی از بیارزشی که کمکم تبدیل به افسردگی میشود. اصفهان در سالهای اخیر، تحت تأثیر تحولات اقتصادی، دچار موجی از بیکاری، افزایش هزینههای زندگی و نابرابری اجتماعی شده است. اما آنچه کمتر به چشم آمده، تأثیر این بحران اقتصادی بر روان مردم است.
وقتی اقتصاد، روان را میبلعد
فقر، فقط جیبها را خالی نمیکند، بلکه ذهن را هم فرسوده میکند. طبق یافتههای روانشناسی، افرادی که با مشکلات مالی شدید دستوپنجه نرم میکنند، بیشتر در معرض استرس مزمن، افسردگی و اضطراب قرار دارند. در چنین شرایطی، مغز انسان بهجای تمرکز بر رشد و پیشرفت، مدام درگیر بقا میشود.
در اصفهان، این بحران روانی در لایههای مختلف جامعه دیده میشود، کارگرانی که بیکار شدهاند و حالا برای تأمین هزینههای زندگی، مشاغل موقت و ناپایدار را امتحان میکنند، خانوادههایی که قدرت خریدشان کاهش یافته و با شرمندگی، به ناچار از برخی نیازهای اساسی زندگی میگذرند و جوانانی که دیگر امیدی به آینده ندارند و انگیزهای برای تلاش در مسیر تحصیل و کار پیدا نمیکنند.
شرم اجتماعی و احساس ناکافی بودن؛ چالش روانی پنهان فقر
در جامعهای که ارزش زیادی به موقعیت مالی افراد داده میشود، فقر تنها به معنای کمبود درآمد نیست؛ بلکه انگ و برچسبی است که بر شخصیت افراد خورده میشود. در اصفهان، شهری که مردمانش به داشتن زندگی آبرومندانه افتخار میکنند، بسیاری از افراد فقیر احساس میکنند از جامعه طرد شدهاند. پدری که نمیتواند هزینه تحصیل فرزندش را بپردازد، مادری که برای پرداخت اجاره خانه دچار استرس دائمی است، و جوانی که نمیتواند ازدواج کند، همه و همه دچار احساسی از شرم و بیارزشی میشوند که مستقیماً بر سلامت روانشان تأثیر میگذارد.
این احساس ناکافی بودن، اثرات عمیقی بر روان افراد دارد:
کاهش اعتمادبهنفس و افزایش افسردگی
کنارهگیری از اجتماع و افزایش انزوای اجتماعی
رشد پرخاشگری، خشونت خانگی و حتی گرایش به آسیبهای اجتماعی
بافت اقتصادی اصفهان و فقر؛ چرا شرایط بدتر شده است؟
اصفهان، روزگاری یکی از قطبهای اقتصادی ایران بود، اما در سالهای اخیر با مشکلات زیادی مواجه شده است. رکود در صنایع دستی، کاهش رونق گردشگری، مشکلات کشاورزی به دلیل بحران آب، و چالشهای صنعتی، باعث شدهاند که فرصتهای شغلی کم شود و بیکاری افزایش یابد.
در چنین شرایطی، هزینههای زندگی نیز افزایش یافته است؛ از اجاره مسکن گرفته تا قیمت کالاهای اساسی. این وضعیت فشار مضاعفی را بر دوش خانوادههای کمدرآمد گذاشته و باعث شده که بسیاری از مردم درگیر یک اضطراب همیشگی شوند.
پیامدهای اجتماعی فقر در اصفهان
افزایش فشار اقتصادی، فقط مسئلهای شخصی نیست، بلکه کل جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. اثرات این بحران را میتوان در موارد زیر مشاهده کرد: افزایش آمار طلاق و اختلافات خانوادگی: بسیاری از تنشهای خانوادگی، ریشه در مشکلات مالی دارند.
کاهش انگیزه جوانان برای تحصیل و کار: وقتی افراد آیندهای برای خود متصور نباشند، انگیزهای برای تلاش نخواهند داشت.
افزایش آسیبهای اجتماعی مانند سرقتهای خرد و مشاغل کاذب: فقر، گاهی افراد را به سمت رفتارهای پرخطر سوق میدهد.
چه باید کرد؟
حل مشکل فقر در اصفهان، نیاز به سیاستگذاریهای اقتصادی کلان دارد، اما در این میان، میتوان اقداماتی انجام داد که اثرات روانی این بحران را کاهش دهد:
ایجاد حمایتهای روانی و اجتماعی:
راهاندازی مراکز مشاوره رایگان در مناطق کمبرخوردار
برگزاری کارگاههای آموزشی برای مدیریت استرس و فشار روانی ناشی از مشکلات مالی
تقویت فرصتهای شغلی و کارآفرینی:
حمایت از کسبوکارهای کوچک و صنایع بومی اصفهان
ایجاد تسهیلات برای اشتغال جوانان و کارآفرینان
کاهش برچسبهای منفی نسبت به فقر:
آموزش جامعه برای درک بهتر شرایط فقرا و پرهیز از قضاوتهای ناعادلانه
استفاده از رسانهها برای تغییر نگاه اجتماعی نسبت به مشکلات اقتصادی
نتیجهگیری
فقر در اصفهان، فقط یک بحران اقتصادی نیست؛ بلکه یک معضل روانی و اجتماعی است که سلامت روان هزاران نفر را تهدید میکند. افزایش اضطراب، افسردگی، احساس ناکافی بودن و پیامدهای اجتماعی ناشی از آن، نشان میدهد که این بحران نباید نادیده گرفته شود. اگرچه سیاستگذاریهای کلان میتوانند به بهبود وضعیت اقتصادی کمک کنند، اما در کوتاهمدت، لازم است که اقدامات روانشناختی و اجتماعی برای کاهش اثرات مخرب فقر بر مردم انجام شود. تنها در این صورت است که میتوان امید را در دل جامعه زنده نگه داشت و اصفهان را، نهفقط از نظر تاریخی و فرهنگی، بلکه از نظر اجتماعی نیز "نصف جهان" نگه داشت.
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی