نمایش بزرگ توان صادراتی ایران

با توجه به چالش‌های ارزی و تحریم‌ها، صادرات غیرنفتی می‌تواند چه نقشی در توسعه اقتصادی ایران  داشته باشد؟

بی‌تردید، صادرات غیرنفتی امروز نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت برای اقتصاد ایران است. ما در شرایطی هستیم که منابع ارزی کشور محدود شده و اتکا به درآمدهای نفتی نه‌تنها پرریسک، بلکه در بسیاری از موارد غیرقابل اتکا است. اگر بخواهیم رشد اقتصادی پایدار داشته باشیم، باید صادرات غیرنفتی را به عنوان پیشران اقتصاد در نظر بگیریم.

ما در حوزه‌هایی مانند کشاورزی، صنایع‌دستی، صنایع پلیمری، صنایع ساختمانی و خدمات فنی‌ومهندسی ظرفیت‌های قابل توجهی داریم که متأسفانه هنوز به درستی بالفعل نشده‌اند. ما در رتبه ۳۱ صادرات صنایع‌دستی قرار داریم، در حالی‌که ایران یکی از غنی‌ترین کشورها در این حوزه است. این فاصله، نتیجه بی‌توجهی به تسهیل فرآیندهای صادراتی و ضعف در دیپلماسی اقتصادی است.

از سوی دیگر، باید به این نکته توجه کنیم که صادرکنندگان دیگر رغبتی به ادامه فعالیت ندارند. چون موانعی مثل تعهدات ارزی و بروکراسی دست‌وپاگیر، مشکلاتی را برای روند صادرات ایجاد می‌کند.

ما در اتاق بازرگانی بارها تأکید کرده‌ایم که اگر مسیر برای فعالان اقتصادی واقعی روان‌سازی و از ظرفیت‌های دیپلماسی اقتصادی با کشورهایی مثل عراق، ترکیه و آسیای میانه استفاده شود، می‌توانیم صادرات غیرنفتی را در کوتاه‌مدت حداقل دو برابر کنیم.

با توجه به تاکیدی که در زمینه تقویت دیپلماسی اقتصادی دارید، به نظر شما، دستگاه دیپلماسی ما چقدر در خدمت بخش خصوصی و توسعه صادرات عمل کرده‌است؟

متأسفانه باید بگویم که دیپلماسی اقتصادی ما هنوز به معنای واقعی کلمه شکل نگرفته‌است. بسیاری از سفارت‌خانه‌های ما صرفاً کارکرد سیاسی دارند و ارتباط‌شان با بخش خصوصی بسیار محدود و ناکارآمد است. ما بارها در جلسات مختلف این نکته را مطرح کرده‌ایم که رایزن اقتصادی باید از جنس بخش خصوصی باشد، نه صرفاً یک کارمند دولت.

در شرایط فعلی، رقابت در بازارهای منطقه‌ای بسیار شدید است و کشورهایی مثل ترکیه و حتی ارمنستان با تمام ظرفیت در حال حمایت از صادرکنندگان‌شان هستند. آن‌ها نه‌تنها رایزن اقتصادی فعال دارند، بلکه ساختارهای منسجمی برای بازاریابی و پشتیبانی از حضور شرکت‌ها در بازارهای هدف فراهم کرده‌اند.

رایزن‌های اقتصادی‌ باید با ادبیات تجارت آشنا باشند، نه فقط زبان سیاست. سفارتخانه‌ها باید ماموریت پشتیبانی از بازرگانان و تولیدکنندگان ایرانی را جدی بگیرند. این یعنی صدور روادید آسان‌تر، کمک به یافتن شرکای تجاری و پیگیری مشکلات فعالان اقتصادی در کشورهای دیگر.

تا زمانی که این تغییر نگرش صورت نگیرد، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که صادرات ما جهش پیدا کند یا بازارهای صادراتی پایدار ایجاد شوند.

به نظر شما مهم‌ترین مشکلات سیاست‌های صادراتی فعلی ایران چیست و چه راهکارهایی برای حل آنها پیشنهاد می‌کنید؟

مشکلات سیاست‌های صادراتی کنونی را می‌توان در چند محور کلیدی بررسی کرد که هر یک تأثیر قابل‌توجهی بر توان رقابت در بازارهای جهانی دارند. اولین موضوع، بی‌ثباتی و تصمیمات غیرکارشناسی است. در سیاست‌های فعلی، تصمیمات بدون برنامه بلندمدت اتخاذ می‌شوند. این بی‌ثباتی باعث سردرگمی و کاهش اعتماد صادرکنندگان می‌شود. شواهد اقتصادی نشان می‌دهد که ثبات قوانین و پیش‌بینی‌پذیری مقررات، از اساسی‌ترین عوامل جذب سرمایه و توسعه صادرات به‌شمار می‌رود. یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های صادرکنندگان، دسترسی به ارز با نرخ عادلانه است. اختلاف میان نرخ ارز رسمی و نرخ‌های بازار و همچنین چندنرخی بودن سیستم ارزی، زمینه‌های سوءاستفاده را رقم زده‌است. مطالعات اقتصادی متعدد بر این نکته تأکید دارند که یکنواختی و شفافیت در سیستم ارزی، باعث بهبود شاخص‌های صادراتی و رقابت‌پذیری می‌شوند.

افزایش شفافیت در قوانین و مقررات نه تنها موجب جلب اعتماد بنگاه‌های اقتصادی می‌شود، بلکه امکان نظارت و ارزیابی دقیق عملکرد سیستم صادراتی را نیز فراهم می‌آورد.

حل این چالش‌ها، بدون سیاست‌های مبتنی بر داده‌های اقتصادی و مشورت مستمر با کارشناسان و نمایندگان بخش خصوصی می‌تواند ثبات لازم را در سیاست‌های صادراتی به ارمغان آورد. با اتکا به تجربه کشورهای توسعه‌یافته نیز می‌توان با پیاده‌سازی سامانه‌های نوین ارز تجاری و بهره‌گیری از تجربیات موفق بخش خصوصی،‌ ابهامات موجود در نرخ ارز را برطرف کرد تا اطمینان صادرکنندگان جلب شود.

شفاف‌سازی با تمرکز بر حذف مقررات محرمانه و معرفی سامانه‌های نظارتی عمومی که روند تخصیص ارز و سهمیه‌بندی را به صورت زنده و شفاف اعلام کند نیز زمینه اعتمادسازی را فراهم می‌کند.

در این فرآیند،‌ خواه ناخواه،‌ حمایت هدفمند از صادرکنندگان واقعی صورت می‌گیرد. هرچند حمایت‌های محسوس همچون اعمال مشوق‌های مالی، تسهیل دسترسی به منابع سرمایه‌ای و اجرای برنامه‌های تشویقی مبتنی بر عملکرد نیز می‌تواند انگیزه و توان رقابتی بنگاه‌های اقتصادی را به‌طور قابل‌توجهی افزایش دهد.

ایران اکسپو به عنوان یک رویداد بین‌المللی چه تأثیری بر معرفی توانمندی‌های صادراتی ایران دارد؟

ایران اکسپو فرصتی استثنایی برای نمایش ظرفیت‌های واقعی صادراتی کشور محسوب می‌شود. این رویداد نه تنها به عنوان ویترین محصولات ملی عمل می‌کند، بلکه بستری برای برقراری ارتباطات مستقیم با تجار و سرمایه‌گذاران بین‌المللی محسوب می‌شود. نمایش توانمندی‌ها در حوزه‌هایی مانند صنایع‌دستی، کشاورزی، صنایع غذایی، صنایع پلیمری، مصالح ساختمانی و خدمات فنی‌ومهندسی، نشانگر ظرفیت‌های پنهان ایران در بازار جهانی است.

این فرصت می‌تواند به بهبود تصویر ظرفیت‌های کشور در سطح بین‌المللی کمک کند؛ اما کلید موفقیت در این بستر، هماهنگی جامع بین دولت و بخش خصوصی است. زمانی که دولت با ایجاد زیرساخت‌های حمایتی و ارائه تسهیلات لازم همراه شود و بخش خصوصی نیز با رویکرد راهکارمحور خود، بازخوردها را در فرآیند برنامه‌ریزی وارد کند، ایران اکسپو می‌تواند به ابزاری قدرتمند برای افزایش رقابت‌پذیری صادرات ما تبدیل شود.

هماهنگی میان دولت و بخش خصوصی در ایران اکسپو چگونه می‌تواند به جذب سرمایه‌گذاری و تسهیل روند صادرات کمک کند؟

همکاری و هماهنگی میان دولت و بخش خصوصی در قالب «ایران اکسپو» نقش تعیین‌کننده‌ای در تسهیل روند صادرات و جذب سرمایه‌گذاری‌های کلان دارد. این تعامل باید از سطح راهبردی تا اجرایی در همه ابعاد هماهنگ و یکپارچه دیده شود تا بتوان به نحو احسن از فرصت‌های موجود بهره برد.

ابتدا ایجاد زیرساخت‌های فنی و لجستیکی و پشتیبانی‌های مالی از سوی دولت،‌ می‌تواند زمینه‌های لازم برای حضور فعال صادرکنندگان در این رویداد را فراهم آورد. این امر شامل تسهیل روند صدور تسهیلات بانکی، دسترسی به امکانات نمایشگاهی مدرن و کاهش موانع بوروکراتیک می‌شود. دولت باید از طریق سیاست‌های تشویقی، همانند ارائه یارانه‌های هدفمند و ایجاد بانک‌های صادراتی، اعتماد بخش خصوصی را جلب کند.

از سوی دیگر، بخش خصوصی باید نقش فعال در تدوین برنامه‌ریزی و ارائه تجربیات عملی ایفا کند. حضور مشاوران اقتصادی، نمایندگان تجاری و مدیران اجرایی شرکت‌های بزرگ در جلسات هماهنگی، باعث می‌شود برنامه‌های اکسپو نه تنها بر اساس داده‌ها و شاخص‌های اقتصادی تنظیم شود، بلکه به نیازهای واقعی صادرکنندگان نیز پاسخ دهد. برای مثال، می‌توان از تجربیات موفق کشورهای پیشرو در برگزاری نمایشگاه‌های بین‌المللی بهره برد؛ کشورهایی که با هماهنگی دقیق میان دولت و بخش خصوصی، فضای مطمئنی برای جذب سرمایه‌گذاران خارجی ایجاد کرده‌اند.

همچنین، اینکه یک پلتفرم دیجیتال مشترک به عنوان بستر اطلاع‌رسانی و هماهنگی بین دولت و بخش خصوصی عمل کند، اهمیت دارد. این پلتفرم می‌تواند شامل اطلاعات به‌روز از روندها، نیازها و فرصت‌های صادراتی، جزئیات برنامه‌های اکسپو و مکانیسم‌های پاسخگویی به مشکلات احتمالی باشد. چنین سامانه‌ای امکان تبادل‌نظر به صورت مستمر را میان مقامات دولتی و نهادهای تجاری فراهم کرده و از هر گونه سوءتفاهم یا تأخیر جلوگیری می‌کند.

در نهایت، تلاش برای ایجاد یک دیدگاه مشترک و استراتژیک از طریق ترکیب سیاست‌های کلان دولت با تجربیات میدانی بخش خصوصی، می‌تواند نقش ایران اکسپو را به عنوان یک تسهیل‌کننده موثر در جذب سرمایه‌های خارجی و تقویت صادرات واقعی به نمایش بگذارد. زمانی که نمایندگان بخش خصوصی و دولت با همفکری و همراهی در کنار همدیگر قرار بگیرند، می‌توان از امکانات این رویداد بیشترین بهره‌برداری را داشت تا جذب سرمایه‌گذاری‌های نوآورانه، افزایش شبکه‌های تجاری و بهبود نمایه صادراتی ایران در سطح بین‌المللی محقق شود. این رویکرد استراتژیک نه تنها موجب تحقق اهداف کوتاه‌مدت در زمینه صادرات می‌شود، بلکه مسیر را برای تحولات بلندمدت در نظام اقتصادی کشور هموار خواهد کرد.